بنگاهداری بانکها زنجیری به پای تولید/ خروج بانکها از بنگاهداری سرعت میگیرد؟
۱:۳۱ جدید ۱ مه
باشگاه روزنامه نگاران جوان ؛ کیمیا گلیپور – در دهه های اخیر ، موضوع بانکداری به یکی از مهمترین چالش های سیستم مالی و اقتصادی کشور تبدیل شده است. بانکها که مسئولیت تأمین اعتبار و تسهیل مبادلات اقتصادی را بر عهده دارند ، به تدریج به فعالیتهای تجاری و صنعتی روی آورده اند که می تواند عواقب مهمی برای عملکرد بانک ها ، شکل گیری اقتصاد کشور داشته باشد.
مشاغل شرکتی بانکها ، که قبلاً در مورد رهبر عالی انقلاب در ماه سپتامبر گفته بود: بانک ها اشتباه می کنند تا مردم خود را برای خودشان پول بگیرند.
تلاش های جدی بانک ها برای خروج از شرکت ها
به تازگی ، رئیس بانک مرکزی ، محمد رضا فریزین ، گفت که بانک ها باید از ترک شرکت هایی که مربوط به وظایف خود نیستند ، مراقبت کنند. باید از بنگاه دست بکشد. امسال شتاب می یابد. آمار نشان می دهد که در دو سال گذشته ، سهم دارایی بانکها از ۲ ٪ به ۵ ٪ افزایش یافته است ، که نشان می دهد بانک ها دارایی های مازاد را ترک می کنند.
خروج بانکها از شرکتها مزایای بسیاری برای اقتصاد این کشور دارد. اول ، این باعث تقویت سیستم بانکی و بهبود کیفیت خدمات مالی می شود و این باعث افزایش اعتماد به نفس عمومی می شود. همچنین ، با کاهش خطرات مالی ناشی از فعالیت های غیر مالی ، بانک ها قادر خواهند بود وام و اعتبار را بهتر مدیریت کنند ، تمرکز بر کارهای اصلی به تأمین مالی مشاغل و صنایع کمک می کند و از این طریق رشد اقتصادی را تسهیل می کند.
زنجیره تولید با بانک ها
پیش از این ، Hojjatollah Farzani ، یک کارشناس اقتصادی در مصاحبه با روزنامه نگار اقتصادی روزنامه نگاران جوان ، گفت: “وقتی بخشی از منابع بانک ها یخ زده و در شرکت ، یکی از مأموریت های آن تأمین نیازهای خانواده و تأمین امکانات مورد نیاز آنها و بخش تولید است و منابع به دیگری اختصاص می یابد.
این کارشناس بانکی گفت ، منابع محدود بانکهایی که می توانند به تولید و سرمایه واحدهای تولیدی اختصاص دهند ، اما از طرف دیگر ، به بخش های تولید آسیب می رساند. بخش های تولیدی که امکانات دریافت شده آنها متناسب با رشد تورم نخواهد بود ، بنابراین ظرفیت واحدهای تولید کاهش می یابد.
Farzani گفت: واحدهای تولیدی به دلیل اینکه آنها قادر به کسب سرمایه در گردش کوچکتر بودند و بر اساس ظرفیت عملی آنها به ناچار ظرفیت تولید را کاهش می دهد ، و اگر به طور کلی به نظر برسد ، این روند شرور به کل اقتصاد کشور آسیب می رساند. به طور کلی ، بانک ها در بحث رشد تولید ، قدرت واقعی اقتصاد را به حداقل می رسانند.
سرانجام ، خروج بانکها از شرکتها یک ضرورت برای بهبود عملکرد سیستم مالی و اقتصادی کشور است که این قانون نیز بر آن تأکید می کند. حال اقدامات عملی در این زمینه چیست؟