کتاب و ادبیات

خرد، دادگری و بخشندگی؛ مؤلفه‌های هویت ایرانی در شاهنامه

Tehran- rina- اساتید ادبیات فارسی و مطالعات ایرانی بر این باورند که شهنامه مفاهیم اساسی هویت ایرانی مانند خرد ، هیئت و تخریب را به تصویر می کشد.

به گفته گزارشگر فرهنگی ایرنا ، هویت ایرانی نه تنها مبتنی بر زمین یا زبان است. در عوض ، این مجموعه پیچیده و تاریخی از ارزش های فرهنگی ، اعتقادات و آرزوها ، به عنوان یکی از اصلی ترین آثار فارسی ، معیارهای اصلی برای تمایز خیر و درک عمیق از آنچه “هویت ایرانی” و آخرین ارزشهای آن در طول تاریخ است ، دارد.

در یک میزگرد در “فردووی ، شهنومه و میراث وی در منطقه فرهنگی ایران” ، میزبان محمود جعفری دهگی رئیس انجمن مطالعات ایران و استاد ادبیات ایران ، دانشگاه تهران ، ابراهیم خلیار دانشیار دانشگاه زبان و ادبیات فارسی مودارس و محقق ادبیات فارسی در آسیای میانه سیامک صدیقی دکترا در ادبیات فارسی ، استاد ، نویسنده و منتقد ادبی ، قرار بود از فردووی ، خییام ، سبک خراشانی و پیوند او با هویت ایرانی و جایگاه وی در دنیای امروز صحبت کند.

محمود جعفری دهگی او در مورد ارزش های شهنومه و ایده های ایرانی موجود در این کار صحبت می کند. یکی از مهمترین این ارزشها ، مدیریت جهان است. در اندیشکده ایران ، این عقیده که خدا بزرگترین مدیر جهان است. او جهان را با ویژگی های خود اداره می کند. یکی از این ویژگی ها خرد است که در گذشته بارها ذکر شده است و دیگری مهم دیگر عدالت است. این ویژگی ها در اندیشکده ایران به عنوان اصلی ترین معیارهای اداره زمین معرفی شده است.

خرد ، قضاوت و بخشش ؛ مؤلفه های هویت ایرانی در شهنوام

وی افزود: “بنابراین ، آنچه در دوره قبل از اسلامی در ایران مورد توجه قرار گرفته است این بود که هرکسی که می خواست زمین را مدیریت کند باید این ویژگی های الهی را داشته باشد.” به عبارت دیگر ، ایده شهریری در ایران شهری نتیجه گرفت که مدیر باید به خصوصیاتی مانند خرد و عدالت مجهز باشد. در دوره اسلامی ، این ایده نیز در تعیین معیارهای حاکمیت مورد سوء استفاده و مؤثر قرار گرفت.

استاد ایرانی شناسی افزود: فراه یا دور مفهومی است که در تفکر شهنوام و ایرانی به آن پرداخته شده است. هر پادشاهی که می خواست حکومت خود را اثبات کند و نشان دهد که سزاوار این موقعیت است باید نشان دهد که او این غرور را داشته است. فراه در واقع به این معنی بود که یکی از ویژگی های الهی برخوردار است و این نشان می دهد که وی برای حکومت انتخاب شده است. این مفهوم در آثار و نمادها در اشکال مانند حلقه درخشان به پادشاهان ظاهر می شود. به خصوص در نقاشی های مذهبی و سلطنتی که در طول تاریخ ایران ادامه یافته است و حتی در دوره اسلامی ، مقدسین و پادشاهان معمولاً فردی هستند که دارای یک دایره درخشان در اطراف سر هستند تا نشان دهند که آنها دارای ویژگی های الهی هستند.

وی با اشاره به ایده های شاهزاده در شهنومه ، گفت: در شهنومه ، این ایده های شهری نیز به وضوح بیان شده است. Kiomars in Shahnameh به عنوان یکی از اولین پادشاهان می گوید: باغ وحش Hemi Taft Far Shahanshahi/ Chu به مدت دو هفته Cedar Sahi یا می گوید که جاوید بد افدون گاردون/ آن دور کی به او واگذار شد. این عبارت منعکس کننده رابطه آسمانی با پادشاهان است. همچنین ، جمشید در شهنومه می گوید که او شدید است ، به این معنی که او یک اجاق سلطنتی دارد. نکته مهم در اینجا این است که فراه نه تنها برای پادشاهان بلکه برای رهبران مذهبی و قهرمانان بزرگ نیز بود. به عنوان مثال ، کسانی که می خواستند مقامات مذهبی مانند مادی را به دست آورند ، مجبور بودند از غرور مذهبی لذت ببرند. در این ایده ، فراه به عنوان سمبل سلطنت و به عنوان نشانه ای از صلاحیت مذهبی یا شجاع دیده می شود.

جعفری دهگی در ادامه در مورد ویژگی های شهری آرمانی در شهنوام گفت: کشورهای جمشید در شاهنام هر سه نوع: فراه پهلوی ، فرح شاری و فرح مذهبی. به عبارت دیگر ، او نشان می دهد که او هر سه نوع غرور را دارد. اما نکته مهم در شهنام این است که فراه همیشه در کنار کسی نیست که آن را داشته باشد. اگر شخصی گمراه کننده و منحرف شود ، فراه از او دور می شود. جمشید در شهنومه به دلیل تعهد گناه از فراه خارج شد و این وضعیت به وضوح در شاهنامه بیان شده است: او توسط فراه یزیدی/ کجی تاریک شد و ظهور کرد

استاد دانشگاه تهران گفت: یکی دیگر از ویژگی های شهری آرمانی ، قوه قضاییه است که در شهنومه بسیار مورد تأکید است. شهنومه نشان می دهد که شاهزاده باید کمک مالی کند تا خیریه باشد. در یکی از اشعار شهنومی ، فردووی می گوید: فرییدون فرخ فرشته ای نبود/ این یک مشک و آنبر نبود/ آن را پیدا کرد و آن را خوب پیدا کرد/ شما به شما خوب می دادید و شما. شهنوه به وضوح بر اهمیت عدالت و عدالت در حاکمیت تأکید می کند و یکی از پیام های مهم این کار این است که آرمانی شاهیار باید به سرزمین خود در سرزمین خود احترام بگذارد. در شهنومه ، مشخص است که اگر شاهزاده از این مسیر منحرف شود ، آفات شاهزاده به سمت او می آیند. فردووی می گوید: سه تاج و تخت پادشاه/ اولین بی ادب شهری/ دیگری ankaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa انتصاب افراد غیرمسئولانه به مقامات مهم و ثروت و ثروت.

وی همچنین گفت که شهنومه به طور کلی خاطرنشان می کند که آرمانی شهری باید مذهبی باشد و دین را به عنوان یکی از ستون های حاکمیت می داند. فردووی می گوید: چو بر دین شاهزاده/ برادر پادشاه و دین شد/ بدون تاج و تخت پادشاهی مذهبی/ بدون دین.

جعفری دهگی گفت: نماد شهری آرمانی در شهنوام کیکوسرو است. با اعمال خود ، Keikhosro نمونه ای از یک شاهزاده کامل است که سرزمین خود را با قوه قضاییه و بخشش مدیریت می کند. شهنهام اظهار داشت: چو کیخوسرو شاه از جهان آگاه شد. او با عدالت و انصاف خود ، در سرزمین خود صلح و سعادت می کند. بنابراین ، به عنوان یک کار فرهنگی و فلسفی ، شهنوه به دنبال ارتقاء عدالت و خرد است.

در پایان ، شهنوه فقط به تاریخ و فرهنگ ایران تعلق ندارد. پیام های این کار را می توان برای همه سرزمین های ایران و حتی برای جهان استفاده کرد. مانند گذشته ، سرزمین های مختلف از این پیام ها بهره مند شده اند ، امروزه هنوز هم می توان از این ایده ها برای مدیریت جوامع و کشورهای مختلف استفاده کرد.

خرد ، قضاوت و بخشش ؛ مؤلفه های هویت ایرانی در شهنوام

شهنوه یک ستون فرهنگی و زبانی محکم ایران حتی در طول هوش مصنوعی است

ابراهیم خلیار وی با اشاره به اینکه شهنومه نه تنها یک اثر حماسی عظیم است ، گفت: “این کار نقش بی نظیری در شکل دادن به هویت ایرانی و حفظ آن در طول تاریخ داشته است.” هویت ، چه در سطح فردی و چه در سطح جمعی ، یکی از مهمترین موضوعات در هر جامعه است. هویت ایرانی نیز با گذشت زمان با مفاهیمی مانند طبیعت ، طبیعت و وجود شکل گرفته است و شهنومه تحت تأثیر همه این لایه ها قرار گرفته است.

وی افزود: یکی از بزرگترین نقش های شهنومه در هویت ملی ایران ایجاد پیوند فرهنگی بین ایران و اسلام از یک سو و حفظ و ادغام هویت ایرانی در جهان اسلام است. به عنوان یک “مادر” فرهنگی ، شهنوه توانست هویت ایرانی را به اوج جلال خود با بال اسلام برساند. این تأثیر آنقدر عمیق است که حتی امروز ، ایران اسلامی با تمام تغییرات سیاسی و مذهبی که تاریخ خود را در طول تاریخ داشته است ، هویت خود را ادامه داده و از آن سوء استفاده کرده است.

استاد دانشگاه Tarbiat Modarres گفت: “یکی دیگر از جنبه های مهم شهنوه ، زبان فارسی است که نقش مهمی در تثبیت هویت ملی ایران داشت.” اگرچه زبان فارسی قبل از فردووی و شهنوام وجود داشته است ، و شاعران بزرگی مانند رودکی در شکل گیری آن نقش داشتند ، فردووی زبان فارسی را با روشی پایدار و باشکوه ادغام کرد. شهنومه ، به عنوان یک گنج زبانی ، کلمات فارسی را حفظ می کند و کلمات عربی مورد استفاده در آن تنها ۲ ٪ از کل کلمات را تشکیل می دهد. این انتخاب زبان در شهنانه باعث شد فارسی در برابر سایر زبانها و فرهنگ ها به عنوان زبان ملی ایران مقاومت کند.

خودار افزود: با توجه به وضعیت دنیای امروز و پیشرفت فن آوری هایی مانند هوش مصنوعی و نرم افزار ترجمه ، زبانها و مرزهای زبانی ممکن است در آینده مختل شود و هویت تحت تأثیر این تغییرات قرار می گیرد. در این شرایط ، شهنامه ، به عنوان یک ستون فرهنگی و زبانی محکم ، می تواند به ما در حفظ هویت ایرانی خود از جهانی سخت کمک کند. این کار با حفظ زبان و فرهنگ ایرانی ، هنوز هم سنگینی از هویت برای ایرانی ها است که می تواند ما را از خطرات جهانی آینده محافظت کند.

وی گفت: عظمت شهنوام نه تنها در داستانهای حماسی آن بلکه در نقشی که در شکل گیری و حفظ هویت ایرانی در سطح فردی و جمعی ایفا کرده است. شهنومه هنوز فرهنگی است که می تواند منبع الهام بخش ایرانیان در آینده باشد.

دولت های ایران و وزیران دلسوز ، نگهبانان شهنامه و زبان فارسی

سیامک صدیقی وی با اشاره به تمدن و غفلت بزرگی که در دوره معاصر با آن روبرو هستیم ، گفت: “سوال بزرگ این است که آیا زبان فارسی فقط توسط فردووی حفظ شده است؟” و اگر این برای فردووی نبود ، آیا زبان عربی آن را جایگزین می کرد؟ یا عوامل دیگری در حفظ این زبان نقش داشته اند؟ در این بحث ، عمومی و چارچوب موضوع باید روشن شود تا سخنان ما به دور از تعصب و تعصب باشد.

وی افزود: بدون شک ، بزرگترین شاهکار ما در ادبیات فارسی شهن نام است و فردووی از نظر واژگان از نظر واژگان بسیار پیشرفته تر است. ” در حقیقت ، شهنومه ، به عنوان یک داستان پردازی منحصر به فرد در قرن چهارم ، بسیار بیشتر از سایر آثار است. در این میان ، هیچ تاثیری در حجم شهنامه در تاریخ شعر فارسی وجود ندارد و فقط شاهنمه باقی مانده است. دلایل این کار بسیار واضح است و نیازی به توضیح بیشتر ندارد.

استاد ادبیات فارسی افزود: “با این حال ، برای درک اینکه چرا زبان فارسی باقی مانده است و چرا فردوی و شاعران و شاعران ظهور کرده اند ، باید به دولت های ایران و وزرای دلسوز اشاره کنیم که سامانیان نمونه بارز این گروه ها بودند.” به عنوان مثال ، یعقوب لایت سافاری (آه – آه – آه ، بنیانگذار Safarids) مقبره او را در نزدیکی دزول دیدم. وقتی به آنجا رفتم ، از ویرانی قبر این چهره برجسته پشیمان شدم. ارباب جلال خاللی مطلق در متن ، برای محافظت از زبان فارسی ، وی به نقش بسیاری از افراد مانند یعقوب لایت اشاره کرده است. Jacob Laith Saffari یکی از اولین کسانی بود که برای حفظ زبان فارسی تلاش زیادی کرد و این تلاش ها سرانجام به اوج خود در شهنومی فردووی رسید.

وی افزود: “با شهنومه خود ، فردووی تمام این تلاش ها را به پایان رساند و این اثر به عنوان سمبل هویت ما باقی مانده است.” اما سوالی که می پرسم این است که ما برای فردووی چه کردیم؟ ما برای ارتش و رودکی چه کردیم؟ شهنومه در بسیاری از کشورهای منطقه فرهنگی ایران به یک رمان و تئاتر تبدیل شده است ، اما در ایران ، متأسفانه آنچه ما باید از این بزرگان داشته باشیم ، در واقع هیچ چیز نیست ، تا این شاعران را حفظ کند. باید از وزرای فرهنگ ما در زمینه سیاست و فرهنگ بخواهید که چرا این هویت و این شاعران بزرگ به درستی مورد توجه قرار نگرفته اند.

منبع : خبرگزاری ایرنا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا