رابطه و ازدواج

درس‌هایی از مارکوس اورلیوس برای دنیای مدرن – کلینیک روانشناسی آوان

کلینیک روانشناسی و مشاوره ایوان – در میان چهره های برجسته تاریخ کمتر می توان یافت که امپراتور قدرتمندترین امپراتوری زمان خود و در عین حال فیلسوفی عمیق باشد. مارکوس اورلیوس، امپراتور روم در قرن دوم میلادی، چنین شخصی است. او که یکی از برجسته ترین نمایندگان فلسفه رواقی است، افکار خود را در کتابی تأملی با عنوان «تأملات» به ثبت رساند. اثری که نه برای انتشار عمومی، بلکه برای یادآوری اصول اخلاقی نوشته شده است. با این حال، پس از نزدیک به دو هزار سال، این نوشته ها همچنان به انسان مدرن الهام می بخشد. دنیای امروز، با وجود پیشرفت های تکنولوژیک، همچنان با اضطراب، بی ثباتی، فشارهای شغلی و بحران های اخلاقی دست و پنجه نرم می کند. در چنین شرایطی بازخوانی درس های مارکوس اورلیوس می تواند راهنمای عملی برای زندگی آگاهانه و آرام تر باشد.

بر آنچه در کنترل ماست تمرکز کنیم

یکی از اساسی ترین آموزه های مارکوس اورلیوس، تمایز بین چیزهای قابل کنترل و غیرقابل کنترل است. او بارها تاکید می کند که رنج انسان از خود حوادث ناشی نمی شود، بلکه از قضاوت ما در مورد آنها ناشی می شود. در دنیای مدرن، مردم روزانه با حجم عظیمی از اخبار، شبکه های اجتماعی و رویدادهایی مواجه هستند که هیچ کنترلی بر آنها ندارند. از نوسانات اقتصادی گرفته تا تصمیمات سیاسی.

مارکوس اورلیوس به ما یادآوری می‌کند که انرژی ذهنی‌مان را صرف اصلاح نگرش‌ها، انتخاب‌ها و واکنش‌هایمان کنیم، نه برای تغییر دنیای بیرون. این رویکرد می تواند اضطراب را کاهش داده و احساس توانمندی فردی را تقویت کند. برای انسان امروزی که اغلب خود را قربانی شرایط می بیند، این درس به معنای بازپس گیری مسئولیت زندگی اش است. (مقاله پیشنهاد می شود چگونه مسئولیت پذیری زندگی شما را تغییر می دهد بخوانید.)

بی ثباتی زندگی و ارزش زمان

مارکوس اورلیوس به شدت از گذرا بودن زندگی آگاه بود. او بارها در کتاب «تأملات» از مرگ، زوال قدرت و فراموشی نام ها یاد می کند. برخلاف تصور رایج، این دیدگاه بدبینانه نیست; بلکه دعوتی است به زندگی اصیل در لحظه حال. در دنیایی که مردم دائماً در حال برنامه ریزی برای آینده یا حسرت گذشته هستند، این فکر اهمیت ویژه ای دارد.

دنیای مدرن با عجله و مشغله بی پایان مشخص می شود. یادآوری ناپایداری زندگی می تواند ما را مجبور کند که وقت خود را آگاهانه تر بگذرانیم. به معنای جدی گرفتن روابط انسانی، انجام کار معنادار و لذت بردن از لحظات ساده زندگی است. به گفته مارکوس اورلیوس، هر روز فرصت جدیدی برای زندگی بر اساس فضیلت است. (مقاله پیشنهاد می شود چگونه در بازی زندگی برنده شویم؟ بخوانید.)

فضیلت به عنوان معیار موفقیت

مارکوس اورلیوس برخلاف معیارهای رایج موفقیت در دنیای امروز (مانند ثروت، شهرت و موقعیت اجتماعی)، فضیلت اخلاقی را تنها خیر واقعی می‌دانست. از دیدگاه او خرد، عدالت، شجاعت و خویشتن داری ارزش هایی هستند که بدون توجه به شرایط بیرونی انسان را شاد می کنند.

در عصر رقابت شدید و فرهنگ مقایسه، این دیدگاه می تواند نجات دهنده باشد. اگر موفقیت را نه در تایید دیگران، بلکه در وفاداری به اصول اخلاقی خود تعریف کنیم، فشار روانی کاهش می یابد و رضایت درونی افزایش می یابد. مارکوس اورلیوس به ما می آموزد که حتی در بالاترین مقام قدرت، یک مرد قبل از هر چیز باید مرد خوبی باشد. (مقاله پیشنهاد می شود تعریف مجدد موفقیت در زندگی بخوانید.)

پذیرش مشکلات به عنوان بخشی از زندگی

مارکوس اورلیوس سلطنت خود را در شرایط سختی گذراند که شامل جنگ های طولانی، بیماری های گسترده و توطئه های سیاسی می شد. با این حال، هیچ شکایتی در نوشته های او وجود ندارد. او سختی ها را بخشی طبیعی از زندگی می دانست و معتقد بود که هر مانعی می تواند فرصتی برای رسیدن به فضیلت باشد.

این نگرش چالشی جدی برای دنیای مدرن تلقی می شود که اغلب به دنبال آسایش دائمی است. مواجهه با شکست، شکست شغلی یا مشکلات شخصی اجتناب ناپذیر است. آموزه های مارکوس اورلیوس به ما کمک می کند تا رنج را به فرصتی برای پیشرفت شخصی تبدیل کنیم و به جای فرار از آن، انعطاف پذیری خود را افزایش دهیم. (مقاله پیشنهاد می شود حقایق سختی که باید بشنویم بخوانید.)

اهمیت خودآگاهی و گفتگوی درونی

کتاب «تأملات» اساساً یک گفتگوی درونی است; تلاش برای به خاطر سپردن ارزش ها در لحظات ضعف. مارکوس اورلیوس معتقد بود که انسان باید مراقب افکار خود باشد، زیرا کیفیت زندگی ارتباط مستقیمی با کیفیت افکار دارد.

در عصر حواس پرتی دیجیتال، خودآگاهی به یک مهارت نادر تبدیل شده است. تمرین مدیتیشن، نوشتن و سکوت آگاهانه می تواند به ما کمک کند مانند مارکوس اورلیوس رابطه سالم تری با ذهن خود برقرار کنیم. این خودآگاهی مبنای تصمیم گیری های عاقلانه تر و روابط انسانی سالم تر خواهد بود. (مقاله پیشنهاد می شود خودآگاهی و ۷ راهکار علمی برای تقویت آن بخوانید.)

مسئولیت اجتماعی و همدلی

مارکوس اورلیوس علیرغم تاکید رواقیون بر آرامش درونی هرگز از مسئولیت اجتماعی غافل نبود. او مردم را جزئی از یک کل می دانست و معتقد بود که همکاری و همدلی لازمه یک زندگی خوب است. از نظر او آسیب رساندن به دیگران در نهایت به خودمان آسیب می رساند.

در دنیای مدرن که فردگرایی افراطی و شکاف های اجتماعی در حال افزایش است، این درس اهمیت دو چندانی دارد. توجه به خیر جمعی، احترام به دیگران و ایفای نقش مسئولانه در جامعه می تواند به ایجاد تعادل بین رشد فردی و سلامت اجتماعی کمک کند. (مقاله پیشنهاد می شود نقش آگاهی اجتماعی در شکل دادن به روابط و تعاملات بخوانید.)

در پایان:

مارکوس اورلیوس نه یک پیامبر فراطبیعی بود و نه یک فیلسوف منزوی. او انسانی بود که مانند بسیاری از انسان های امروزی درگیر قدرت، مسئولیت و رنج بود. ارزش ایده های او در عملی بودن و صداقت آنهاست. درس هایی مانند تمرکز بر کنترل درونی، پذیرش ناپایداری، پایبندی به فضیلت، تاب آوری در برابر ناملایمات، خودآگاهی و مسئولیت اجتماعی همگی می توانند راهنمای موثری برای زندگی در دنیای پیچیده مدرن باشند.

بازخوانی مارکوس اورلیوس به ما یادآوری می‌کند که با وجود تغییرات ظاهری در جهان، چالش‌های اساسی بشر تغییر چندانی نکرده است. شاید پاسخ بسیاری از نگرانی های امروز ما نه در فناوری های جدید، بلکه در حکمت باستانی باشد که امپراتوری های رواقی قرن ها پیش با خود زمزمه می کردند.

پیشنهاد می شود که تست های شخصیت کلینیک روانشناسی ایوان که به صورت رایگان در اختیار شما قرار می گیرد برای شناخت و شناخت بیشتر خود از آن استفاده کنید.

محمدامین مختاریان

مطالب مشابه:

به این محتوا امتیاز دهید

منبع: کلینیک آوان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا