در گستره فرهنگی ایران «فارسیزدایی» روی داده است
Tehran- Irna- عضو دانشکده انستیتوی تحقیقات میراث فرهنگی ، با اشاره به تخریب کتیبه های فارسی و جایگزین شده با نمونه های چینی و عربی در حوزه فرهنگی ایران ، گفت: “در بعضی از مناطق آسیا و جهان” پارس سازی “وجود داشته است.
به گفته خبرنگار IRNA ، هفتمین نشست پیوندهای فرهنگی و تمدن ایران -اروسیا با همکاری موسسه مطالعات ایران و اوراسیا ایران و اوراسیا (IRS) در انستیتوی IRS (موسسه مطالعات ایران و اوراسیا) برگزار شد.
مورتزا رضانفریکی از اعضای دانشکده میراث فرهنگی و گردشگری گفت: “این کتیبه ها به عنوان مستندترین اسناد تاریخی شناخته می شوند زیرا آنها جعلی نیستند ، آنها حرکت نمی کنند و هیچ تغییری در آنها وجود ندارد.” به همین دلیل ، آنها در زمینه های مختلفی مانند معماری ، تاریخ و سایر زمینه ها ذکر شده اند.
وی گفت: در بعضی از مناطق آسیا و جهان نوعی “پارس سازی” وجود دارد که بیشتر در ایران دیده می شود: به عنوان مثال ، در حرم امام رضا (ع) ، اگر به محافل اولیه نگاه کنیم ، شعرهای فارسی ، حدیث ، سنت ها و آیه های ترجمه شده به شعر فارسی را می بینیم ، اما حتی در بعداً بعد از آن نه. فارسی از اماکن مذهبی آغاز شده است. به عنوان مثال ، در مساجد که شهرداری یا سازمان موقوفات در حال ساخت هستند ، در حرم امام رضا (AS) و برخی از مناطق دیگر.
رضوانفار افزود: در قزاقستان ، طبق سنت باستانی ، پنج مدرسه فارسی تحصیل کرده اند ، اما مشاوران فرهنگی ما هر سال برای از بین بردن این سنت تعطیل می شوند.
محقق گفت: “ما مشکلی به نام” کاشی های چینی “در ایران و کشورهای اطراف داریم. پرچم ها نیز چینی شده اند.
رضوانفار ادامه داد: “مشکل دیگر تأثیر تفکر وهابی است.” من نمی خواهم بگویم که این تفکر لزوماً ایرانی است ، اما به دلیل اینکه بیشتر میراث باقیمانده ما در مساجد ، مدارس و خانه ها است ، با حذف آنها ، تمام حافظه فرهنگی ما تحت تأثیر قرار گرفته است. برخی از این بزرگان در عربستان سعودی تحصیل کرده اند یا به کمک مالی امیدوار هستند ، بنابراین آنها کتیبه ها را به بهانه پرستش پرستش یا شرک در نظر گرفته اند.
استاد گفت: “در ترکمنستان ، به ویژه در اشگابات ، در موزه خود ، آنها تاریخ را از دوره پارتیا آغاز کرده اند و دوره های هخامنشی و ساسانید را کاملاً از بین می برد.” حتی وقتی نمایندگان یونسکو از آنها بازدید کردند ، از آنها سؤال شد ، “هخامنید کجاست؟ چه اتفاقی برای ساسانید افتاد؟” این از جواب خارج شد. این چیزها اتفاق می افتد ما سیاست فرهنگی در مورد آثار ایران در جهان نداریم.
وی گفت: در بین شاعران ، سعدی حضور گسترده ای در کتیبه ها دارد. به عنوان مثال ، از اقیانوس آرام ، در مسجد ققنوس در بندر Hangzhou در چین ، اشعار سعدی در نماز وجود دارد. در همان مسجد ، مقبره های روحانیت را از قزوین و بخارا دیدم. سعدی در آنجا حضور پررنگی دارد.
سعدی همیشه در آسیای میانه مهم بود
ابراهیم خلیاریک استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه Tarbiat Modarres گفت: “گاهی اوقات جهل ما در مورد انسجام فرهنگی می تواند مضر باشد.” به عنوان مثال ، کاهش یک منطقه “غیر ایرانی” یک تصور غلط است. نامگذاری یک منطقه نشانه حضور و پدیده آن در تاریخ است. نام “فراد” برای اولین بار به زبان فارسی باستان با تفسیر “پردی” یا “پرداس” مورد استفاده قرار گرفت. در دوره ساسانید ، این منطقه “فاراد” نامیده می شد و در دوره اسلامی به “trans -al -nahr” ترجمه می شد. امروز ، به عرف بین المللی ، از آن به آسیای میانه ، از جمله تاجیکستان ، قزاقستان ، ترکمنستان ، قرقیزستان و ازبکستان یاد می شود.
وی افزود: دانشمندان ایرانی و دانشمندان ایرانی ، به دلایلی مانند همبستگی قومی ، زبانی ، فرهنگی و اسطوره ای ، این منطقه را بخشی از تمدن ایران می دانند. به قول استاد سعید نفیسیاولین زادگاه ما وجود دارد. زرتشتیان در آنجا متولد شد. ما ادعای سرزمینی نداریم ، اما حقیقت تاریخی را نمی توان رد کرد.
Khodyar با اشاره به پیوندهای اسطوره ای ایران و آسیای میانه گفت: “اولین چیزی که باید تصدیق کرد ، مبانی اسطوره ای پیوند ما با آن سرزمین است.” در شهنومه فردووی ، مکانی وجود دارد که فریدون آن را به پسرش می دهد و سرزمین توران را صدا می کند. بنابراین توران نیز بخشی از قلمرو ایران فرهنگی است. ما پیوندهای خون ، فرهنگی و تاریخی با مردم آن سرزمین داریم:
چو پنهان از راز/ به سه بخش جهان بیرون کشید
یک رم و شرق ترک و چین/ سوم گردان سرزمین ایران
دیگری به تور توران زمین/ ورا رفت و آمد سالار و چین داد
محقق ادبیات فارسی افزود: در دوره اسلامی ، این منطقه نیز با زبان فارسی ارتباط نزدیکی دارد. اولین شکل دادن شعر فارسی در همان مناطق است. رودکی ، پدر شعر فارسی ، اهل سمکار است. به یک معنا ، این زمین را برای فرهنگ ایرانی ساخته است. از طرف دیگر ، رابطه ما با افراد ترکی ترکیه از آن سرزمین نیز پیوندی بی حد و حصر است. در بیشتر دوره های تاریخی ، به جز در دوره سامانید ، این افراد همراه ما بوده اند. امروزه بسیاری از واژگان مشترک ، به زبان های ترکی آن منطقه ، حتی در سرودهای ملی آن کشورها دیده می شوند. نکته جالب این است که بسیاری از نام های جغرافیایی در سراسر زبان ترکی ریشه های فارسی دارند ، مانند Angra (Ankara) ، Atorpatgan (آذربایجان) ، Badkuba (Baku) ، Ashgabad Today (پایتخت پارتیا) و …
وی گفت که سعدی ظاهراً به منطقه سفر نکرده است ، اما در خیالی حضور پررنگی دارد. به عنوان مثال ، وی در مسجد کاشگر نقل شده است. اولین تأثیر عملی سعدی بر فرهنگ ازبک در دوران امیر علی نوائی اتفاق افتاد. در قرن دهم آه ، او کتابی به نام “محرمانه بودن القولوب” نوشت که ساختار و محتوای آن به وضوح تحت تأثیر سعدی گلستن بود. در دوره معاصر ، سعدی حضور مؤثر داشته است. این دوره در سال ۲ (آغاز اتحاد جماهیر شوروی) آغاز می شود. اگرچه نقش سعدی در دوره اتحاد جماهیر شوروی کاهش یافت ، اما هرگز به طور کامل از بین نرفت. اولین ترجمه گلستین به ازبک در سال ۶ ساخته شد. از 5s تا دهه ۱۹۸۰ ، یک جنبش ترجمه در ازبکستان تشکیل شد که بیش از ۲ اثر به ازبک ترجمه شده است که از این تعداد ۲ ٪ فارسی بودند.
خوودار به حضور شاعران فارسی در آسیای میانه اشاره کرد و گفت: در عین حال ، بسیاری از شاعران فارسی در آن منطقه حضور داشتند. به عنوان مثال ، در منطقه خارزم ، چهار شاعر فعال وجود داشت که از آنها دو زبانه بودند. برخی از شاعران دادگاه ، مانند ملکه شاعران خان امین خارزم ، به زبان فارسی نوشته اند. آثار منتسب به سعدی نیز به آسیای میانه در ازبک ترجمه شده است. بچه ها با نثر سعدی تدریس می شدند. در دربار محمد رحیم خان سانی در خوواراز ، خواندن گلستان و شهنام بخشی از آموزش روزانه شاعران و دادگاه بود. او آنقدر به سعدی علاقه داشت که نوه اش به نام سعدی. بعداً ، محمدجان شاکوری از درد دوره اتحاد جماهیر شوروی می گوید که آنها به جای سعدی و هافیز ، فرزندان لنین بابجان را آموزش می دادند.
وی با اشاره به هفت دوره اصلی برای حضور سعدی در ادبیات ازبکستان ، وی را می توان از هم جدا کرد: در طول دوره آموزش (۱ تا ۲) ، شاعری مانند عبدالله اولانی کتابی با عنوان اخلاق یا گلدان ترکی نوشت ، که ترجمه Golestan Saadi را به ترکی ترجمه کرد. این اثر همچنین در سال ۶ در تاشکنت چاپ شد. در سال ۲ (بازگشت نرم به سنت ها) ، باغ سعدی به ازبک ترجمه شد. پس از آن ، اسلام شاه محمدف ، برجسته ازبک سعدی ، آثار سعدی را در دهه ۱۹۸۰ معرفی و ترجمه کرد. وی بعداً مطالعه ایران را دریافت کرد. در سال ۲ (دوره استقلال ملی و خودآگاهی) ، گلستان سعدی برای سومین بار ترجمه و چاپ مجدد شد. در سالهای اخیر کنفرانس هایی در ادبیات سعدی و ازبک برگزار شده است.
سعدی و حافظ نقش مهمی در مدرسه ادبی داشتند
محمود جعفری دهگی استاد مطالعات ایرانی در دانشگاه تهران همچنین اظهار داشت که سعدی با الهام از هافیز ، شاعران و نویسندگان ، گفت: حضور و نفوذ سعدی در سرزمین های فاراود ، از جمله تاجیکستان ، ازبکستان ، بخش هایی از افغانستان و خوراسان ، هنوز هم زنده است.
وی با اشاره به زندگی نامه سعدی گفت: “آنچه در اندیشه سعدی برجسته است ، دیدگاه انسانی و اخلاق او است: بشریت ، فروتنی ، اجتناب از ریاکاری ، دعوت به خدمت به مردم و مخالفت با ظلم.” این نگاه را می توان در شعر معروف او یافت: اعضای بنی آدم بدن/ که یک گوهر در ایجاد یک گوهر هستند …
جعفری دهگی ادامه داد: سعدی و هافیز ، هر دو در ظهور یک مکتب ادبی نقش تعیین کننده ای داشتند. اگرچه پایه های ادبیات فارسی در این زمینه به دوره سامانید باز می گردد ، اما تأثیر این دو شاعر بزرگ آن را به یک استکبار تازه رسانده است. در مقاله ای که اخیراً خوانده ام ، مشخص بود که تأثیر مکتب ادبی شیراز در شکل گیری سبک عجیب و غریب بسیار جسورانه است. به عنوان مثال ، شاعرانی مانند سیف فرخانی ، کامال خوژندی ، ناصر بخاری ، موشافیق بخاری ، میرزا سادغ مونوشی ، زفر خان جوهاری ، نقی خان احراری ، زرافشانی ، شامس الدین الدین کلاجی و بسیاری دیگر به طور مستقیم و یا بسیاری دیگر به طور مستقیم و یا بسیاری دیگر به طور مستقیم یا بسیاری از آنها به طور مستقیم و یا بسیاری دیگر از این باره ها به طور مستقیم یا بسیاری از آنها به طور مستقیم و به طور مستقیم و به طور مستقیم و به طور مستقیم از این طریق به طور مستقیم و یا بسیاری از آنها به طور مستقیم و به طور مستقیم و به طور مستقیم و به طور مستقیم و به طور مستقیم و به طور مستقیم و به طور مستقیم و به طور مستقیم و به طور مستقیم و به طور مستقیم و به طور مستقیم و به طور مستقیم و به طور مستقیم و به طور مستقیم و به طور مستقیم از بسیاری از آنها با این شاعران مطابقت داشتند یا سبک ادبی آنها رنگ و بوی آثار خود را داشت.
استاد شعر گفت: “در شعر سعدی ، همچنین به علاقه او به علاقه او به مردم فررو ، و تأثیر سعدی در فاراد ، سه مسیر اصلی را نشان می دهد: مکاتبات مستقیم وی با شاعران آن سرزمین ؛ تقلید و پیروی از سبک سدی توسط شاعران محلی ؛ محافل “Golestan Reading” در Bukhara ، Chach ، Samarkand و Fergana ، که نسخه های بیشماری از آثار سعدی را نگه داشته است.
وی افزود: در دوره معاصر ، چهره هایی مانند صدر الدین اینی ، عبدالغانی میرزایف ، عبدال سموم دائیتی ، ابراهیم آلیزاده ، روستام علیف ، باباجان غفوروف ، شاه محمادوف ، نازیرا بانو بههیزهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههم روسی همچنین نقش مهمی در انتشار این ادبیات ایفا کرده است.
در پایان ، جعفری دهفی گفت: “غفلت ما در حفظ و انتقال فرهنگ و ادبیات فارسی به این سرزمین ها قابل توجه است.” علاقه مردم به ادبیات سعدی و فارسی نیاز به توجه جدی از مؤسسات فرهنگی ما دارد.
مهدی سانادر پایان جلسه ، مدیر مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا با اعلام ادامه این جلسات در انستیتوی ایران ، با همکاری انجمن مطالعات ایران ، گفت که ادامه تلاش برای حفظ زبان فارسی برای فرهنگ ایران ضروری است.
نشست ویژه سعدی در فراهرود روز دوشنبه ۹ مه با مشارکت اصرار دادبه ، ابراهیم خوودیار ، مورتزا ریزوانفار و محمود جعفری دهگی و مهدی سانی برگزار شد.
منبع : خبرگزاری ایرنا