جرات تسلیم شدن
کلینیک روانشناسی و مشاوره ایوان – جوامع رقابت را تشویق می کنند و بر موفقیت تمرکز می کنند. “تسلیم شدن” ناراحت کننده است و اغلب با سرزنش مواجه می شود. داستان افرادی که پشتکار داشتند و موفق شدند برای ما جذاب است. دوستان و همکاران شما را تشویق می کنند که به تلاش خود ادامه دهید. “اگر در ابتدا موفق نشدید، سعی کنید و دوباره تلاش کنید.” آیا می خواهید نویسنده شوید؟ به نوشتن ادامه دهید، آیا می خواهید ستاره سینما شوید؟ به شرکت در کلاس های بازیگری و تست های بازیگری ادامه دهید، آیا می خواهید در حرفه خود به اوج برسید یا رئیس شوید؟ ساعات اضافه کار را ادامه دهید. رویای خود را دنبال کنید! برندگان هرگز دست از کار نمی کشند!
تا حدودی، پشتکار واقعا مهم است. اما اگر زیاده روی کنید دو مشکل پیش می آید. اولین مشکل این است که اهداف و رویاها ممکن است غیر واقعی باشند. داستان افراد مشهوری که پشتکار داشتند و به رویاهای دوران کودکی خود رسیدند ممکن است نشاط آور باشد، اما آنها از تعصب انتخاب رنج می برند. به عبارت دیگر، آنها آموزنده نیستند زیرا هیچ کس داستان بسیاری از افرادی را که پس از تلف کردن بسیاری از زندگی خود پشتکار داشتند و شکست خوردند، بازگو نمی کند. اکثر بازیگران و بازیگران مشتاق هرگز ستاره نمی شوند. اکثر نویسندگان مشتاق هرگز از کار خود درآمد جدی کسب نمی کنند. اگر رویای شما دور از دسترس باشد، دنبال کردن آن شما را ناامید می کند و وقتتان را تلف می کند. داستان افرادی که پشتکار داشته اند و موفق شده اند، هیچ چیزی در مورد احتمال موفقیت شما نمی گوید.
مشکل دوم این است که زمان و انرژی شما محدود است. اگر آنها را به یک هدف اختصاص دهید (مثلاً نویسنده شدن)، نمی توانید به طور مؤثر اهداف دیگری را دنبال کنید (مثلاً افزایش حقوق در شغل فعلی خود). اقتصاددانان از “هزینه های فرصت” صحبت می کنند، به این معنی که هر جاده ای که طی می شود به این معنی است که هیچ راه دیگری طی نشده است. اگر روی یک هدف غیرواقعی تمرکز کنید، فرصت های دیگر را از دست خواهید داد. تصور کنید هرکسی که در کودکی آرزوی فضانورد شدن یا ستاره شدن در سینما را داشت، به جای دنبال کردن مشاغل دیگر، سرسختانه برای همیشه تلاش کرد و در نهایت هیچ نتیجه ای نداشت. چند فرصت شغلی عالی را از دست خواهند داد؟ برنده ها ترک می کنند آنها فقط عاقلانه انتخاب می کنند که کدام مسیر را ترک کنند و کدام مسیر را دنبال کنند. (مقاله پیشنهاد می شود شرم راهی به سوی سعادت است بخوانید.)
تسلیم شدن آسان نیست، اما مهم است
بسیاری از مطالعات روانشناختی تأیید کردهاند که اگر بتوانید برخی از اهداف و رویاها را رها کنید و انرژی خود را به سمت اهداف معقولتر هدایت کنید، میتواند بهزیستی ذهنی را افزایش داده و در درازمدت به کیفیت زندگی بالاتری منجر شود.
تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از افراد برای دست کشیدن از یک هدف مهم پشتکار خواهند داشت. این اغلب به این دلیل است که ما اهداف مهم را با ارزش های اصلی و هویت خود مرتبط می کنیم. به عنوان مثال، اگر خود را به عنوان بازیگری تعریف کنید که به طور موقت در شغل دیگری کار می کند، رها کردن هدف تبدیل شدن به یک ستاره سینما دشوار خواهد بود. بدتر از آن، اگر بازیگری را کنار بگذارید، ممکن است آن را یک شکست تلقی کنید.
مشکل دیگر این است که برخی از اهداف مشترک صنایعی را ایجاد کرده اند که به این مشکل دامن می زنند. اگر مجلات نویسندگان معروف را بخوانید، همیشه به شما می گویند که «فقط به نوشتن ادامه دهید». مشترک شوید و داستان های خود را در مسابقات (که معمولاً هزینه ورودی دارند) ارسال کنید و برای دوره های نویسندگی ثبت نام کنید. آن مجلات، مسابقات و دورهها همگی مشروع هستند (و برخی مفید هستند)، اما تعداد نویسندگان مشتاقی که آن صنعت کوچک را حفظ میکنند، با تعداد نویسندگان موفقی که در فهرستهای پرفروش هستند مطابقت ندارد. توصیه به “ادامه تلاش” اغلب صادقانه و با نیت خوب است، اما استفاده از افرادی که می خواهند هدفی را دنبال کنند، ایده خوبی نیست. این بدان معنا نیست که نیت بدی از جانب آنها وجود دارد (اصلاً) اما آنها اغلب مغرضانه هستند. اگر تصمیم دارید به تلاش ادامه دهید، توصیه آنها در مورد چگونگی انجام آن ممکن است ارزشمند باشد. اما تصمیم باید تنها با شما باشد. (مقاله پیشنهاد می شود استراتژی تسلیم نشدن بخوانید.)
نحوه رهایی و تسلیم
اگر زمان و تلاش زیادی را صرف یک هدف دست نیافتنی کنید، یا از یک اقدام ناموفق پیروی کنید، می توانید به آرامی دور شوید. در اینجا چند نکته وجود دارد که ممکن است به شما کمک کند (ممکن است در منطقه بتا نیز گیر کرده باشید).
اول اینکه هدفی را به هویت خود گره ندهید. هیچ کس را نمی توان با یک علاقه خاص تعریف کرد. همه ما جنبه ها و ویژگی های زیادی داریم. اجازه ندهید هیچ هدف یا علاقه ای شما را تعریف کند. شما فراتر از یک شغل یا رویا هستید.
دوم، تفاوت مهمی بین دست کشیدن از یک هدف و دست کشیدن از تلاش وجود دارد. اگر دست از تلاش بردارید اما هدف را در ذهن داشته باشید، ناامید خواهید شد. جدایی به این معنی است که شما به هدف خود متعهد نیستید. وقتی دست از تلاش بردارید، باید عمداً به خود بگویید که از هدف دست می کشید و به دنبال فرصت های دیگر هستید.
در واقع، در برخی موارد، رها کردن یک هدف اما حفظ مقداری تلاش می تواند برای سلامت روان فرد مفید باشد. اگر از یک فعالیت به خودی خود لذت می برید، ایرادی ندارد که بخشی از زمان خود را به آن اختصاص دهید. تعداد کمی از کلکسیونرهای تمبر و سکه آرزوی حرفه ای شدن دارند، با این حال بسیاری از جمع آوری آن لذت می برند. اگر از نوشتن لذت می برید، اما در مورد شانس کم برای تبدیل شدن به یک نویسنده پرفروش با خود صادق هستید، به هر طریقی به نوشتن ادامه دهید. فقط به عنوان یک سرگرمی به آن نگاه کنید تا از یک هدف و کار روزانه خود دست نکشید.
آخرین و مهمترین چیز این است که تسلیم شدن را به عنوان یک شکست، بلکه به عنوان یک انتخاب تصور نکنید. زمان شما محدود است اگر یک رویا را دنبال کنید، دنبال کردن رویایی دیگر سخت تر است. فعالیت های جدید را امتحان کنید، علایق قدیمی را دوباره کشف کنید و رویاهای خود را تجدید نظر کنید. در مورد شانس خود با خود صادق باشید و اهدافی را انتخاب کنید که بهترین کار را برای شما دارند. به یاد داشته باشید که وقتی از یک هدف دست می کشید، شکست نمی خورید. شما انتخاب می کنید که وقت خود را برای علایق دیگر آزاد کنید. (مقاله پیشنهاد می شود تصمیم گرفت رها کند بخوانید.)
مطالب مشابه:
منبع: کلینیک آوان