«حسین منزوی»؛ شاعری که غزل را در ستایش عشق زمینی سرود
تهران- ایرنا- امروز بیست و یکمین سالگرد درگذشت حسین مونزوی است که بیش از پنج دهه از شعر با استعداد و دانش گسترده از ادبیات کلاسیک و همچنین ویژگی عشق زمینی و صداقت در توصیف و توصیف این عشق ایرانیان و شعر جدید ایرانیا است.
کی حسین مونزوی وی در سال ۴ وارد دانشکده ادبیات و علوم انسانی در دانشگاه تهران شد و دانست که راه زندگی وی از شعر جدا نیست. اگرچه او ادبیات را رها کرد و به جامعه شناسی نقل مکان کرد ، اما این کار را ادامه نداد و در کلاس دانشگاه درس درس داشت.
مهاجرت تنهایی از زنجان به تهران در اوایل تهران و نفس کشیدن در تهران در دهه ۱۹۸۰ وارد محافل ادبی شد و مدت کوتاهی پس از آن چهره برجسته این محافل. شعر از نوجوانان ، او به سرعت به ادبیات آمد و با آثار خود با شاعران مختلف هماهنگ شد. روزهایی که شعرهای کلاسیک فارسی توسط شاعرانی مانند سیمین بهبهانی و هوسنگ ابوهاج جشن گرفته می شد و شاعرانی مانند احمد شملو و مهدی آخاوان صالح تجربه های جدیدی را در روشی که نیما یوشیک باز کرده بود تجربه می کردند. ایزوله همچنین بر روی شکل جسورانه و صریح غزل با کاروان شعر فارسی و در اولین تجربه جدی غزل با آگاهانه سوار شد پرتاب صریح ترین آیه شکوفایی است/ و چشمان شما شعر سیاه است وی در مجله فردووی سال ۲ منتشر شد ، یک غزل که بعداً به چهار غزل (یعنی در همان وزن و قافیه و محتوا) نوشته شده است. این نشانه این بود که قالب غزل ها دوباره رواج پیدا کرده اند. در زمانی که شعر مدرن به دلیل روز جدید اجتناب ناپذیر بود.
از حنجره حنجره او در بیست و پنج سالگی منتشر کرد و با انتشار این کتاب ، نه تنها جایزه شعر Farrokzad را به دست آورد ، بلکه جایگاه خود را در جوامع ادبی آن روز نیز باز کرد و راه کار را در رادیو و تصنیف در این قالب باز کرد.
انزوا در سال ۲ ازدواج کرد ، ازدواج که تا سال ۳ به طول انجامید و در نتیجه دختری به نام غزل انجام شد. وی پس از جدا شدن از تهران به زنجان مهاجرت کرد و پنج سال بعد مجموعه بعدی وی را فراخواند عشق در اطراف فاجعه حاوی ۲ غزل است و در سال ۲ مجموعه دیگری به نام شوک و شکر شامل کردن ۱۳۵۵ غزال منتشر شده البته شعرها شوک و شکر قبل از مجموعه عشق در اطراف فاجعه نوشته شده است ، اما به دلایل مختلف پس از آن مجموعه منتشر شد.
پس از ۵ سال به کتابفروشی ها برگردید
دهه خورشیدی ، به ترتیب بازگشت به کتابفروشی ها به ترتیب با Siavash Fire ، از ترمه و تنبلی و از کهربا و کافور در سالهای ۱ ، ۲ و ۲ بود. کارهای انزوا در این مجموعه ها بالغ تر هستند و نام انزوا بیشتر روی زبانها ساخته می شود. غزل بسیار معروف تصور خام پلنگ من به ماه پرش بود/ ماه بلند بود ما در مجموعه ای از اشعار از کهربا و کافور می خوانیم. ما همچنین غزل ها را در این آثار می بینیم که روایات زندگی منزوی در طول سالهای زندگی در زنجان است. مثل یک غزل مرا ببینید و از طریق من بروید/ که چیزی جز کسالت ندارید.
جدا شده در سالهای آخر دهه دو مجموعه شعرهای نیما خود چاپ می کند با عشق من به همان اندازه و به سادگی دارمبشر او همچنین دو شعر خود را منتشر می کند ، که هم از نظر تعداد غزل و هم در مقدمه ای که می نویسد مهم است.
آغاز دهه همزمان با بیماری ریه و قلبی او ، اگرچه در سال ۲ ، مجموعه از سکوت و فراموشی البته منتشر شده ، اشعار این مجموعه متعلق به زمان های گذشته ، انزوا در سال ۶ مجموعه غزل است این مقاله این جامعه را منتشر می کند و در این مدت بارها در بیمارستان بستری شد و سرانجام دنیای فانی را در بیمارستان شهید رجائی در تهران ترک کرد.
انزوا در مجموع ۲ غزل ، ۲ ماتناوی و دو مجموعه شعر جدید دارد که همگی در یک مجموعه جمع آوری شده اند. انتقاد شعر شهری در کتاب این ترک فارسی نیز اثری منزوی در زمینه انتقادات ادبی است. مهمترین ویژگی شعر جدا شده ، ارائه دقیق تر و روشن تر از محبوب زمینی به همراه روایت و تجربه زندگی فردی و قابل تعمیم در تجربیات عمومی است.
برنده اشعار کلاسیک اولین جشنواره بین المللی شعر فجر (۱) و اشعار وی به زبان های مختلف و از نظر محتوا و جذابیت زبانی با آن ترجمه شده است نزار غوبانی وت حکمت ناظم مقایسه
مختصات زبانی
انزوا از برخی صنایع ادبی با یک استاد استفاده کرده است و این باعث شده است که شعر او بهتر و بیشتر در ذهن او باشد.
صحبت کردن در این غزل زنی که مانند او در حال آمدن/ خودآگاهی از ادامه حبس به او می آیدD یا من روی سنگی/ WOW در رایانه لوحی صخره ای متوجه می شومبشر
اختلال در ستون های جمله با مشاهده قوانین زیبایی شناسی. اشک ریخته و از مژه های او بیفتد/ اگر آنها به ماه می گویند داستان من را بازگو کند.
استفاده از محدودیت های زمانی به جای اسم و علاوه بر این ؛ من همیشه زندگی خود را دارم/ تو با من هستی و نیازی به بو نیستبشر
از کلمات قدیمی بهره مند شوید ب.رگها زبان و بر روی درخت و موهای موی جنگل در مقابل چشمان ما بودبشر
استفاده بیش از حد و خوب از صنعت تشبیه ؛ ای دور از من ، من باید سودآور باشم/ در طول پنج خندق پشت چهار دیوار. ای شما و من داستان شب و روز را دوست داریم/ دائماً ، اما بدون ملاقاتبشر
توجه به طبیعت ؛ تا زمانی که برگ زرد من ، نامه من/ اشکهای خونین من ، مژه های خامه ای منبشر
استفاده خوب و خوب از صنعت طالیم ، با اشاره به داستانهای ادبی یا اعتقادات عامیانه ، اسطوره ها و غیره. لیلی دوباره ابن ال -اسلام/ عشق بزرگ من آه چه آسان ممنوع بودبشر
دنیای شعر منزوی
نگاهی به آثار منزوی نشان می دهد که صداقت و شفافیت مهمترین شخصیت شاعرانه وی است. هنگامی که او در مورد خودش صحبت می کند و حتی صادقانه خود و روزهایش را توصیف می کند ، هیچ ترس و رازداری ندارد و روزهای آخر زندگی خود را توصیف می کند.
مردی که همیشه در رویاهای خود یک باغ را می سوزاند
فراتر از کابوس های آن خورشید قرعه کشی بود
وقتی یک سنگ بزرگ روی قلب آینه شد
با بیان اینکه من از هم جدا شدم ، کون خودم نیست. این یکی دیگر بود!
با خودش گفت: ذهن تصفیه شده خالص کجا رفت
مربی که با هر چیز دیگری غیر از مهر و باری و باری بیگانه بیگانه بود… …
یا اگر او در مورد عشق صحبت می کند ، می گوید: فرشته عشق نمی داند چه چیزی به آسمان برود؟/ برای من و عشق تو زیباستبشر یا در این غزل ؛ دلم برایت تنگ شده ، زبان ساده عشق/ صریح و ساده برای گفتن من برای شما دارم.
یا در این شعر جدید ؛
اگر مجبور شدم زخمی شوم
برای بازی من
بگو تمام قلبم
بگذارید توضیح دهم
زخمها زیبا هستند
و زیباتر
شما همچنین تیغ را فرود آورده اید …
مهمترین اهمیت جدا شده در مجموعه کاخ شعر فارسی این است که تمام استعداد و سواد خود را بر روی قالب سوار می کند. فرمی که ایرانیان از هزار سال پیش خاطره جمعی دارند و هویت و حافظه جمعی ایرانیان معاصر را به روشی جدید با عملکرد خود با عشق و صداقت شکل داده اند.
منبع : خبرگزاری ایرنا