راه حلهای موثر برای درمان تروما
تروما و پیامدهای آن، از جمله اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و رشد پس از سانحه (PTG)، فرآیندهای عمیقا پیچیده ای هستند. با درک تروما از دریچه چشم انداز فرآیند، ما می توانیم چگونگی همگرایی مداخلات موثر بر روی یک هدف مشترک را کشف کنیم: قطع و معکوس کردن چرخه های مضری که پریشانی را تداوم می بخشد. در این مقاله، نگاهی دقیقتر به این میاندازیم که چگونه این دیدگاه درمان تروما و بهبودی را بازسازی میکند.
نقش دیدگاه در تروما
هیچ رویدادی ذاتاً آسیب زا نیست. در عوض، نحوه درک و واکنش ما به رویداد است که نتیجه را تعیین می کند، خواه منجر به حل، تحمل پریشانی یا حتی پیشرفت شود. درمانگران با کمک به افراد در تفسیر مجدد تجربیات خود به روش های سازنده، نقش اساسی در شکل دادن به این مسیر ایفا می کنند.
این شامل اعتبار سنجی پریشانی در یک زمینه بزرگتر است. چه از طریق مواجهه درمانی و چه با هدایت مجدد اقدامات به سمت اهداف آینده، درمانگران به افراد کمک می کنند تا از چرخه های مبتنی بر اجتناب که آنها را در دام درد نگه می دارد، فراتر روند. (مقاله پیشنهاد می شود درمان تروما، التیام زخم های گذشته بخوانید.)
درک چرخه های معیوب در تروما
متداول ترین الگویی که در پریشانی تروماتیک مشاهده می شود تسلط از طریق اجتناب است. افراد ممکن است سعی کنند خاطرات تروما را سرکوب کنند یا از آن اجتناب کنند، اما این اغلب منجر به نیاز متناقض به بازبینی مکرر تجربه آسیب زا در تلاش برای فراموش کردن آن می شود. این چرخه معیوب می تواند پریشانی را تشدید کند و از بهبودی جلوگیری کند.
بیشتر مداخلات مؤثر یک هدف مشترک دارند که شامل «شکستن چرخه ها» است. با این حال، معکوس کردن چرخه های اجتناب از طریق فرآیند متناقض تجربه مجدد تروما و ادغام آن در زندگی ما نیاز به توضیح و منطق دارد. در حالی که رویکردهای مؤثری برای دستیابی به این هدف وجود دارد، هر یک دیدگاه متفاوت خود را در مورد ماهیت تروما و دلایل مختلف مرتبط برای منطقی کردن معکوسها دارند. رویکردهای مبتنی بر مواجهه به افراد کمک میکند تا تجربیات خود را پردازش کرده و درک کنند، در حالی که روشهای حالمحور توجه را به اهداف ارزشمند معطوف میکنند و حس هدف و تصمیمگیری را تقویت میکنند. هر دو رویکرد برای حذف اجتناب و جایگزینی آن با گامهای عملی به سمت بهبودی کار میکنند. (مقاله پیشنهاد می شود ۳ نشانه ترومای پردازش نشده بخوانید.)
زمینه فرهنگی و نقاط قوت فردی
تروما به صورت مجزا وجود ندارد و باید گفت که تروما عمیقاً در زمینه های فرهنگی و فردی جا افتاده است. درمانگران باید این زمینه ها را برای شناسایی الگوهای مخرب و تایید پریشانی در نظر بگیرند. با شناخت نقاط قوت منحصر به فرد افراد و سرمایه گذاری بر ارزش های آنها، می توان مداخلاتی را برای هدایت مجدد تلاش ها به سمت بهبودی و تحول طراحی کرد.
تکیه بر نقاط قوت نه تنها از شفا حمایت می کند، بلکه به ایجاد روایتی از انعطاف پذیری و تحول کمک می کند. شناخت و قدردانی از توانایی افراد برای تحمل و سازگاری در مواجهه با ناملایمات، این ایده را تقویت می کند که تروما یک پیشروی اجتناب ناپذیر برای PTSD نیست، بلکه فرصتی برای توسعه عمیق شخصی است. (مقاله پیشنهاد می شود شناخت تأثیر ترومای بزرگ و ترومای جزئی بخوانید.)
هدایت تروما به سمت پیشرفت شخصی
روایات متمرکز بر توسعه نقش مهمی در بهبود دارند. با تغییر تمرکز از تروما به عنوان بحران به تروما به عنوان یک کاتالیزور برای تغییر، درمانگران می توانند به افراد کمک کنند تا تجارب خود را دوباره چارچوب بندی کنند و فرصت های دگرگون کننده را شناسایی کنند. چنین دیدگاهی به افراد قدرت میدهد تا انرژی خود را به سمت نقاط قوت فعلی و آرزوهای آینده هدایت کنند تا اینکه به آسیبهای گذشته بچسبند. (مقاله پیشنهاد می شود ۱۰ ایده برای حمایت از سفر رشد شخصی شما بخوانید.)
تروما در همه زمینه ها
اصول مداخله تروما (فراتر از PTSD) به طیف گسترده ای از بحران ها، از جمله غم و اندوه، خشونت همسر، تجاوز جنسی، و غیره گسترش می یابد.
نتیجه:
تروما یک نقطه پایان قطعی نیست، بلکه فرآیندی برای رشد و تحول است. با کمک به افراد در شکستن چرخههای مخرب و هدایت مجدد تلاشهایشان به سمت بهبودی و رشد، تروما میتواند از منبع درد به سکوی پرشی برای انعطافپذیری تبدیل شود. چه از طریق مواجهه درمانی، استراتژی های مبتنی بر حال، یا مداخلات مبتنی بر توانایی. هدف یکی است: هدایت مردم به سمت حل و فصل، توانمندسازی و امکان تحول پس از فاجعه.
محمدامین مختاریان
مطالب مشابه:
منبع: کلینیک آوان