ریوِرس؛ روایت احیای یک عشق پس از ۱۵ سال جدایی

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، در ابتدای کتاب «معکوس» آمده است که «معکوس» مترادف با مرحله اتمام عمل در حالت بیهوشی است. زمانی که بیمار باید به زندگی و حالت عادی برگردد. او این کتاب را نوشته است ایثار شریفی این یک رمان معاصر با مضامین عاشقانه است.

داستان از شبی شروع می شود که قرار است فردا نتایج امتحانات اعلام شود و شخصیت اصلی داستان از استرس و نگرانی لحظه دیدن نتایج امتحان خوابش نمی برد.

“هر کاری کردم نتونستم بخوابم، کلی استرس داشتم فردا، نتیجه این همه بی خوابی، خونه موندن و استرس قرار بود فردا معلوم بشه؛ نتیجه امتحانات. فکر و خیال داشت دیوونم میکرد. صبح زود خوابم برد و حوالی ساعت هشت بیدار شدم، سریع آماده شدم تا بروم بازار و روزنامه ای بخرم که در حال پیاده روی بودم که برادرم به خانه ام زنگ زد تلفن، او در یک استودیوی عکاسی نزدیک دکه روزنامه فروشی کار می کرد.

با این جمله کوتاه قلبم پر از درد شد. با خوشحالی گفتم قبول شدم؟ گفت بله زمین شناسی بهبهان و زیست شناسی اهواز از خوشحالی ترکیدم، بعد از ناامید شدن از نتایج اولیه کنکور دولتی واقعا به این قبولی نیاز داشتم. چه در مقابل خانواده ام که در این سال ها برای من زحمت کشیده اند و چه به خاطر خودم از طرف دیگر واقعاً به محیطی جدید با چالش ها و افراد جدید نیاز داشتم تا از این یکنواختی و رکود خارج شوم. مشغول تلفن بازی بودم، مادر و پدرم متوجه شدند و برای من خیلی خوشحال شدند…

ویرایشگر “رودخانه ها”. فرشته قاسم زاده نرگسی پنج فصل دارد. هر فصل داستان زندگی ایثار را از ۱۸ سالگی تا ورود به دانشگاه و عشق همکلاسی اش باران و داستان جدایی و سپس رسیدن به عشق گمشده را پس از ۱۵ سال روایت می کند.

بخشی از کتاب؛ ص ۲۳۶

چرا مردم وقتی به آنها وابسته می‌شوی می‌روند، وقتی می‌دانند تمام زندگی تو هستند، وقتی حتی نفس کشیدن بدون تو سخت است، در حالی که تنها دلیل روزها و شب‌های تو هستند.

کافی است بفهمند که تو به آنها وابسته شده ای، می روند و ناپدید می شوند، انگار اصلا وجود ندارند و تو باید با این عذاب با غم سال ها و سال ها نبودنشان کنار بیایی. از تنها بودن و هزاران آزمون و خطا بگذر تا کار کند و فراموشش کن، فراموش کن به نبودنشان عادت کنی، به این حقیقت که تا آخر عمرت تنها می مانی، شاید با کسی که هرگز آن شخص نخواهد بود و بعد وقتی عادت کردی، وقتی یاد گرفتی شبها مثل بچه ها در رختخوابت گریه نکنی، وقتی فقط کمی از آن خود ضعیف، تنها و ناامید فاصله گرفتی، ناگهان سر و سرت را پیدا می کنی.

از ناکجاآباد، درست وسط زندگیت می پرند، انگار سال هاست که آنجا نبوده اند و باید تصمیم بگیری برگردی پیش کسی که این همه سال به خاطر نبودنش گریه کردی و از قضا، همان شخص دلیل گریه شما بود یا زندگی پر از غم. و به غمی که قبلا عادت کرده بودی ادامه بده…

«معکوس» در ۳۰۰ صفحه توسط نش آذرفر وارد بازار کتاب شده است.

کتاب «معکوس» نوشته ایثار شریفی است. انتشارات آذرفر این رمان معاصر ایرانی را در سال ۱۴۰۳ منتشر کرد.