زبان شعر خزان در «برگ زرد»

به گزارش ایرنا، مجموعه شعر «برگ زرد». پرویز رجایی (خزان) مشتمل بر ۴۹ شعر در قالب مثنوی و غزل و ۱۷ دوبیتی در ۱۱۸ صفحه از سوی نشر حرف نو وارد بازار کتاب شده است.

نویسنده در مقدمه این کتاب آورده است: بشر در مسیر بلندپروازانه آفرینش با حوادث روزگار چه عمیق و چه سطحی برخورد کرده است. اکنون عده ای در جرگه نویسندگی در بنان قلم به دست گرفته اند تا از وقایع و پیامدهای مربوط به حوزه نویسندگی نظر و استنباط کنند.

از این رو، تعداد زیادی واژگان تخیلی و معقول زنده شده است تا بر اساس بینش های دلخراش، آمیزه ای از افکار را در خطوط شکست خورده کاغذ زنده کند. اکنون عوام و بدون شک بزرگان با نگرش های مختلف، از ابتدای شکل گیری آیات این اثر، آموزه های خود را در ذهن خود می پرورانند، شالوده اندیشه این جانب جزء این نیست; من کاتب با خط قیمت نیستم، مرتباً با قلم می آموزم/ نه حرفه ام در پی شهرت که برای مدتی خلوت خود را پر می کنم.

به گفته رجایی، اشعار این کتاب بیشتر در قالب غزل و مثنوی با مضامین اجتماعی، فلسفی، اخلاقی و گاه با نگاهی انتقادی سروده شده است. برخی از اشعار این کتاب در قالب‌های مختلف در فیلم‌هایی چون «در زود سرد»، «دست‌ها» و «ماورا» که ساخته‌های این آهنگساز است، استفاده شده است.

جلد این کتاب توسط الهه انوری طراحی شده است.

شعری از کتاب:

اوه و اگر

اینگونه بود که من به عنوان یک بدن نابود شدم

در این سطح از زمین بتنی ایستاده بودم/ زیر خمیده شده ام

توقیف آثارم چون انسان شکسته ای هستم/ گفتم فکرم سرم درد می کند مسعود

من که این وصله ناز و زیبای این خاک نبودم/ سرم را خاک دنیا کردم

آیا جز سایه این آه پایدار است و اگر؟/ آن همه نامه را نوشتم، از مهر زدن امتناع کردم.

بر این سطح زمین تسلیت نیست/ شاید زیر زمین آرامش پیدا کنم

در این خانه آتش است، فایده ای ندارد