شوشتری؛ قاضی بافرهنگ
از شخصیت های قضایی زمان ما باید به مرحوم اسماعیل شوشتری اشاره کرد که هفته گذشته همزمان با هفته کتاب هفته چشم جهان از دنیا رفت.
سابقه آشنایی من با ایشان به زمان دولت آقایان هاشمی و خاتمی برمی گردد که در تمام آن سال ها در سمت وزیر دادگستری خدمت می کردند و احترام خاصی در دولت و دستگاه قضایی داشتند.
در یکی از هفته های کتاب با ایشان کار مشترکی داشتیم که تجربه متفاوتی بود و بعد از آن دیگر تکرار نشد و این به شخصیت علمی-فرهنگی و نگرش دینی و قانونی ایشان به حقوق بشر حتی مجرمان و زندانیان مربوط می شد. . برگزاری نمایشگاه کتاب در زندانهای کشور و تجهیز و ایجاد کتابخانه های زندان از جمله نتایج آن بود.
مرحوم شوشتری خود مشارکت و حضور مستقیم و مؤثری در این کار داشت چرا که سالها مسئولیت سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور را بر عهده داشت. یکی از نکات به یادماندنی در این نمایشگاه ها این بود که زندانیان برای فرزندان و آشنایان خود کتاب می خریدند و علاقه مند به نوشتن عبارتی در صفحات آغازین کتاب بودند و از ما می خواستند که یادگاری بنویسیم. گاهی برای نوشتن یادداشت هایشان با ما مشورت می کردند. مثلاً یکی از آنها پرسید آیا نوشتن یادگاری از من به عنوان یک زندانی برای فرزندم مناسب نیست؟ وقتی این را گفت چشمانش خیس شد و صورتش را پنهان کرد.
خیلی زود متوجه شدیم که زندانیان علاقه زیادی به کتاب های حقوقی دارند تا با این دانش در مقابل زندانبان و قاضی از خود دفاع کنند. در آن سال ۱۰۰ نمایشگاه کتاب در ۱۰۰ زندان کشور از جمله زندان های مراکز استان ها برگزار شد و مبلغ ۴ میلیارد و ۴۰۰ میلیون ریال برای کتابخانه های زندان در نظر گرفته شد. در مراسم افتتاحیه این نمایشگاه آقای شوشتری به نکته ای اشاره کردند که هنوز جای تامل دارد. وی گفت: اکثر زندانیان ما بین ۲۰ تا ۳۰ سال سن دارند.
فکر می کنم این آمار هنوز تغییر چندانی نکرده است. اتفاقی که افتاد مربوط به سال های ابتدایی دولت آقای خاتمی بود. اما خاطره دیگرم به سال های پایانی دولت اصلاحات برمی گردد که «سنگ های فتنه از منجنیق آسمان فرو می ریزد». در پرونده درگذشت زهرا کاظمی، روزنامه نگار ایرانی-کانادایی، مسئولیت تهیه گزارش از این حادثه به وزیر ارشاد محول شد. این مرجع تعجب عده ای را برانگیخت زیرا طبق روال قبلی در چنین مواردی وزارت اطلاعات وارد شد، قضیه به گونه ای بود که چندین دستگاه در این وزارتخانه باید دور هم جمع می شدند تا گزارش تهیه کنند. تکلیف یک طرف مشخص بود چون این موضوع به قاضی مرتضوی دادستان تهران هم مربوط می شد، اما کسانی هم بودند که حضور ضعیفی در پیگیری پرونده داشتند. بنابراین جمعآوری اطلاعات و جمعبندی آن دشوار بود.
آقای شوشتری یکی از کسانی بود که در تمام جلسات شرکت می کرد، گزارش ها را می خواند و شخصا بدون هیچ گونه سوگیری نسبت به نهاد خود پیگیر کار بود. برای مشخص شدن علت قتل نظر پزشکی قانونی اهمیت ویژه ای داشت و بدون همکاری این نهاد امکان تکمیل تحقیقات وجود نداشت. همه اینها منجر به تهیه گزارش کاملی برای اولین بار در مواردی از این دست و امضای وزرای اطلاعات، دولت، دادگستری، بهداشت، درمان، آموزش پزشکی و فرهنگ و ارشاد اسلامی، آقایان یونسی، موسویلاری، زنده یاد دکتر شوشتری و نه تنها در اختیار دولت و مجلس، بلکه در اختیار همه رسانه ها قرار گیرد.
اما پس از حل معما، کسانی که در پیگیری حضور چندانی نداشتند با مصاحبه و گفتگو وارد میدان شدند. اما آقای شوشتری با اینکه سهم ویژه ای در این کار داشت، چیزی نگفت و چیزی ننوشت. خداوند او را بیامرزد و امیرالمومنین را که سالها در آستانش درس می خواند، بیامرزد.
* وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی
منبع : خبرگزاری ایرنا