نگاهی به طراحی لباس فیلم Priscilla ساخته سوفیا فورد کاپولا
وقتی طراح لباس یک اثر تصویری قرار است بر اساس دادههای مستند و عکسهای موجود از افراد طراحی کند و به بازهی مشخصی از زمان و زندگی افراد بازگردد، به نظر میرسد که با چالشهای کمی روبهرو خواهد شد. اما این تنها یک برداشت اشتباه است. رعایت تشابهات و توجه به استنادات تاریخی، هوشمندی و دقتی ویژه میطلبد که به نظر میرسد سازندگان Priscilla 2023 به خوبی از پس آن برآمدهاند؛ اما چطور و چگونه؟
از عکسهای عمومی، تا فضای خصوصی
یکی از پرسروصداترین فیلمهای ۲۰۲۳، Priscilla، ساختهی سوفیا فورد کاپولا بود که به جهت اقتباسی بودن و به تصویر کشیدن بخش مهمی از تاریخ هنر و فشن، توجه زیادی را به خود جلب کرد. فیلم که به جنبههای خصوصی زندگی پریسیلا پریسلی و همسرش الویس میپردازد، با طراحی لباس دقیق خود به شدت مورد تحسین قرار گرفت. این فیلم که بر اساس کتاب «الویس و من» نوشتهی خود پریسیلا ساخته شده است، با ذکر جزئیات فراوان، اطلاعات زیادی را در اختیار سوفیا فورد کاپولا قرار داده تا بخشهایی از زندگی این زوج را به تصویر بکشد که هیچگاه در برابر دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری قرار نگرفته است. اما همین نکته، کار طراح لباس را سختتر از دیگر مواقع کرده؛ چرا که باید استایلهایی را خلق کند که در ضمن نزدیکی به دیتاهای تصویری و عکسهای موجود از این افراد، جزئیات دیده نشدهی پشت پرده را نیز در نظر بگیرد. جزئیاتی که در عین زیبایی، راویان قدرتمند داستانند.
گذر زمان در کمد لباس
خط زمانی روایت فیلم Priscilla بیست سال از زندگی شخصیت اصلی را نمایش میدهد؛ از نوجوانی تا زنانگی و بعد استقلال شخصیاش که راه او را از الویس جدا کرده است. در چنین روایتی، رشد شخصیتها و تغییراتشان بیش از هرچیز به چشم میآید و در کنار کنشهای شخصیتها در برابر اتفاقات، این کلیت ظاهری افراد است که تغییر را در خود به تصویر میکشد. در نظر گرفتن این رشد و تغییرات در طراحی لباسهای پریسیلا، یکی از مهمترین چالشهای استیسی باتت، طراح لباس این فیلم بوده است. او برای دستیابی به الگویی درست، سه بازهی زمانی مهم از زندگی پریسیلا را در نظر گرفته و با ۱۲۰ استایل تفکیکشده، تلاش کرده با اتکا بر عکسهای موجود، خواستههای کارگردان از جهت رشد شخصیت را نیز مورد پوشش قرار دهد.
معصومیت دخترانگی
فیلم با داستان نوجوانی پریسیلا آغاز میشود. دختری که در ۱۴ سالگی، با معصومیت ویژهی خود، دل از الویس ۲۴ ساله میبرد و به زندگی این هنرمند محبوب گره میخورد. پریسیلا در برابر جذابیت و شهرت الویس که در ابتدای جوانی به ثروتی هنگفت و در نتیجه ظاهری گرانقیمت دست پیدا کرده، ساده و بیآلایش است. او به قدری از فشن و دنیای پر زرق و برقش دور است که همچنان به راهنماییهای مادرش برای لباس پوشیدن احتیاج دارد. در اولین معاشرت با الویس لباس پاستلی آبی رنگی به تن دارد که به وضوح سادگی و نجابت کودکانهاش را به تصویر میکشد. اما در مهمانی دوم، با لباسی در مهمانی ظاهر میشود که به نظر میرسد مشخصا از کمد مادرش قرض گرفته شده است؛ پیراهن صورتی رنگ او با کمربندی از روبان نیز، در معاشرت مجدد با الویس در زادگاهش ممفیس، همچنان تصویر ظریفی از بیآلایشی و تلاش او برای بزرگ شدن را نشانه گرفته است. اما کمی بعدتر، وقتی به معاشرتی دائمی با الویس دچار میشود، کمکم از پالت رنگهای پاستلی و برشهای ساده و لباسهای از مد برگشتهی کمد مادرش، به استایلهایی کاملا متفاوت میرسد؛ هرچند که همین لباسهای از مد برگشته توسط برندهایی چون Anna suie و chanel طراحی شدهاند.
تجملات زنانگی
الویس از خانوادهی پریسیلا اجازه میگیرد، تا او که حالا هفده ساله است، تحصیلات خود را در ممفیس ادامه دهد و در خانهی او ساکن شود. تحت نظارت والدین و دایهی الویس، زندگی زیر یک سقف این زوج شروع میشود و اینجا، نقطهی آغاز گذر پریسیلا از سادگی به تجملات زنانه است. حالا تمام لباسهای او، با نظارت الویس تهیه میشوند؛ آرایش مو و صورت او طبق سلیقهی الویس است و حتی معاشران او نیز نیاز به جلب رضایت الویس دارند. پترن لباسهای ساده، جای خود را به طراحیهای خلاقانه میدهند و رنگهای پاستلی، پررنگتر شده و تنوع بیشتری پیدا میکنند.
بررسی طراحی لباس و گریم در سریال “Euphoria”
ادامه مطلب
صلابت استقلال
اما این روند پیشروی با سلیقهی الویس از جایی به بعد کمرنگ میشود. پریسیلا کمکم یاد میگیرد تا شخصیت خود را از الویس جدا کرده و راه خود را پیدا کند. قاعدتا نیز این رویکرد پیش از هرچیز، در لباسهای او نمایان میشود. پریسیلا که تا پیش از این زنی پیراهنپوش بود، رو به شلوارهایی میآورد که همزمان با جریانهای دههی هفتاد در فشن پدیدار شدهاند. شلوار بنفش رنگ او آغازگر استقلالطلبیاش در برابر الویس است و در صحنهی جدایی نیز، پوششهای رسمی او بلوز و شلوار هستند که جدیت تصمیمش را به رخ میکشند. لباسهای او، از پوششی برای یک عروسک خیمهشببازی قابل کنترل، به یونیفرمی برای یک جنگ سرد تبدیل میشوند و او نهایتا سراغ لوکهایی میرود که مشخصا برای الویس قابل قبول نیستند.
جزئیات زیر ذرهبین
جزئیات همچون قطراتی هستند که زیبایی کلی یک استایل را میسازند. توجه به جزئیات، یکی از مهمترین ویژگیهای فورد کاپولاست که قطعا از پدر خود به ارث برده است. تأثیر این ویژگی به راحتی در کارهای او قابل شناسایی هستند و به نوعی آثار او را از دیگران متمایزمیکنند. در priscilla نیز بیش از هرچیز جزئینگری گروه طراحان است که تحت فرمان کارگردان شکل گرفته و به تناسبات بصری، قدرتی دوچندان بخشیده است.
جزئیاتی بیرون از قاب
در کنار تصاویر و عکسهای موجود، آگاهی و تسلط بر ترندهای زمان روایت فیلم نیز در شکلگیری هرچه کاملتر تصویر نهایی موثرند. علاوه بر اینها، جزئیاتی هستند که تنها به نوعی نقل قول به حساب میآیند؛ اما زمینهساز جزئیات زیادی در بازی بازیگر و غیرهاند. همچون این نقل قول که گفته میشود پریسیلا هیچگاه بدون آرایش نبوده و حتی به رختخواب نمیرفته؛ درواقع الویس هیچگاه او را بدون آرایش ندیده است!
مو و گریم
به همان میزان که لباسها در روایت شکلگیری شخصیت پریسیلا و تغییرات او حائز اهمیتند، طراحی مو و گریم نیز قابل بررسیاند. او در ابتدای آشنایی با الویس، در کنار لباسهایی دخترانه، مدل مویی ساده دارد و آرایش ملیح و غیرقابل تشخیص؛ اما به محض نزدیک شدن به آستانهی دنیای زنانگی، همانطور که لباسهای مادرش را قرض میگیرد، به آرایش مو و صورت او نیز نزدیک میشود. با این حال، تغییر مهم جایی است که الویس سعی میکند با دست بردن در آرایش پریسیلا او را شبیه به خود کند و به نوعی هرچه بیشتر تحت کنترل خود داشته باشد. تغییر موی بلوند او به رنگ مشکی، آرایش چشمان گربهای و سایههای رنگی و مژههای مصنوعی و خط چشمهای ساختارشکنانه، همه از این دریچه وارد میشوند. فوری، طراح موی فیلم، برای به تصویر کشیدن روند بیست سالهی کاراکتر، بیست کلاهگیس طراحی کرده که همگی بر اساس مستندات تصویری ساخته شدهاند.
اکسسوریهای رویت ناپذیر
تیم فورد کاپولا تنها به دقت در انتخاب جزئیاتی که در برابر قاب دوربین به شکل مستقیم قرار میگیرد بسنده نکرده است. یکی از جالبترین نکات، کشوی کاملی از لباسزیرهایی است که توسط تیم لباس برای شخصیتها در نظر گرفته شده؛ چرا که با وجود دیده نشدن، این لباسها با توجه به شکل متفاوتشان در ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰، در شیوهی فرمگیری لباس بر تن بازیگر و حتی نوع حرکت و راحتی او تأثیرگذارند و همین نکته کافی بوده تا گروه لباس، بعد از جستجوی دقیق تاریخی، آیتمهایی مطابق زمان روایت بدوزند. البته که اکثر استایلهای فیلم توسط این تیم دوخته شده و خریداری نشدهاند. این رویکرد شخص استیسی باتت است که ترجیح میدهد لباسها توسط خود او دوخته شوند.
کفشها
کفشها نیز، همچون لباسزیرها پروسهی جالبی را طی کردهاند. تفاوت قدی جیکوب الردی، بازیگر نقش الویس، با کیلی اسپانی، بازیگر نقش پریسیلا تا حدی زیاد است و همین نکته باعث شده، پریسیلا برای به چشم نیامدن تفاوت قدی فاحش، مدام کفش پاشنه بلند بپوشد. پوشیدن کفش پاشنه بلند به شکل طولانی مدت برای بازیگر آزاردهنده خواهد بود پس، باتت، با در نظر گرفتن چندین کفش، سعی کرده این مشکل را حل کند. کفشهای پریسیلا در برابر دوربین پاشنههای بلند دارند، اما وقتی پاهای کیلی خارج از قاب است، کفشهای راحتی به پای او کرده و این فرصت را برایش فراهم میکنند که با راحتی بیشتری به نقش خود بپردازد.
لباسهای چندکاره
طراحی ۱۲۰ لباس تنها برای یک کاراکتر، نشاندهندهی آرشیو عظیم لباسی است که قاعدتا هزینهی زیادی نیز در پی خواهد داشت. اما تیم طراحان لباس و مو و گریم، با هوشمندی راهکار جالبی برای این مسئله داشتند. باتت با طراحی لباسهای چند تکه و چیدن آیتمهای متفاوت با یکدیگر، دسترسی زیادی برای خود و تیمش قائل شده است. البته که باید به ۲۰ عدد کلاهگیس و گریمهای متفاوت که به نوعی آیتمهای تکراری را مورد پوشش خود قرار دادهاند نیز اشاره کرد؛ برای مثال، لباسی که در دوران حاملگی پریسیلا بر تن او دیده میشود، همان لباسی است که در صحنهی مصرف lsd به تن دارد.
عروسی رویاگونه
هرچند که بخش عمدهای از طراحی لباس بر اساس مستندات است؛ اما فورد کاپولا به طور ویژه این درخواست را داشته که برای صحنهی عروسی طراحی لباس ویژهای در نظر گرفته شود. او معتقد است که صحنهی عروسی همچون یک رؤیا تصویر شده و رؤیاها به راحتی تغییرپذیرند. در ساخت تصویر رویایی برندهای مهمی نیز حضور داشتهاند. CHANEL داوطلبانه در ساخت لباس عروس مشارکت داشته و VALENTINO تهیهی استایل دامادی الویس را بر عهده داشته است.
لباس عروس
در نگاه ابتدایی به نظر میرسد که تمام استایل عروسی به دقت تکرار شده و عناصر اصلی این لوک حضور دارند؛ موی پف دادهشده به سمت بالا، خط چشم کشیدهی دنبالهدار و تور و تاج عروس. اما وقتی نوبت به لباس عروس آستینبلند پریسیلا میرسد، خلاقیتی به چشم میخورد که لباس پریسیلای کاپولا را از پریسیلای اصلی متفاوت میکند. گیپور لباس او در جزئیات، ترکیب جدیدی را به همراه دارد که مملو از الگو و برشهای نفیس است و در سر آستینها طرح بال جای داده شده است.
رویکرد فمینیستی یا تحریف تاریخ
با وجود تحسین فراوانی که از این فیلم شده، نقدهای زیادی نیز این اثر را نشانه گرفته است. سوفیا فورد کاپولا، همیشه سعی داشته تا رویکرد فمینیستی خود را در آثارش به رخ بکشد و تصویر دیدهنشدهای از زنان ارائه دهد؛ اما برخی معتقدند که او این بار زیادهروی کرده و با توجه به مستند بودن روایتش، یک طرفه به قاضی رفته و تصویری غیر انسانی از الویس ساخته است. شاید این نقد به او وارد باشد، اما باید در نظر گرفت که در نهایت اوست که به عنوان راوی، نوع نگاه روایتش را تعیین میکند و همچون همیشه پرداختن به مصائب زنانه انتخاب او بوده و هست.
لباسها ابزار شخصیتپردازی در داستان
ادامه مطلب
منبع: مجلهی کمد سارک