وقتی بوی نفت از دل تاریخ برخاست
“پیشینیان ما گفته بودند که روغن سردرگمی و درگیری را نشان می دهد. هرکسی که رویای روغن را در بر می گیرد گرفتار می شود. روغن ممنوع است. او ناعادلانه است و پایان ندارد. خواب روغن گزارش می دهد که درد و رنج سیاسی (صدای من سلطان) در حال آمدن است! ما گفتند که این سخنان است. ما قبلاً می گفتیم که این مدعیان از تفسیر خواب در دنیای قدیمی است. میانگین آن در اوایل قرن از منطقه از منطقه بلند شد ، و در اواخر قرن ، درهای جهنم بر روی خلیج فارس باز شد و سلاح های شدید و سقوط موشک ها نیز می توانست سایه ترور و مرگ را بر روی آبهای دریا به ارمغان آورد. جملات که “محمد علی حرکت کرد” در مقدمه “خواب نفتی” این ماده به خوبی استفاده می کند و نشان می دهد که این ماده سیاه باید طلای سیاه یا فاجعه سیاه در نظر گرفته شود. موضوع سیاه که سالها در تاریخ و تحولات ایران درگیر بوده است.
چندی پیش ، هنگامی که چاه شماره یک در میدان Masjed Soleiman سرانجام پس از هفت سال حفاری فوران کرد ، شاید فقط انگلیسی ها می دانستند چه اتفاقی افتاده است. کسانی که قبل از ملی شدن نفت چاه ها را رها نکردند ، کاربرانی که نفت را سیاه اما طلایی ، گرانبها و ثروتمند می دیدند. در آنجا بود که اولین نبردهای خونین و مسابقات قدرت در سایه چاه های روغن تشکیل شد. مسابقات که تاریخ خاورمیانه را تا به امروز تغییر داده است.
اولین تأسیسات نفتی در جنوب ایران
چگونه روغن اول به خوبی حفر شد؟
قبل از صدای قطارهای باری و دکوراسیون در جنوب ایران ، گروهی از باستان شناسان فرانسوی به رهبری ژاک دیمورگان سودای کشف گنجینه های باستانی را داشتند. آنها آمده بودند تا در لایه های خاموش خاک به دنبال سفال و آثار سکه باشند ، اما آنچه پیدا کردند بیش از حد انتظار بود: اثری از مایعات سیاه ، ضخیم و مرموز که هنوز برای اکثر مردم ناآشنا بود. روغن.
خبر این کشف کند و بی سر و صدا در مرزهای جنوبی بود و به گوش یکی از افسران گمرک ایران رسید. از آنجا ، مانند جرقه ای در باد ، او به پاریس و سپس لندن رفت تا با ویلیام ناکس دارسی ، سرمایه داری بلندپرواز انگلیس طنین انداز شود. مردی که آرزو دارد “طلای سیاه” را به دست بگیرد. پس از بررسی اولیه ، دارسی زمین شناسان را به ایران سوق داد تا اسرار لایه های پنهان زمین را آشکار کند. یکی از آنها جورج برنارد رینولدز بود که در پایان سال تجربه حفاری نفت در مناطق غنی از روغن سوماترا را تجربه کرد ، اولین عمل حفاری را در چاه قرمز در کاخ شیرین و همچنین Shardin Ramhormoz و در عین حال آماده سازی حفاری در منطقه Naqfa از سلئولیان Mosque انجام داد.
اولین نسل از کارگران نفت در کنار رینولدز
اولین قدم در قاس شیرین شکست خورد ، اما دارسی مردی نبود که با شکست از میدان خارج شود. این جستجو به خوزستان تبدیل شد. سرزمینی که سالها پس از بوی روغن اشباع شد و سرانجام در ۵ ژوئن در مسجد سولیمان به نفت در مسجد داغ آمد.
سر آرنولد ویلسون ، افسر و دیپلمات انگلیسی ، لحظه ای را به شرح زیر توصیف می کند: “۹ ماه مه بود. در چادر من ، من وقتی در حال بیدار شدن از سر و صدای غیرمعمول بودم ، در خارج از اردوگاه استراحت می کردم. فوران عظیم روغن ، مانند یک چشمه سیاه ، تا ۲ متر ارتفاع داشت. حفر های ایرانی در سرفه ناشی از گازها ، با تعجب و ترس عقب مانده بودند.
حفر اولین چاه ها در ایران
آن روز ، نفت نه تنها از زمین بلکه از قلب تاریخ ایران بود. سحر که افق کشور را برای همیشه تغییر داد و منطقه ای خاموش را به مرکز توجه جهان تبدیل کرد. از آن زمان ، همه چیز در جنوب ایران بوی روغن می داد. از خاک تا سیاست ، از مردم تا سرنوشت.
چه چیزی روغن را به مسجد سلیمان آورد؟
با فوران چاه روغن شماره یک در Masjed Soleiman ، منطقه تاریخ بازگشت. افرادی که قبلاً با کشاورزی و دامپروری ملاقات کرده اند ، ناگهان با یک صنعت مدرن روبرو شدند. این طلوع فرصتی برای باختیاری بود تا توانایی های آنها را آزمایش کند. دکتر یانگ ، عضو تیم حفاری ، از هوش و استعداد خود ستایش کرد ، چگونه فرزندان مردانی که هرگز در پشت فرمان نشسته بودند ، به سرعت یاد گرفتند که با موتور سیکلت و ماشین کار کنند.
اولین نگرش افراد بومی به روغن نه به عنوان مهندسین یا تکنسین بلکه در نقش چاه ها و امکانات بود. ورود به این سرزمین بدون رضایت و توافق با رهبران باختیاری امکان پذیر نبود. بنابراین اولین قراردادها بسته شد. انگلیسی لیرا طعم جدیدی داشت. شرکت نفت باختیاری با سه درصد سهام برای خان تأسیس شد. به تدریج ، افراد محلی از حاشیه صنعت آمده اند. با افزایش استخراج خط لوله مسجد به آبادان ، وسط نیز در وسط کشیده شد. تصویری که ویلسون از آن سالها ترسیم کرده است شگفت انگیز است: “در سرزمینی که پرنده ای پر نشده بود ، صدها کارگر ، معماران ، مهندسین و نجار در حال ساخت یک شهر مدرن بودند.”
کارگران باختیاری که در صنعت نفت کار می کنند
فرودگاه ، سینما ، بیمارستان ، باشگاه و آتش نشانی این مسجد را به نمادی از مدرنیته نوظهور تبدیل کرده اند. شهری که به اولین شهر تبدیل شد ، اما همچنین اعتراضات سازمان یافته کارگران را پیدا کرد. دهه ۱۹۸۰ آغاز قیام کارگران برای خواسته های قانونی بود. همه چیز به جز روغن گره خورده است. جمعیت ، اقتصاد ، سعادت و توسعه.
خانه های ویلا (Bangleh) شرکت نفتی ایران -بریتیش ، در چشمه علی ، مسجد سلیمان
در دهه ۱۹۸۰ ، بیش از ۵ درصد از جمعیت در صنعت نفت کار می کردند ، اما با کاهش تولید در اواسط دهه ۱۹۸۰ آغاز شد. توسعه به میادین جدید رفت. پایتخت به سمت جنوب رفت و مسجد به آرامی به حاشیه رانده شد. در دهه های پس از انقلاب ، دیگر جایی در صنعت نفت وجود نداشت. ذخایر آن به پایان می رسید ، سرمایه گذاری بی اثر بود و پارس جنوبی تشنه توجه بود.
نفت طلای سیاه یا مصیبت سیاه؟
کشف نفت در ایران نه تنها آغاز تحول اقتصادی بلکه دوران جدیدی در سیاست و جامعه این سرزمین بود. سنی که به نام “قرارداد دارسی” گره خورده بود. این توافق در سال ششم بین ویلیام ناکس دارسی و دولت مظفر الدین شاه بسته شد و بیش از سه چهارم خاک ایران را حذف کرد. در ازای پول نقد ، سهام و سهم کمی از سود سالانه. قراردادی که نه تنها بذر وابستگی اقتصادی را کاشت بلکه سرنوشت سیاسی ایران را نیز در دهه های بعد سایه می داد. با این حال ، در پی بحران های جهانی مانند کاهش زیاد و کاهش شدید درآمدهای نفت ، ایران قرارداد دارسی را به طور یک جانبه لغو کرد. تصمیمی که با واکنش انگلیس و مداخله سازمان ملل همراه بود و سرانجام سال بعد نسخه اصلاح طلب از آن را امضا کرد.
اما این پایان داستان نبود ؛ اشغال ایران در جنگ جهانی دوم رقابت انگلیس -سالیانه برای نفت و سرانجام شعله های مردم که از سهم اندک خود از ثروت ملی خسته شده بودند ، ایران را به مسیری جدید برد. در پانزدهم ماجلیس ، با تلاش جبهه ملی و چهره هایی مانند دکتر موساج ، قرارداد مستقر در Gos-Golshai به دست آمد. سرانجام ، در ماه مارس ، مجلس شورای ملی به ملی سازی صنعت نفت رای داد و چند روز بعد سنا آن را تصویب کرد. لحظه این بود که نفت دیگر تنها منبع درآمد نبود ، اما پرچم افتخار ، مقاومت و استقلال یک ملت شد.
اما کودتای ۶ آگوست نشان داد که نفت در ایران بازیگر اصلی صحنه سیاسی است. حتی دکتر موسادغ ، که به دنبال پایان دادن به سلطه انگلیس بر منابع نفتی بود ، در برابر این قدرتها کناره گیری کرد. به دنبال این کودتای ، نخست وزیر جدید ، فاز الله زاهدی روابط دیپلماتیک با انگلیس را از سر گرفت و مذاکرات نفتی آغاز شد که منجر به این کنسرسیوم شد. این توافق نامه ، گرچه پس از ملی شدن نفت بسته شد ، اما موظف بود نفت خود را به شرکتهای بزرگ نفت غربی بفروشد و به نوعی نفوذ خارجی را در صنعت نفت ایران حفظ کند.
سربازان انگلیسی که از امکانات نفتی انگلیس در ایران محافظت می کنند
سالها بعد ، قرارداد کنسرسیوم مورد بررسی قرار گرفت و با شرکت های بیشتری از غرب ، سهم نفت ایران محدود شد تا پس از انقلاب ، امتیازات نفت به شرکت ملی نفت ایران منتقل شد ، اما سایه سنگین نفت بر اقتصاد ، سیاست و فرهنگ ایران باقی مانده است. داستانی که هنوز نمی دانیم طلای سیاه یا فاجعه سیاه است. روغن هنوز داستانی مرموز در تاریخ ایران است.
پانوت
– سلیمانی ، کریم ؛ Vahidi Rad ، Michael ، Iran -British Noil و تجدید نظر از قرارداد دارسی در هنگام رضا شاه ، مجله تاریخ ایران ، بهار ۲ – شماره ۲.
– شیخ نوری ، محمد الصیری ، سیری در تاریخ نفت ایران از قرارداد دارسی تا ملی شدن صنعت نفت ، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز ، ۲ و ۲.
– Sadeghian Nadali ، تأملات تاریخی و حقوقی در مورد قراردادهای نفتی ایران در عصر قاجار ، خزانه داری مستند ، جلد ۱ ، ۲.
– Sadeghi ، یونس ، یک سند جدید از اکتشاف نفت در Masjed Soleiman ، Mashal Weekly ، شماره ۲.
– عباسی شهنی ، دانش ، تاریخ مسجد ، انتشارات هیرمند ، ۱.
– آتاری ، کمال ، مسجد سلیمان ، شرکت شهری ، مجله اطلاعات سیاسی ، شماره ۱ و ۲.
– ملی سازی نفت و ضربه به استعمار ، خبرگزاری ایرنا ، ۱ مارس.
منبع : ایرنا