پزشکیان، پایهگذار جناح نئواصلاحطلبی؟
آقای پزشکیان با عملکردش میتواند اعتماد بین مردم و حاکمیت را مستحکمتر کند و یک امیدواری ایجاد کند تا یک تعاملی ایجاد شود، تعامل ثانویه. یعنی مردم به جای اینکه نافرمانی اقتصادی کنند، روی بیاورند برای تعامل اقتصادی.
با عنایت به اینکه آقای پزشکیان یک فرد تحصیل کرده ودارای سوابق اجرایی و قانون گزاری هستند و همواره نشان داده اند توانایی حل برخی مشکلات و معضلات را دارند بنظر می رسد در شرایط کنونی نیز از عهده نجات کشور بر خواهند آمد.یک بخشی از آن چه که در انتخابات و در تبلیغات انتخاباتی روی داد و قابل مشاهده و توجه بود بخش جامعهشناختی ایشان بود که من لازم میدانم حتما و حتما در آینده از طریق افرادی که صاحبنظر هستند به این بخش پرداخته شود. ایشان در لابلای سخنرانیهای انتخاباتی شان به سه مکتب مهم و اندیشههای آن اشاراتی هرچند به صورت غیرمستقیم دارند. یک؛ مکتب کارکردگرایی است، یعنی ایشان اعتقاد دارد به رفاه اجتماعی. به عبارت دیگر ایشان معتقد دارد برای رسیدن به اهداف، همه ارکان نظام و همه آن نهادها برای رسیدن به آن هدف در کنار هم قرار بگیرند،ایشان جامعه را بهعنوان یک موجود زنده میداند که هر بخشی از آن برای رسیدن به هدف کمال موثر هستند.
یک مکتب دیگری که من در لابلای صحبتهایشان احساس کردم، مکتب تضاد است ،اصطلاحا در این مکتب ایشان به نوعی اشاراتی داشتند به این مسائل که جامعه برای خواستن حق و حقوق خودشان، اصناف برای رسیدن به خواستههای خودشان، اتحادیهها و تمام صنوف برای رسیدن به اهداف خودشان و بیانکردن مسائل خودشان حق دارند طبق اصول قانون اساسی اجتماعات مسالمتآمیز داشته باشند، به عبارت دیگر آقای پزشکیان این را بهعنوان خطری برای رفاه اجتماعی نمیدانند و به نظرم ایشان میخواهد این را بیان کند که مکتب تضاد و مکتب کارکردی در کنار هم موفق خواهند بود و این مساله بسیار مهمی است که ایشان در دستاوردهای خودشان هم به این موضوع اشاره داشتند که افراد وقتی نتوانند از طریق رفتارهای مسالمتآمیز و اجتماعات منطقی به حق و حقوق خودشان برسند، مسلما اتفاقات حاشیهای رخ خواهد داد و بنظر من این میتواند یک نقطه عطفی باشد برای بالندگی سیاستهای داخلی و بیرونی ما. مکتب سوم هم که ایشان اشاراتی به آن داشت، همان مکتب متقابل نمادین است. ایشان در صحبت هایشان به گروهها و قومیتها بها دادند، که اینها در کنار هم و در تعامل با یکدیگر به نفع نظام است. هر کدام باید سهمی در این حکومتداری و سهمی در دولت، نهادهای مختلف داشته باشند، مخصوصا در قوه مجریه. مثلا مذاهب مختلف و سهمی که در این کشور دارند، تناسب جمعیتی که دارند، میتوانند نقشآفرین باشند.
درخصوص مسائل اقتصادی آن چیزی که می توانم از عصاره صحبتهای آقای پزشکیان به آن اشاره داشته باشم، این است که ایشان به رفاه مردم ، توسعه اقتصادی و همچنین به ثبات نرخها و قیمت کالاها و خدمات توجه دارند. بنظر من این سه مطلب شاهکلید صحبتها،نطقها و برنامههای ایشان میتواند باشد. به عبارت دیگر من توصیهام بر این است که آقای پزشکیان و تیم اقتصادی ایشان در وهله اول دو سال خدمت نخست خویش را برای رفاه، توسعه و بیشتر توسعه اقتصادی اختصاص دهد، البته در کنار توسعههای مقولات و حوزههای دیگر و همچنین ثبات قیمت کالاها و خدمات. این سه مورد را اگر در دستور کار قرار دهد، طبق گفتههای شخصی بهنام” پییر بوردیو” جامعهشناس ، میتواند اعتماد را به جامعه برگرداند و اعتماد بین مردم و حاکمیت را مستحکمتر کند و یک امیدواری ایجاد کند. این ایجاد امیدواری میتواند بین دولت و مردم یک تعاملی ایجاد کند، تعامل ثانویه. یعنی مردم به جای اینکه نافرمانی اقتصادی کنند، روی بیاورند برای تعامل اقتصادی.
در گذشته، مخصوصا در چند سال اخیر مردم به جای اینکه به فکر تولید ثروت باشند به دنیال انباشت و ذخیره ثروت هستند. یعنی چی؟ یعنی مردم اعتماد نداشتند که این تعامل اقتصادی با دولت میتواند به تولید بهتر بینجامد و ثروت تولید کند. فکر میکنم که دولت آقای پزشکیان خواهد توانست که اعتماد را به جامعه برگرداند که مردم با دولت در تعامل برای بهبود اقتصاد و معیشت خود تلاش کنند. بنابراین من مطمئنم همانگونه که آقای پزشکیان در این انتخابات فوق پدیده بودند،میتوانند در حل مشکلات اقتصادی هم فوق پدیده باشند وحداقل در گامهای نخستین میتواند در جهت تعامل گروهها و جناحهای مردم با دولت امیدواری را به جامعه برگرداند تا بتواند با آرامش، اقتصاد را بهبود ببخشد .
اعتقاد بنده براین است که آقای پزشکیان یک کار بزرگ دیگری میتواند انجام دهد که این بیتاثیر در اقتصاد کشور و بهبود وضعیت معیشتی مردم نخواهد بود. به لحاظ سیاسی جناح اصلاحطلبی آسیب دیده است و آقای پزشکیان میتواند پایهگذار جناح نئواصلاحطلبی باشد. یعنی چه؟ یعنی اصلاحطلبی را از آن آفتهای بهوجودآمده و گرفتاری که به آن مبتلاشده رهایی دهد و پالایش کند و همچنین این را در تعامل با جناحهای دیگر مثل اصولگرایی، البته با آن اصولگرایی میانهرو و سایر جناحهایی که در صدد خدمت به جامعه هستند، قرار دهد و در تعامل با یکدیگر حداقل این تنشهای بیفایده را از جامعه بزداید .این دولت می تواند برای یک ائتلاف بزرگ جناحها و گروهها و جریانات سیاسی که کارآمدی بیشتری داشته باشد گامهایی بردارد.
نماینده دوره نهم مجلس
۲۳۲۱۲