رابطه و ازدواج

چرا حوصله انجام هیچ کاری ندارم؟

کلینیک روانشناسی و مشاوره ایوان بعضی روزها حوصله انجام هیچ کاری را ندارید. شما نمی خواهید کاری را در لیست کارهای خود انجام دهید، حتی اگر می دانید که می توانید آن را به راحتی انجام دهید و حتی اگر می دانید که احتمالاً بعد از انجام آن احساس بهتری خواهید داشت.

با این حال، درون شما فریاد می زند “نه” و متوجه این مقاومت داخلی عجیب می شوید. پس هیچ کاری نمیکنی نه وقت دکتر می گیرید، نه باشگاه می روید و نه رزومه خود را ارسال می کنید.

چنین لحظاتی بسیار رایج هستند و همه آنها را تجربه می کنند. گاهی اوقات کمتر، گاهی بیشتر، و هیچ اشکالی ندارد که گهگاه کارها را به تعویق بیندازید، زیرا عواقب آن اغلب خوش خیم است. با این حال، زمانی که این به یک الگو تبدیل می‌شود و شما مکرراً از اقدام در زمینه‌های مهم (در روابط، در محل کار و غیره) اجتناب می‌کنید، ممکن است ناخواسته آسیب بیشتری نسبت به آنچه در نظر دارید وارد کنید.

کارهای انجام نشده خوش خیم می شوند و برخی فرصت ها ممکن است دیگر هرگز نیایند و زمینه را برای پشیمانی های آینده فراهم کنند. چنین وضعیتی می‌تواند به سرعت به چرخه‌ای تبدیل شود که در آن عدم اقدام منجر به احساس شرم و پشیمانی می‌شود که (از قضا) اغلب به عنوان مانعی برای عمل عمل می‌کند و باعث تعلل بیشتر شما می‌شود و در نهایت باعث شرمساری و پشیمانی در آینده می‌شود. سایر پیامدهای احتمالی

حتی اگر همه این چیزها را بدانید، باز هم ممکن است در انجام کارها مشکل داشته باشید. اما چرا اینطور است؟ چرا اغلب به گونه ای عمل می کنیم که می دانیم مفید نیست؟ (مقاله پیشنهاد می شود اهمال کاری راهی برای نادیده گرفتن خود است بخوانید.)

چرا کاری را که برای شما مفید است انجام نمی دهید؟

ممکن است احساس درماندگی کنید. ممکن است احساس کنید که کار شما بی اهمیت است. ممکن است باور داشته باشید که “هیچ چیز مهم نیست”. حقیقت این است که شما یک انسان پیچیده در یک جامعه پیچیده هستید و عوامل زیادی بر زندگی شما و دیگران تأثیر می گذارد.

شما و سایر انسان های اطرافتان دارای نقص یا ذاتا منفعل نیستید. در عوض شما و دیگران فقط انسان هستید. اگر انفعال در شما رسوب کرد، تجربه مشترک انسانی دارید. شما فقط نمی خواهید کارهایی را که «باید» انجام دهید انجام دهید.

سعی کنید شفقت خود را تقویت کنید و ببینید آیا درسی در آن وجود دارد یا خیر. هنگامی که با مهربانی، احترام، صبر و شفقت با خود رفتار می کنید، به احتمال زیاد انگیزه بیشتری برای انجام اقدامات لازم خواهید داشت. به خصوص زمانی که احساس می کنید کمتر لیاقت این ویژگی ها را دارید.

این دروس چیست؟ اگر می‌خواهید بهتر درک کنید که چگونه می‌توانید با اطمینان بیشتری عمل کنید، بهترین گزینه این است که مراقب تجربه خود باشید. شاید بخواهید از خود بپرسید:

بسته به پاسخ های شما، درک دلایل ممکن است آسان یا سخت باشد. شاید دیدن برخی دلایل و بازآفرینی زمینه هایی که از شما حمایت می کند آسان تر به نظر برسد. در برخی موارد، ممکن است پیچیده تر باشد.

اگر چیزی به ظاهر کوچک (خواب کافی، ارائه درخواست) به اندازه کارهای پیچیده تر (داشتن روابط رضایت بخش، یافتن شغل خوب) دشوار است، سعی کنید عمیق تر فکر کنید. چه اهمیتی دارد؟ چه چیزی به شما انگیزه می دهد؟ این مقاومت حتی در موارد به ظاهر کوچک چند ساله است؟

اغلب متوجه خواهید شد که چیزهای کوچک نمادی از عوامل بسیار بزرگتر هستند. ممکن است مجبور شوید به عوامل تأثیرگذار در زندگی خود که قبلاً از دست داده اید توجه کنید و آنها را آگاهانه و عاقلانه تر (تا جایی که می توانید) انتخاب کنید. این روش ممکن است نیاز به تفکر و آزمون و خطا داشته باشد که زمان می برد. با این حال، اگر به دنبال نتایج فوری تر هستید، اصل بعدی برای شماست. (مقاله پیشنهاد می شود ما چه نقشی در انگیزه خود داریم؟ بخوانید.)

چگونه درگیر می شوید؟

ما معمولاً انگیزه را به صورت خطی درک می کنیم، به این معنی که شما برای انجام کاری انگیزه پیدا می کنید و سپس آن را انجام می دهید. با این حال، عکس آن می تواند به همان اندازه درست باشد، یعنی شما کاری را انجام می دهید و سپس برای انجام آن انگیزه پیدا می کنید. در واقع اول عمل می آید بعد احساس.

خود انگیزه می تواند کاملاً بی ثبات باشد و ما نمی توانیم انگیزه را بیشتر از کنترل سایر احساسات کنترل کنیم. اگر به همین راحتی بود، به جای خواندن این مقاله، سوئیچ را می چرخانید.

بنابراین، به جای منتظر ماندن برای انگیزه، روی قسمت دیگر معادله یعنی «اقدام کردن» تمرکز کنید. در هر زمان می توانید آگاهانه تصمیم بگیرید که به آنچه برای شما مهم است عمل کنید.

احتمالاً با خود می گویید که اگر انجام دادن به این آسانی بود، الان بهتر بودم، درست است؟ بنابراین، به جای اقدام فوری که ممکن است مشکل باشد، بهتر است از دستور «کاری انجام دهید» استفاده کنید.

کاری را که می خواهید انجام دهید به حداقل برسانید تا زمانی که به نقطه ای برسید که مایل به انجام آن هستید. آیا ۳۰ دقیقه دویدن خیلی سخت است؟ آن را ۱۰ دقیقه وقت بگذارید. اگر باز هم سخت است، می توانید کفش بپوشید. حتی کوچکترین اقدام مهم است و می تواند تفاوت ایجاد کند، حتی اگر مسخره به نظر برسد. یک اقدام کوچک ممکن است شما را برای ادامه دادن انگیزه دهد. تنها زمانی مطمئن خواهید شد که اولین قدم را بردارید.

اغلب اوقات، ذهن ما در مسیر چیزهایی قرار می گیرد که برای ما مهم هستند، و باعث می شوند در افکار دشوار گیر بیفتیم، با احساسات ناخواسته مبارزه کنیم، تمرکز خود را از دست بدهیم، مسیر را از دست بدهیم یا احساس بی کفایتی کنیم. تصور کنید در این لحظات، یکی از مؤثرترین راه‌ها برای رهایی از چنین حالتی بازگشت به بدن و تمرکز بر ادراکات حسی‌مان است، در حالی که قدم‌های کوچکی در جهتی معنادار برداریم. (مقاله پیشنهاد می شود آیا ذهن شما علیه شما کار می کند؟ بخوانید.)

به عبارت دیگر، ما کاری را انجام می دهیم و به احساس آن توجه می کنیم. سپس یک قدم دیگر برمی داریم و دوباره بر روی توجه تمرکز می کنیم. توصیه می شود با چیزی کوچک و ملایم شروع کنید. ایجاد عمدی حس عاملیت و امکان افزایشی است (یک مرحله در یک زمان). این هم از نظر فردی و هم از نظر اجتماعی صادق است.

مطالب مشابه:

به این محتوا امتیاز دهید

منبع: کلینیک آوان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا