کاظمی آشتیانی؛ دانشمند جهادگری برای تمام فصول/ آرزویی که رویان شد
تهران- ایرنا- چهاردهم دی ماه، نوزدهمین سالگرد درگذشت زندهیاد دکتر سعید کاظمی آشتیانی، جهادگر فقیدی است که با اقداماتی که در طول حیات خود انجام داد و دستاوردهایی که از خود به یادگار گذاشت، پرچم ایران اسلامی را در جهان بر فراز قلههای علم و دانش به اهتزاز درآورد.
به گزارش روز پنجشنبه گروه علمی ایرنا از جهاد دانشگاهی، جهادگر فقید دکتر کاظمی آشتیانی مردی بود که با تمام توان خود در توسعه عرصههای علم و دانش کشور افتخار آفرید تا نام ایران همواره بر فراز قلههای افتخار علم و دانش بدرخشد.
تهرانِ سال ۱۳۴۰، در نخستین روز از فروردینماه شاهد به دنیا آمدن پسری بود که آثار نبوغ از همان سنین نوجوانی و جوانی در وی قابل مشاهده بود تا آنجاکه با ورود به دانشگاه در سن ۱۸ سالگی و در ادامه همزمان با دوران دانشجویی و حتی بعدها که به دلیل انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاهها در جبهههای نبرد حضور داشت، در هنرستانهای «پیام امید» و «آزادی فلسطین» به تدریس ادبیات و بینش اسلامی پرداخت. این جوان کسی نبود جز دکتر سعید کاظمی آشتیانی.
سعید در سال ۱۳۵۸ در رشته فیزیوتراپی دانشگاه علوم پزشکی ایران پذیرفته شد. حضورش در جبهههای نبرد به دلیل انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاهها باعث شد که مدرک کارشناسی ارشد خود در رشته فیزیوتراپی را پس از ۱۱ سال در سال ۱۳۶۹ از دانشکده علوم توانبخشی دریافت کرده و فارغ التحصیل شود.
سالهای اول جنگ تحمیلی، اوضاع جبههها بهقدری وخیم بود که حتی دانشجویان سال اول و دوم رشتههای تجربی در حد پزشک کار میکردند و به طبابت مجروحان مشغول بودند. سعید کاظمی آشتیانی هم در این دوران، یعنی سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۲، مستمر به جبهه رفتوآمد میکرد.
سال ۱۳۶۲ که مجدد دانشگاهها باز شد و دانشجویان رفتند سرِ کلاس، ارتباط با محیط آرام دانشگاه بیشتر میشد و رزمندگان دانشجو کمتر میتوانستند به جبههها بروند. با این وضعیت معلوم نبود چه بر سر دغدغههای ناآرام سعید و جوانان پرشور و انقلابی آن روزها بیاید؛ جوانانی که مهمترین دغدغهشان حضور شبانهروزی در جبهه بود.
«جهاد دانشگاهی» در آن دوران تشکلی نوپا بود که بهمنظور ایجاد ارتباط بین دانشگاه و تأمین نیازهای روزانه و بر زمین مانده کشور شکل گرفت و پس از بازگشایی دانشگاهها و حضور کمتر دانشجویان در جبههها، نهادی بود که در دانشگاه ارتباط دانشجویان امثال سعید را با وجود همه دوریها و انفصالها با آرمانها و دغدغههایشان حفظ میکرد.
از آنجا که جنگ اولویت اول آن روزها بود، بچههای جهاد خیلی سریع به صنایع بزرگ و مهمی مانند موشکی، پهپاد، مخابرات و تسلیحات راه پیدا کردند و بهواسطه همین اقدامات و دستاوردها بهتدریج جهاد دانشگاهی در دانشگاهها هویت پیدا کرد و از جایگاه ویژهای برخوردار شد؛ تا جایی که در شورای دانشگاهها و هیأت رئیسه آنها عضو داشت. با توجه به اینکه فعالیتهای فرهنگی تشکلهای دانشجویی در دانشگاهها، آن زمان بر عهده جهاد دانشگاهی بود، کاظمی آشتیانی هم مدتی مسئولیت بخش فرهنگی جهاد دانشگاهی را در دانشکده بر عهده گرفت.
پس از سپری کردن موفقیتآمیز این دوره، مسئولیت جهاد دانشگاهی دانشکده علوم توانبخشی به او واگذار شد و تا سال ۱۳۶۵ در این مسئولیت حضور داشت. وی با تعدادی از همکاران و دوستانش هسته اولیه جهاد دانشگاهی علوم پزشکی ایران را در سال ۱۳۶۵ تشکیل داد و سال ۷۱ هم به عنوان ریاست این مرکز انتخاب شد.
از اقدامات جهادگرانه تا فعالیتهای خیرخواهانه
راهاندازی کلینیکهای پزشکی و مراکز خدمات علوم آزمایشگاهی و درمانی ارزانقیمت در مناطق فقیرنشین تهران، کیش و زاهدان از جمله اقدامات جهادگرانه زندهیاد دکتر کاظمی آشتیانی بود. ویژگی با ارزش مراکزی که جهاد دانشگاهی راه انداخت این بود که کمتر از مراکز دیگر پول میگرفتند. البته بودجههای جهاد، آنهم در زمان جنگ کفاف این نوع کارها و تخفیفها را نمیداد، ولی سعید از خیّران کمکهای مالی میگرفت و صرف این مراکز میکرد. با به ثمر نشستن این ایدهها و تلاشها کمکم مسیر آینده سعید کاظمی آشتیانی شکل میگرفت؛ یعنی اتکا به دانش و توانمندی جوانان با استعداد و میدان دادن به آنها در کنار جذب سرمایه برای رفع نیازهای پزشکی.
آرزویی که رویان شد
دوران جنگ تحمیلی بود و اکثر نیروها و ظرفیت کشور مشغول دفاع در مقابل دشمنی که تا بن دندان مسلح در مقابل ما ایستاده بود؛ در این برهه تأسیس کلینیک و مراکز درمانی گرچه، از لحاظ مدیریتی و تأمین امکانات کاری مهم و ضروری محسوب میشد، ولی همان روزها مردم گرفتار بیماریهایی بودند که راه علاجی در کشور برایش پیدا نمیکردند و مجبور میشدند برای درمان به خارج از کشور بروند. به همین خاطر در دهه ۶۰ بیشترین ارزی که برای درمان از کشور خارج میشد متعلق به بیماریهای قلبی و سپس درمان ناباروری بود.
از آنجا که هزینههای راهاندازی مرکز درمان ناباروری سنگین بود و جهاد دانشگاهی توان تأمین چنین بودجهای را نداشت، سعید دستبهکار شد و به سراغ خیّران و بازاریهایی که از توان مالی خوبی برخوردار بودند رفت و با استفاده از روابط خانوادگی، دوستی و حتی روابط مملکتی و ارتباط با اهل قدرت، توانست بودجه تأسیس این مرکز را فراهم کند.
وی با توجه به هوش بالا و توان مدیریتی که داشت موفق شد مراکز درمانی متعددی را تأسیس کند که پژوهشگاه رویان یکی از مهمترین آنها بود، پژوهشگاهی که با درمان ناباروری، چشم و چراغ هزاران زوج به حساب میآمد. موفقیتهای چشمگیر در حوزه روشهای پیشرفته ناباروری و همچنین تولید و تکثیر و انجماد سلولهای بنیادی جنینی و نیز شبیهسازی حیوانات نتیجه همین روحیه دکتر کاظمی آشتیانی بود.
شبیهسازی حیوانات یکی از پیچیدهترین فناوریهای زیستی بود که کشورهای کمی به آن دست یافته بودند و باعث شد اسم ایران به عنوان اولین کشوری که در خاورمیانه به این موفقیت میرسد در دنیا بدرخشد.
کاظمی آشتیانی در سال ۱۳۷۶ همزمان با مسئولیت واحد علوم پزشکی ایران بهعنوان مشاور رئیس جهاد دانشگاهی منصوب شد و در آبان سال ۱۳۷۷ با حکم دکتر علی منتظری رئیس جهاد دانشگاهی، با حفظ سمت بهعنوان رئیس پژوهشکده رویان جهاددانشگاهی منصوب شد. انتخاب نام «رویان» برای مؤسسه و کلمه «یاخته» برای مجله پژوهشی، از پیشنهادهای ارزنده دکتر کاظمی بود.
وی در همین دهه و همزمان با مدیریت جهاد دانشگاهی علوم پزشکی ایران و پژوهشکده رویان در دانشگاه تربیت مدرس به ادامه تحصیل در رشته علوم تشریح با گرایش جنینشناسی پرداخت و در سال ۱۳۷۶ با رتبه ممتاز موفق به اخذ درجه دکتری شد.
یک سال بعد از تأسیس رسمی رویان، درمان ناباروری با روش آیویاف نتیجه داد و اولین نوزاد به دنیا آمد. اولین نوزاد لقاح آزمایشگاهی «سیمین» نام گرفت و دلیل انتخاب این نام، قرار گرفتن ساختمان کوچک رویان در کوچهای به نام سیمین بود.
یکی از کارهایی که دکتر کاظمی دنبال میکرد و خیلی هم به آن اصرار داشت، بالا بردن ظرفیت مجموعه بود و به این خاطر متخصصان درمان ناباروری را دعوت به همکاری کرد.
سعید تمام تلاشش را میکرد تا سقف رویان کوتاه نماند و لازمه تحقق این ایده هم دست زدن به تصمیمات درست و اصولی بود و به کار تیمی اعتقاد داشت. بنابراین احمد وثوق، سید جلیل حسینی، عبدالحسین شاهوردی، حمید گورابی، سیداحمد حسینی، محمدحسین نصر اصفهانی، طاهره معدنی، مجتبی رضازاده، علی صدیقی، حسین بهاروند، مهناز اشرفی و خیلی از متخصصان دیگر را دور هم جمع کرد تا تیمی رؤیایی را تشکیل دهند.
به همت جمعی متخصصان داخلی در رشتههای جنینشناسی، ژنتیک، درمان ناباروری و زنان و زایمان بود که این آرزو محقق شد. یکی از رموز موفقیت رویان، همین فراهم آمدن تیم منسجم برای کار گروهی بود؛ مسالهای که خلأ آن سالها در رشتههای مختلف علمی، فرهنگی، سیاسی و ورزشی احساس میشد و در حافظه تاریخ ایرانیان جا خوش کرده بود.
سعید در جشن چهار سالگی رویان، علت ثمربخشی عمل نازایی در این مرکز را اینگونه شرح داد: «فعالیت موسسه صرفاً نازایی است. با اهدافی که با اولویتهای پژوهشی، خدماتی و آموزشی برای آن تعیین شده. توان تخصصی مؤسسه، کلیه اقداماتی است که امروز در کشور برای نازایی، اعم از دارویی، آییوآی و آیویاف انجام میشود و ما امروز خوشحال هستیم که در چنین روزی و در سالگرد مؤسسه، آقای دکتر رضازاده اولین انجماد اسپرم را هم برای بیماری که مبتلا به سرطان بود انجام داد. میزان موفقیت آیویاف مابین ۱۶ تا ۱۸ درصد بود. توجه به آمار شورای عالی پزشکی در سال ۶۹، اهمیت این آمار را نشان میدهد.»
بعدها این آمار خیلی بهتر شد و درصد موفقیت درمان ناباروری به ۵۰ درصد هم رسید و این میزان موفقیت عاملی بود که باعث شد بیماران دیگر کشورها نیز به سمت ایران بیایند و فرآیند درمان را سپری کنند.
تحقق یک رویای بزرگ
یکی از اعتقادات دکتر کاظمی آشتیانی این بود که باید هر روز فکری برای ارتقای رویان کرد، بنابراین بعد از گذشت چند سال از تأسیس رویان گفت: «باید مؤسسه را از مرکز درمانی به مرکز تحقیقاتی ارتقا دهیم.» بر این اساس اساتید متخصص و دانشجوهای رشتههای مرتبط را به ساختمان مؤسسه دعوت کرد تا به تحقیقات و آزمایشهای گوناگون در زمینه ناباروری بپردازند با توجه به ابداع روشهای مختلف درمان ناباروری در جهان، با این تحقیقات این روشها در رویان نیز بومی شد تا نوزادان بیشتری به کمک روشهای جدید پا به عرصه زندگی بگذارند. در نتیجه سال ۱۳۷۴ اولین کودک حاصل از روش میکرواینجکشن در کشور ثبت شد.
بهموازات کسب و ثبت دستاوردهای علمی، لازم بود رویانیها برای ارائه آن در مجامع جهانی و همچنین تبادلات علمی ایران با دانشمندان و متخصصان سایر کشورها فکری کنند. سرانجام در ۶ مهر ۱۳۷۹ اولین کنگره بینالمللی رویان برگزار شد که پس از آن تاکنون بهطور منظم برگزار شده است.
این دیدگاه که رویان به فاز پژوهش و آموزش وارد شود دیدگاهی بود که دکتر کاظمی بهجد آن را دنبال میکرد. در نهایت همزمان با پژوهش، فاز آموزش هم گسترش پیدا کرد و به برکت رویان در زمینه درمان ناباروری کلینیکهای متعددی در جایجای کشور افتتاح شدند و رشد کردند. در سال ۱۳۸۰ نیز نام و قالب مؤسسه بهطور رسمی عوض شد و به پژوهشکده تغییر نام داد و با مجوزهایی که از وزارت بهداشت و درمان گرفتند، فعالیتهایشان را در قالب سه پژوهشکده «سلولهای بنیادی»، «پزشکی تولید مثل» و «بیوتکنوژی» رویان سر و سامان دادند.
پس از ورود به عرصههای مختلف «درمان ناباروری» حالا وقت آن رسید که رویانیها به مرزهای جدید دیگری از دانش جنینشناسی پا بگذارند. «شبیهسازی» و «سلولدرمانی»، دو علم نوپا برای ایران و رویان بود.
با تأسیس این سه پژوهشکده امید آن میرفت که کارهای پژوهشی تا رسیدن به نتیجه مطلوب خیلی حرفهایتر و جدیتر پیگیری شوند. ابتدا روی موضوع «سلول درمانی» دست گذاشتند، چون هم سابقه بیشتری در دنیا داشت و هم در متون و منابع بیشتر دربارهاش گفته بودند.
آن سالها، علم و دانشی که به دست آمد، حاصل خودآموزی بود نه یادگیری. تلاش حسین بهاروند و همکارانش برای مطالعه و آشنایی با سلولهای بنیادی انسانی، نزدیک به دو سال زمان برد و نتیجه همه این تلاشها تنها در ذهنها بازی میکرد و راهی به آزمایشگاه نداشت. پژوهشگران رویان دنبال روزنه و فرصتی برای بیرون ریختن هر آنچه در ذهن داشتند، میگشتند. یکی از ثمرههای کنگرههای درمان ناباروری که دکتر پایهگذاری کرد، ایجاد ارتباطات علمی بود؛ ارتباطاتی که اینجا به کارشان آمد و دریچهای به رویشان گشود.
دریافت مجوز شرعی تولید و تکثیر «سلولهای بنیادی» و «شبیهسازی»، گام مهم و اساسی که لازمه همه پیشرفتهای بعدی رویان بود، در سال ۱۳۸۱ برداشته شد.
سلولهای بنیادی یکی از بزرگترین موضوعات در دنیاست که اجتماعات علمی و مذهبی را رودرروی هم قرار داده است. دانشمندان، روحانیان مذهبی را عامل عقبماندگی علمی میدانند. صاحبان فتوا هم دانشمندان را عامل دست بردن در خلقت و دخالت در امر خدا میدانند.
پس از مباحث مختلف، مجوز شرعی صادر شد و دکتر بهاروند این دو علم سلولدرمانی و شبیهسازی را کنار هم دید تا بتوانند از کاربرد و تجربیات یکی در پیشرفت دیگری استفاده کنند. اوایل تابستان ۱۳۸۲ نتیجه آزمایشهای دکتر و دوستانش در پژوهشکده «سلولهای بنیادی» آماده ارائه به تیم مدیریت رویان بودند. نتایج موفقیتآمیز و رضایتبخش بود و پس از ارائه گزارش به رهبری، ایشان گفتند که «من میخواهم این افراد را ببینم».
۱۱ شهریور ۱۳۸۲ مجری خبر صداوسیما، سرتیتر اخبار را اینگونه آغاز کرد: «جمهوری اسلامی ایران در جهش علمی بهعنوان دهمین کشور موفق شد سلولهای بنیادی انسان را تولید، تکثیر و انجماد بکند. این دستاورد بسیار مهم علمی که در دنیا به نام انقلاب پزشکی شناخته میشود، به همت دانشمندان و پژوهشگران مؤمن و متعهد پژوهشکده رویان جهاد دانشگاهی نصیب ایران شده است».
روزی که آن مرد رفت
چند سالی که از فعالیت مرکز تحقیقات و پژوهشکده رویان گذشت و کار گسترده شد، مکان پژوهشکده نیز نیاز به توسعه داشت که با موافقت رهبری زمین ساختمان فعلی رویان، واقع در خیابان بنیهاشم در اختیارشان قرار گرفت. دکتر سعید همزمان با اینکه به فکر توسعه فیزیکی رویان بود، به ارتقا و توسعه سطح دانش رویان هم اهمیت میداد و در این زمینه بسیار فعال بود. هرچند راه «شبیهسازی انسان» از لحاظ فقهی و اخلاقی بسته بود، ولی مسیر پیگیری «شبیهسازی حیوانات» برای مصارف دارویی و درمانی باز بود. به این ترتیب رویان گامی در عرصه شبیهسازی حیوانی برداشت تا بتواند افتخار تولید اولین بره شبیهسازی شده خاورمیانه را به نام خود ثبت کند.
بعد از جریان سلولدرمانی، دیگر رویان زیر ذرهبینهای دقیقی بود و هر لحظه رصد میشد. سال ۱۳۸۴، دکتر تازه وارد ۴۴ سالگی شده بود و هنوز خیلی از آرزوهایش در نوبت بودند تا زمان وقوعشان برسد. اما تقدیر رقم خورده بود و دیگر عدد و رقم معنی نداشت. دکتر کاظمی آشتیانی ۱۴ دی ماه ۱۳۸۴، حدود دو ماه بعد از سقط رویانا از دنیا رفت.
علیرغم همه فشارهای روحی نبودن دکتر، تلاشها متوقف نشد. شبیهسازی حیوانات ادامه پیدا کرد و بالأخره «رویانا» ۸ مهرماه ۱۳۸۵ به دنیا آمد و «اولین گوسفند شبیهسازیشده خاورمیانه» لقب گرفت.
دیدن روزی که همه دستاوردهای شبیهسازی پیش چشم مردم بدرخشد، نیاز به زمان و مجاهدت در زمین رویان دارد. زمینی که با دست دکتر کاظمی آشتیانی پایهگذاری شد، حاصلخیز است و بذرها در آن به ثمر مینشینند؛ کما اینکه برخی از فاکتورهای انعقادی هم تاکنون تولید شده و به نتیجه رسیده و در یاد و ذهن مردم حک شده است.
معرفی کاظمی آشتیانی بهعنوان الگویی قابل تکثیر
کاظمی آشتیانی از جمله دانشمندانی است که رهبر انقلاب اسلامی در بُرهههای مختلف زمانی با اشاره به حرکت، نحوه کار، مدیریت و پیگیری این جهادگر فقید به ویژگیهای متمایزی اشاره میکنند که معرف نیروی انسانی یا همان عضو جهاد دانشگاهی با فرهنگ جهادی غالب در این نهاد انقلاب اسلامی است. به طوری که ایشان ۲۵ تیرماه ۱۳۸۶ در بازدید از پژوهشکده رویان در رابطه با این جهادگر فقید بیان کردند: «علت اینکه من به مرحوم سعید کاظمی اینقدر علاقه داشتم و الان هم در دلم و در ذهنم برای آن جوان عزیز، ارزش و جایگاه قائلم، همین است. حرکت او، نحوه کار او، مدیریت او، پیگیری او، یک مجموعه کاملی بود از آن چیزی که آدم دوست میدارد و آرزو دارد».
الگویِ جهاد علمی، مجموعه کاملی، یکی از فرزندان صالح انقلاب و از رویشهای مبارک، جوان مؤمن انقلابی با روحیه جهادی و بسیجی از جمله عباراتی است که رهبر معظم انقلاب در برهههای زمانی و مناسبتهای مختلف از دکتر کاظمی آشتیانی به نیکی یاد کردهاند.
مسئولیتها، فعالیتها و افتخارات کاظمی آشتیانی
دکتر کاظمی آشتیانی در طول حیات ۴۴ ساله خود منشأ فعالیتها و افتخارات بزرگی بود و مسئولیتهای مهمی را در حوزه دانشگاهی بر عهده داشت و افتخارات بسیاری را در عرصه علمی کشور کسب کرد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
•دریافت جایزه ویژه چهارمین همایش چهرههای ماندگار به نمایندگی از جهاد دانشگاهی به خاطر دستیابی پژوهشکده رویان به فناوری تولید، تکثیر و انجماد سلولهای بنیادی جنینی؛
•دریافت جایزه ویژه یازدهمین جشنواره تحقیقات علوم پزشکی رازی به نمایندگی از جهاد دانشگاهی به خاطر دستیابی پژوهشکده رویان به فناوری شبیهسازی حیوانات
•برگزیده اولین همایش کار، صنعت و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (ره)
تمام اینها را گفتیم که بگوییم؛ نام زندهیاد دکتر سعید کاظمی آشتیانی همواره در روشنای ذهنهای آگاه و متعهدی که دغدغه نام ایران و ایرانی را دارند، خواهد درخشید. چرا که سعیدِ ایران اگر عمر کوتاه ۴۴ سالهای داشت اما به بلندای تاریخ در عرصه علم، دانش و پژوهش به خصوص حوزه سلولهای بنیادی، اقدامات بزرگ و مهمی را انجام داد و دستاوردهای چشمگیری به ثمر رساند که نام جمهوری اسلامی ایران و ایرانی را بر قلههای افتخار جهان خوش آوازه کرد و پرچم کشورمان را در دنیا به اهتزاز درآورد.
منبع : خبرگزاری ایرنا