کتاب و ادبیات

۱۰ بنای تاریخی ایران را با داستان به نوجوانان معرفی می‌کنم

تهران- ایرنا- نویسنده کودک و نوجوان گفت: ۱۰ اثر ثبت شده ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو را با مجموعه داستان «راه رفتن روی خاک مرطوب» به نوجوانان معرفی می کنم.

مجید شفیعی وی به خبرنگار فرهنگی ایرنا گفت: مجموعه داستان های گذر از خاک نمناک شامل ۱۰ داستان تخیلی از ۱۰ اثر ثبت شده ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو است و اگرچه مخاطبان اصلی این آثار نوجوانان هستند اما به دلیل گستردگی موضوع و محدوده آثار، برای سنین بالاتر می باشد. همچنین جذاب و خواندنی است.

وی با بیان اینکه کتاب «گذری بر خاک نمناک» شامل دو قسمت داستانی و غیرداستانی است، تصریح کرد: البته در این مجموعه در کنار هر یک از داستان ها، قسمت دیگری نیز برای آشنایی مخاطب با ثبت نام شده اضافه کرده ام. ساختمان ها تا حد امکان .

شفیعی ادامه داد: با توجه به تاثیرگذاری شیوه های مختلف روایت و روایت و لزوم استفاده از ظرفیت های متنوع ادبیات به ویژه داستان نویسی، سعی کرده ام طرحی نو در معرفی این آثار و روندی برای معرفی تاریخ معرفی کنم. هنر و معماری باستانی ایران تا حد امکان. من زمین را به جریان می اندازم که تاکنون کمتر در مورد آن صحبت شده است.

10 اثر تاریخی ایران را با داستان به نوجوانان معرفی می کنم

مجید شفیعی نویسنده کتاب کودک و نوجوان

مجموعه داستان گذر از خاک نمناک که پیش از این توسط کتابخانه های کشور انتخاب شده بود، در ۱۰ فصل و ۲۳۶ صفحه توسط مجید شفیعی در سال ۱۳۹۸ برای گروه سنی نوجوانان توسط انتشارات تاریخ ایران در شمارگان ۱۰۰۰ نسخه منتشر شده است که هم اکنون به چاپ رسیده است. به چاپ دوم رسید.

عناوین ۱۰ داستان منتشر شده در این کتاب به شرح زیر است:

راز معبد در مورد زیگورات چغازنبیل

رویاهای ساختمان پاسارگاد

کلمات سنگی در مورد کتیبه بیستون

گفتگوی ارواح درباره پرسپولیس

خاک مرطوب اطراف ارگ بم

ماهی بزرگ درباره سازه های آبی شوشتر

زندان شیطان درباره تخت سلیمان

خانه مهر درباره کلیسای سنت استفانوس

رویای سلطان درباره گنبد سلطانیه

باغ فیروزه ای میدان نقش جهان.

بخشی از داستان باغ فیروزه مربوط به میدان نقش جهان را مرور می کنیم: تصویری در حال پرواز بود. یک تک تیرانداز به سمت اژدها نشانه رفت. شعری با ردیف های نستعلیق مثل ماهی در هوا شنا می کرد. معمار در حال اندازه گیری بود. نقاش داشت طراحی می کرد و خوشنویس شعر می نوشت. اژدهایی از آن سوی میدان بلند شد. بال هایش را باز کرد. ناگهان همه چیز از حرکت ایستاد. حتی شاه هم می خندد.

10 اثر تاریخی ایران را با داستان به نوجوانان معرفی می کنم

انگار همه چیز یخ زده بود، اما معمار داشت اندازه گیری می کرد و در کارش بود. خاطره می گوید که یک معمار باید معلم باشد محمدرضا اصفهانی اژدها از سمت کاخ پادشاه می آمد، اما هیچ کس نمی توانست آن را ببیند. معمار زیر لب شعر گفت و خوشنویس فکر کنم علیرضا عباسی آیه ای از قرآن نوشت. در ذهن معمار، تصویر مسجدی در مقابل کاخ شاه درخشید. تصویر ظاهر شد. معمار نگاه کرد و خندید، هیچ کس نتوانست تصویر را ببیند. همه خشک بودند به محض نزدیک شدن اژدها؛ نوری از ذهن معمار برخاست. قلم موی نقاش صورت اژدها را فیروزه ای رنگ کرد و خطی مانند ماهی از قلم خوشنویس بیرون آمد و روی چراغ ها شنا کرد.

اژدها غرش کرد و سیگار کشید. صدای خنده پادشاه که در میانه میدان مشغول تماشای بازی چوگان بود. چراغ ها را ردیف کرد. همه چیز به شکل اولیه خود بازگشت. مسجد از ذهن معمار ناپدید شد. وسط میدان تیراندازی می کردند.

منبع : خبرگزاری ایرنا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا