رابطه و ازدواج

۳ دلیل بیش از حد فکر کردن

– بیش از حد فکر کردن بیش از حد عذاب است. با زندانی کردن افکار خود ، ممکن است ساعت ها و بعضی اوقات روزها شکنجه کنید. دانستن اینکه تفکر بیش از حد از کجا سرچشمه می گیرد و چرا این اتفاق می افتد می تواند به شما در مقابله بهتر با آن کمک کند. منبع اول ممکن است روابط بین فردی باشد. اگر فردی هستید که عمیقاً به روابط خود اهمیت می دهید ، ممکن است در مورد تعامل با شریک زندگی خود بیش از حد فکر کنید. دومی شامل احساس شما از خودتان است. شما ممکن است در حال تغییر شغل یا طلاق باشید. به هر صورت ، اگر یک فصل کاملاً جدید در زندگی شما باشد ، ممکن است یک دوره از فکر کردن شعله ور شود. سوم ، شما و بسیاری از افراد دیگر ممکن است از نوعی تفکر رنج ببرید که می تواند به عنوان “نگرانی های عجیب” توصیف شود. اینها بعضی اوقات نگرانی های تاریک یا دیوانه کننده ای هستند که برای مدتی به خصوص در شب ، به سر و اردوگاه شما در ذهن شما نفوذ می کنند.

پویایی بین فردی

شما ممکن است شخصی باشید که توجه زیادی به تأثیر اعمال و کلمات خود بر عزیزان خود می کند. شما یک وجدان هستید و سعی می کنید نظرات عزیزان خود را درک کنید. وقتی می فهمید که ممکن است کاری آزار دهنده انجام داده اید یا چیزی ناخوشایند گفته اید ، به سرعت به دنبال مسئولیت و ترمیم رابطه هستید. اگرچه این ویژگی های هوش هیجانی است که به شما در شخصی که مزایای یکسانی دارد ، به شما کمک می کند ، وقتی از نظر عاطفی مراقب باشید ، می تواند آزار دهنده باشد.

شخصی که از نظر عاطفی سهل انگار است ، خود محور است و اگر از دیدگاه خود متفاوت باشد ، شما را از درک دیدگاه خود باز می دارد. در ذهن آنها همیشه درست است. علاوه بر این ، وجود یک دفاع محکم و سفت و سخت مانع از نگاه و بررسی نواقص ، لحظات خودخواه و رفتارهای آزار دهنده می شود. در عوض ، آنها نقش قربانی را بازی می کنند و شما را برچسب می زنند. این می تواند بسیار گیج کننده باشد. واقعیت شما با واقعیت محبوب شما مغایرت دارد ، و وقتی رفتار خود را بررسی می کنید (حتی اگر اشتباه نباشد) به رفتار خود شک دارید و فکر می کنید اشتباه می کنید. این پویایی می تواند باعث بثورات بیش از حد فکری شود و می تواند آزار دهنده باشد. مدتی طول بکشد تا امنیت عاطفی این رابطه را ارزیابی کنید. ممکن است زمان تعیین مرزهای سالم باشد. (مقاله ای را پیشنهاد کرد نحوه ایجاد یک مرز سالم مطالعه.)

موضوعات مربوط به احساسات شخص

ممکن است مرحله جدیدی از زندگی را آغاز کنید. این مرحله جدید از زندگی ممکن است خوب و مثبت باشد ، مانند یک کار رویایی که شما به کشور سفر می کنید یا ممکن است تلخ باشد ، مانند طلاق یا بازنشستگی از زمینه ای که به آن علاقه دارید. در هر صورت ، این تغییر اساسی در زندگی عواقب نامطلوبی را برای شما ایجاد می کند. تغییر بزرگ زندگی شما را وادار می کند تا جنبه های کوچک هویت خود را کنار بگذارید. به عنوان مثال ، وقتی شغل خود را تغییر می دهید ، عنوان قدیمی خود و همچنین برخی از دلبستگی های شغلی را که ممکن است باعث آرامش شما شود ، می گذرانید. این احساس شما را از جنبه های مهمی که قبلاً احساسات شما را تثبیت می کردند ، از بین می برد. اگرچه لازم است ، اجتناب از این عوامل باعث می شود عزت نفس شما به طور موقت متزلزل شود. یک مرحله کوتاه اما بی ثبات کننده که می تواند تفکر را بیش از حد افزایش دهد. ، به عنوان مثال ، ممکن است به خودتان بگویید:

اگرچه ممکن است شما شک و تردید داشته باشید و هر کاری را که انجام می دهید تجزیه و تحلیل کنید ، اما می تواند موقتی باشد. با هر قدم که به مرحله جدید زندگی خود بروید ، احساس شما به طور فعال تثبیت می شود. زمان می برد ، اما احساس خودآزمایی شما پر کردن شکاف ها است. احتمالاً دوباره تثبیت شده و خیلی کند فکر می شود. (مقاله ای را پیشنهاد کرد ۵ قدم ساده برای مقابله با تفکر انتقادی مطالعه.)

نگرانی های عجیب

اغلب در شب ، هنگامی که حواس پرتی کمتری وجود دارد ، ممکن است نگرانی های عجیب و غریب ایجاد شود. اینها افکاری هستند که به طور کلی عجیب و تاریک هستند. به عنوان مثال ، شما ناگهان نگران روز بعد که به سر کار می روید نگران هستید. ممکن است اغلب تعجب کنید ، “این افکار از کجا آمده اند؟” افکار تاریک ممکن است باعث شود احساس کنید که متمرکز نیستید و ممکن است ناراحت کننده باشد.

چنین افکار ممکن است در اثر صدمات گذشته ایجاد شود. اگرچه ممکن است این آسیب را فرآیند و بسیار بهبود یافته باشد ، مغز شما تغییر کرده است. چیزی که مغز انسان از آن بیشتر متنفر است ، نابینایی این رویداد است که باعث می شود جهان در یک لحظه فروپاشید. این تجربه آنقدر ناراحت کننده است که مقابله با آن برای ذهن شما دشوار است. مغز شما این سیگنال را می دهد که هر لحظه می تواند اتفاق بیفتد و دنیای شما در معرض آن قرار می گیرد. بنابراین ، لحظاتی وجود دارد که مغز شما در تلاش است تا آن را پیش بینی کند ، و گهگاهی به شما یادآوری می کند که در این زندگی ، همه چیز می تواند در هر زمان اتفاق بیفتد و شما کنترل بسیار کمی دارید.

مفیدترین چیز در این لحظه کمک به مغز شما “تغییر کانال” است. بلافاصله به چیزی واقعاً جذاب اما رویایی فکر کنید. به عنوان مثال ، اگر می خواهید آشپزخانه خود را تغییر دهید ، آشپزخانه جدید خود را چگونه طراحی می کنید؟ یا اگر پول زیادی را از یکی از بستگان مفقودر به ارث برده اید ، با آن چه می کنید؟ شاید شما یک کلبه در کنار دریاچه یا یک کلبه در کوه خریداری کنید. (مقاله ای را پیشنهاد کرد رویارویی با سرگردان ذهنی و تفکر تاریک مطالعه.)

فکر کردن بیش از حد است. با این حال ، درک دلایل ممکن است به شما کمک کند تا خودتان را بهتر بشناسید ، حتماً با گذشت زمان برطرف شود. اعتماد به نفس برای تعیین این موضوع شما نیست ، این آسیب گذشته است. شما انسان هستید و ذهن ما کارهای عجیبی انجام می دهد.

محمد امین مختاریان

مواد مشابه:

منبع: کلینیک آوان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا