رابطه و ازدواج

مقابله با سرگردانی ذهنی و تفکر تاریک

گروه ترجمه کلینیک ایوان – همه ما در مواقعی در زندگی با مسائل و مشکلات مختلفی از جمله بیماری های ارثی (مانند بیماری قلبی، سرطان و افسردگی) یا عوامل استرس زا ناشی از محیط اطراف (مانند موقعیت های آسیب زا، از دست دادن عزیزان) مواجه می شویم. ، تنهایی و آسیب) مواجه هستیم. بسیاری از مردم، به همین دلیل، ممکن است در نهایت با “لحظه های تاریک” روبرو شوند. لحظات تاریک زمانی اتفاق می‌افتند که مردم احساس ناامیدی و رنجش می‌کنند. همچنین در چنین شرایطی آسیب‌پذیری روانی رخ می‌دهد و حالت‌های هیجانی شکننده، مستعد تکانشگری و رفتارهای پرخطر هستند. افکار تاریک ممکن است گزینه های مخربی را در تلاش برای پایان دادن به رنجش ایجاد کنند.

در نتیجه، چنین استدلال عاطفی ممکن است منجر به اعمال افراطی مانند ترک عزیزان، نوشیدن الکل، خشونت، مصرف مواد مخدر و خودکشی شود. اگرچه باید آگاه باشیم، اما باید به این نیز توجه کنیم که چگونه می‌توانیم چنین ارزیابی‌های احساسی و لحظه‌ای را به صورت مثبت هدایت کنیم تا از فریب درگیر شدن در افکار منفی و سرنوشت‌ساز اجتناب کنیم.

ذهن سرگردان

تخمین زده شده است که مردم نیمی از زندگی خود را بیدار می گذرانند. اگرچه چنین موقعیتی می تواند تأثیرات مثبتی بر طرز تفکر ما داشته باشد، اما می تواند احتمالات ناسازگار خاص خود را نیز داشته باشد. برای این منظور، می‌توانیم به سرعت وارد یک نقشه ذهنی واقعی از برخی خوب، برخی بد و برخی عجیب شویم. این اثر به ذهن سرگردان معروف است. سرگردانی ذهنی فرآیندی است که در آن تمرکز ضعیف به سمت درون معطوف شده و با عاطفه منفی همراه است.

سرگردانی ذهن شامل مواردی است که ذهن بین تجربه حسی و افکاری که از ادراک کنونی جدا شده اند در پیچ و خم می افتد. مشخص شده است که سرگردانی ذهن شامل طیف گسترده ای از افکار است که از نظر محتوا و هدف متفاوت هستند و همچنین با محرک های بیرونی همبستگی دارند.

سرگردانی ذهن (MW) معمولاً با «عاطفه منفی» همراه است که در آن دامنه توجه کاهش می‌یابد، خودکنترلی کاهش می‌یابد و حواس‌پرتی افزایش می‌یابد. همچنین ممکن است باعث مسدود شدن تصمیم گیری بیشتر شود. فراآگاهی، فرآیندی که به ما امکان می‌دهد به آنچه اتفاق افتاده است نگاه کنیم و محتوای آگاهی عمیق‌تر خود را ارزیابی کنیم، همچنین از طریق تحقیقات نشان داده شده است که سرگردانی ذهن را در طول تجربیات استرس‌زا یا آسیب‌زا بسیار افزایش می‌دهد. در واقع، در حین سرگردانی ذهن، این عنصر فراآگاهی اغلب به طرز محسوسی کمرنگ می شود.

البته، زمانی که احساس بدی داریم و تحت تاثیر شرایط قرار می گیریم، می توانیم افکار زیادی داشته باشیم. اما زمانی که ما درگیر تفکر واگرا یا تفکری می شویم که از نظر منطقی مبتنی نیست، یک سری تصمیمات نامناسب می گیریم که می تواند زندگی ما را به طور جامع تغییر دهد. من این فرصت را داشتم تا از محقق و نویسنده مشهور مایکل پرلیس در مورد “تفکر تاریک” و ارتباط آن با محرومیت از خواب سوال کنم. او اظهار داشت: نمونه های زیادی از شب بیداری و افکار تاریک داشتم. گروهی از مردم بعد از نیمه شب که ذهن به خواب می رود شروع به فکر کردن می کنند، که می تواند تفکر تاریک را در اطراف ذهن ما افزایش دهد. پس چون عقل بخوابد، بیدار ماندن مضر است».

در واقع، کار پرلیس و تیمش نشان داد که بیداری شبانه به شدت به افزایش رفتارهای ناسازگارانه و تکانشی، از جمله خودکشی، خودآزاری، رفتار خشونت آمیز، مصرف مواد مخدر و مصرف غذا کمک می کند. مهمتر از همه، تحقیقات او نشان می دهد که خطر افکار خودکشی در ساعت 2 بامداد 4.25 برابر بیشتر است و در نتیجه خطر تغییرات قابل توجهی در تفکر وجود دارد.

تاریک اندیشی ذهن را سرگردان می کند

ایجاد تغییر با استفاده از “حواس پرتی”

می توان از مطالعات با استفاده از ارزیابی لحظه ای اکولوژیکی (ECA) که جمعیت های خاص و تجربیات آنها را در زمان واقعی بررسی می کند، به دست آورد. به طور خاص، محققان نمونه‌ای از افرادی را که افکار خودکشی داشتند و رایج‌ترین استراتژی‌های آنها که به نظر می‌رسید به کاهش تفکر تاریک کمک می‌کرد، مورد مطالعه قرار دادند. در این مطالعه، به شرکت‌کنندگان یک دستگاه ارزیابی دیجیتالی داده شد تا در یک دوره آزمایشی هفت روزه انجام شود و از آنها خواسته شد تا در مورد اینکه آیا در هر یک از استراتژی‌های تجویز شده ارائه شده مشارکت داشته‌اند یا خیر، پاسخ دهند.

نتایج به شرح زیر بود: راهبردهای مقابله ای مبتنی بر حواس پرتی/مثبت (یعنی مشغول نگه داشتن: 79٪، مثبت اندیشی: 58٪، معاشرت: 56٪، و انجام کاری خوب برای خود: 50٪) و راهبردهای ذهن آگاهی (یعنی یافتن دیدگاه: 60% مقابله با احساسات: 53% و خودآرامبخشی: 49% از این میان، حواس پرتی/مقابله مثبت 10 برابر موثرتر از روش های دیگر بود، اما به نظر می رسد حواس پرتی بهترین استراتژی برای کاهش پتانسیل است. برای تفکر تاریک

حواس پرتی مبتنی بر فعالیت که باعث فعالیت رفتاری مثبت می شود می تواند بسیار مفید باشد. تفکر تاریک که در مرکز احساسی مغز به نام سیستم لیمبیک ترویج می شود، می تواند منطق مغز را تحت الشعاع قرار دهد. با این حال، با اعمال حواس پرتی مثبت، می‌توانیم با دور شدن از سیستم لیمبیک متمرکز بر احساسات به سمت عملکرد اجرایی مغز، افکار تاریک لحظه‌ای را نادیده بگیریم. در اینجا چند نمونه از نحوه تغییر روانشناختی از تفکر تاریک با بسط نمونه های بالا آورده شده است:

ویلیام توماس بیان می کند که هر تعریفی از یک موقعیت می تواند بر زمان حال تأثیر بگذارد. طرز فکر ما در مورد هر چیزی همیشه در مراحل اولیه شکل می گیرد، اما عواقب آن می تواند شدید باشد. ما همیشه می‌توانیم لحظه‌های تاریک را در لحظه تغییر دهیم تا مسیر زندگی را که قرار بود در آن قرار داشته باشیم، کاملاً تغییر ندهند.

منبع: روانشناسی امروز

منبع: کلینیک آوان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا