رابطه و ازدواج

با افراد غیر منطقی چگونه رفتار کنیم؟

– آیا افرادی در زندگی شما وجود دارند که سعی می کنید با آنها کنار بیایید، اما همیشه به نوعی با احساس ناامیدی، غمگینی، عصبانیت یا تحقیر تعامل را ترک می کنید؟ آیا افرادی هستند که از ملاقات یا گذراندن وقت با آنها می ترسید زیرا چیزی در آنها وجود دارد که توانایی شما را از بین می برد یا شما را به سمت رفتارهای تکانشی سوق می دهد؟ یا آیا آنها همیشه موفق می شوند شما را وادار کنند که از موقعیتی که برای رفاه شما مهم است دست بکشید؟

یکی از مشتریان من تجربه رابطه خود را با نامزدش به اشتراک گذاشت. حتی با وجود اینکه او ادعا می کند نامزدش حامی و دوست داشتنی است، در طول مکالمه به حفاری های کوچکی ادامه می دهد. هر زمان که با نامزدش جلسه ای را ترک می کند، احساس “غم و ناامیدی” می کند که تا روز بعد ادامه می یابد. پس از گذراندن وقت با این شخص، او اغلب در راه خانه عصبانی می شود زیرا نامزدش با او مانند یک احمق رفتار می کند. مشتری من واقعا احمق نیست، اما ماهیت ناسالم گفتگو (مسموم شده توسط “نامزدش”) است.

هنر درک و برخورد با افراد غیرمنطقی احتمالاً بزرگترین درسی است که در چند سال اخیر از برخی بحران های بین فردی و حرفه ای آموخته ام. من بسیار خوش شانس بودم که یک مربی روابط شگفت انگیز با سابقه روان درمانی و تخصص منحصر به فرد در زمینه اختلالات شخصیت داشتم. او به من کمک کرد تا متوجه شوم که اغلب با افراد نامرتب سر و کار دارم و در تلاش برای به نتیجه رساندن روابط مرتکب اشتباهات کلاسیک هستم.

در آن زمان من دانشجوی روانشناسی با پیشینه روانشناسی بودم، فهمیدن اینکه در دوره کارآموزی با افرادی که اختلالات شخصیتی دارند سر و کار دارم لحظه بزرگی بود. مسئله این است که ممکن است فهرست واضحی از ویژگی‌هایی وجود داشته باشد که فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، ضد اجتماعی یا خودشیفته را در DSM (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی) توصیف می‌کند. اما وقتی با یکی از این افراد سر و کار دارید، علائم اغلب تا زمانی که زمان زیادی را با آنها سپری نکنید، ظاهر نمی شوند. حتی اگر نشانه هایی وجود داشته باشد، اما از نظر عاطفی گرفتار شده اید، ممکن است به تنهایی نتوانید آنها را تشخیص دهید. (مقاله پیشنهاد می شود آیا فرد مبتلا به «اختلال شخصیت مرزی» یا «اختلال شخصیت خودشیفته» می تواند تغییر کند؟ بخوانید.)

تعامل با چنین افرادی ممکن است باعث شود احساس بدی نسبت به خودتان داشته باشید یا آنها چیزهایی بگویند و کارهایی انجام دهند که مناسب شما نیست. اغلب، آنها با روش‌های جذابی مسلح می‌شوند که بعد از ناراحتی شما را بخندانند یا کاری خوشایند انجام دهند تا شما را در مورد اینکه کی هستند گیج کنند. بیشتر مردم ترجیح می‌دهند روی چیزهای خوب تمرکز کنند و موارد آسیب‌شناختی را که اغلب در معرض خطر هستند، کم اهمیت جلوه دهند.

یک فرد غیر منطقی در زندگی شما ممکن است اختلال شخصیت کامل نداشته باشد. آنها ممکن است فقط ویژگی های مرتبطی داشته باشند که هر از گاهی نشان می دهند. با این حال، بودن در کنار آنها بر عزت نفس و کیفیت زندگی شما تأثیر می گذارد.

برای اهداف این مقاله، در زیر فهرست کوتاهی از انواع افرادی که من آنها را “غیر معقول” می دانم آورده شده است:

به احتمال زیاد، شما به خوبی می دانید که منظور من چه کسی است.

اکنون، در اینجا چند استراتژی برای کمک به مدیریت افراد غیرمنطقی و به حداقل رساندن آسیب به خود، روزهایتان، سلامت روان و زندگی‌تان آورده شده است:

  • زمانی را که با آنها می گذرانید به حداقل برسانید: تعاملات خود را تا حد امکان کوتاه نگه دارید. البته، به حداقل رساندن قرار گرفتن در معرض آسیب ممکن است تا حد زیادی کمک کند.
  • ارتباط را منطقی نگه دارید: من فردی بسیار کلامی و قلب محور هستم، بنابراین همیشه سعی می کنم از منظر احساسی یا همدلانه با این افراد ارتباط برقرار کرده و استدلال کنم. همه‌ی ما تاکتیک‌های ارتباطی «وقتی X را انجام می‌دهی به من احساس Y می‌دهد» را در کتاب‌های رابطه خوانده‌ایم. این نوع ارتباط قلب محور فقط علیه افراد معقولی که به چنین ارتباطی اهمیت می دهند کار می کند. افراد غیرمنطقی معمولاً اهمیتی نمی دهند و پاسخ آنها (یا عدم پاسخگویی) اغلب شما را بیشتر ناراحت می کند. ارتباط واقعی را با حداقل جزئیات حفظ کنید.
  • در گفتگو روی آنها تمرکز کنید: موثرترین راه برای جلوگیری از قرار گرفتن در معرض نظرات تحقیرآمیز، فریبنده یا تحریف شده این است که تا حد امکان کمتر صحبت کنید. اگر مجبور هستید در اطراف آنها باشید یا با آنها صحبت کنید، اطلاعات کمی ارائه دهید و آنها را وادار کنید تا در مورد خودشان صحبت کنند.
  • این رویا را رها کن که روزی همان کسی می شوی که آرزو می کنم: من اغلب این را در جلسات مشاوره و همچنین در خودم می بینم. افرادی در زندگی ما هستند که فوق العاده به نظر می رسند و ما احساس می کنیم همیشه می توانند باشند، اما در نهایت، همیشه به طور قابل توجهی ما را آزار می دهند یا ما را ناامید می کنند. به طرز شگفت انگیزی، دفعه بعد که با ما خوب رفتار می کنند یا به نظر می رسد که برگ جدیدی را برگردانده اند، دوباره امیدوار می شویم و با ادامه روند در یک چرخه معیوب گرفتار می شویم.
  • از موضوعاتی که شما را آزار می دهد اجتناب کنید: قبل از وارد شدن به تعامل با یک فرد غیرمنطقی، موضوعاتی که باعث حمله می شود را در ذهن خود مرور کنید و مراقب اجتناب از آنها باشید. به عنوان مثال، اگر شریک زندگی شما همیشه در مورد انتخاب شغل شما به شما علاقه دارد، بی طرفانه پاسخ دهید و اگر از شما پرسید که اوضاع چگونه است، بلافاصله موضوع را تغییر دهید.
  • سعی نکنید آنها را مجبور کنید که دیدگاه شما را ببینند: سعی نکنید خودتان را توضیح دهید یا سعی نکنید آنها شما را درک کنند و با دیدگاه شما همدردی کنند. افراد غیرمنطقی این کار را نخواهند کرد و شما فقط با تلاش بدتر خواهید شد.
  • ایجاد حواس پرتی: اگر مجبور هستید با کسی وقت بگذرانید که معمولاً باعث ناراحتی شما می شود، سعی کنید در موقعیت های حواس پرتی در کنار او باشید. اگر حیوانی در مجاورت شما وجود دارد، روی بازی با حیوان خانگی تمرکز کنید، تعامل را بر اساس نوعی فعالیت تفریحی یا سرگرمی انجام دهید، یا به خودتان کمک کنید تا از این حلقه خارج شوید (برای مثال، پیشنهاد بازی یا تماشای یک فیلم یا قبل از شام در آشپزخانه سبزیجات بخورید). اگر بتوانید آنها را وادار به انجام کاری کنید که توجه آنها را جلب کند، حتی بهتر است.

همانطور که به یکی از داوران در این مقاله اشاره کردم، اگر به این مهارت‌ها تسلط داشته باشید و بتوانید این تعاملات را در عین حال متمدن و حتی دوستانه انجام دهید، ممکن است بتوانید رابطه را نجات دهید. نه اینکه لزوماً بخواهید، اما در برخی موارد، اگر آن شخص یکی از اعضای خانواده، رئیس یا یکی دیگر از عوامل کلیدی در زندگی شما باشد که نمی توانید آن را حذف کنید، این تاکتیک ها می توانند نجات دهنده باشند.

محمدامین مختاریان

مطالب مشابه:

به این محتوا امتیاز دهید

منبع: کلینیک آوان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا