کتاب و ادبیات

شمع محفل؛ چند روایت کوتاه از سبک زندگی حاج‌آقا مجتبی تهرانی

تهران – ایرنا – کتاب «شمع محفیل» بیانی است از زندگانی و تلاش علمی عالمی گمنام که علم ریزل را نزد آیت الله بروجردی فراگرفته و در «فقه الحدیث» و از جلسات تفسیر علامه طباطبا تسلط یافت. من، روش، راه و رسم تفسیر قرآن. قرآن را آموخت.

به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، کتاب «شرم محفیل» بیانی از زندگی و تلاش علمی عالمی گمنام است که در جوانی موفق به حضور در کلاس های درس شد. میرزا سیدجلال مدرس بافقی «نهنگ علما» و سپس «حلکا اصحاب» مشاهیر مشهدی را پیدا کرد و به او شهرت یافت. محمدتقی ادیب نیشابوری قبول شد و پس از 3 سال به حوزه علمیه قم و نزد علمای معروف از جمله آیت الله رفت سید حسین بروجردیآیت الله سید محمد محقق داماد و علامه سید محمد حسین طباطبایی مطالعه کرد

تهرانی علم رجال را نزد آیت الله بروجردی فرا گرفت و در فقه الحدیث تسلط یافت و از جلسات علامه طباطبایی راه و رسم تفسیر قرآن را آموخت و خود به تفسیر قرآن به سبک و سیاق علامه. .

«شرم محفیل» داستان زندگی پرماجرای دانشجوی جوان و با انگیزه ای به نام «آقا مجتبی تهرانی» است که به توصیه اکید پدرش، میرزا عبدالعلی تهرانیسالها در جلسات درس آیت الله با شور و شوق و تحقیق سید روح الله خمینی حضور یافت و در سایه تلاش بی وقفه و پشتکار مثال زدنی خود در عرصه علم آموزی، به مقامی رسید که آیت الله خمینی به دلیل مقبولیت «علمی» و محبوبیت «عملی» شاگرد و محقق خود، سخنرانی خود را در درس بیعه، مکاسب محرمه، آل طاهاره و اصولی رسائل خود را به آنها سپرد تا پس از تنظیم و آماده سازی، منتشر شود.

این کتاب پنجمین کتاب از مجموعه «قله‌ها به آسمان نزدیک‌ترند» است. این مجموعه نگاهی گذرا به زندگانی علما است تا راه را برای آشنایی علاقمندان با رویکرد علما هموار سازد. آنچه در این مجموعه آمده، برش هایی از زندگی عالمان دین و اهل معرفت است. این کتاب ها حاصل جستجو، مطالعه، بازنویسی، تلخیص و ویرایش مطالب از منابع مختلف است.

بخشی از متن کتاب

«صبح که قرار بود به تشییع برویم، حاج آقا مجتبی در حیاط منزل مرحوم ابوی به من گفت: امروز تشییع جنازه بیایید، ایشان با چشمانی درخشان و پر از امید تکرار کردند که مراسم امروز خیلی مهم است. یعنی از قبل می دانستند چه غوغایی و طوفانی برای تشییع جنازه تدارک دیده اند.

آیت الله فلسفی با علم به اینکه این منبر آخرین منبر ایشان خواهد بود، نام مبارک حضرت آیت الله العظمی خمینی را که نام ایشان حرام بود و چندین سال در زندان به سر می برد، با کمال احترام به زبان آوردند. این منبر از نظر محتوای سیاسی، حقوقی و فرهنگی قطعاً یکی از شایسته ترین و تأثیرگذارترین منبرهای تاریخ تبلیغ ایران است.

«وقتی از نجف به تهران برگشتم، اصرار کردند که یکی از مساجد مهم تهران را بگیرم، اما نپذیرفتم.

من پانزده سال نذر کرده بودم و دعا کرده بودم که خدایا! مرا در مسجد گرفتار مکن. بگذار درس و بحثم را بدهم و دنبال کار خودم بگردم.

یک روز برای دیدن مرحوم حاج آقا سعید (تهران) به مسجد جامع بازار رفتم. همینطور که داشتم بیرون می آمدم، ناگهان با آقای لاتی برخورد کردم. بدون مقدمه و بدون ارتباط با ما جلوی من را گرفت و گفت:

آشیخ! حاضری برای خدا کاری کنی؟!

او نمی توانست (حتی) نام من را درست تلفظ کند و می گفت:خبر خوب“! گفتم: چه کنیم؟ گفت: این مسجد و خانه خدا سطل زباله شده است. زیرزمین مسجد برای فروشندگان مواد مخدر انبار شده است! می آیند و وسایلشان را آنجا می گذارند. این را با همان تعبیر لوتی و مشت او:

اگر حاضری برای خدا کاری بکنی بیا اینجا زنده شو.

یک لحظه دیدم که اگر بخواهم برای خدا کاری کنم، اینجا جایی است که همه چیز را کنار بگذارم و بیایم این مسجد را بازسازی کنم.» (ص 186 و 187).

وی «شما محفیل، چند داستان کوتاه از سبک زندگی آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی» را نوشته است. محمدعلی عباسی اقدم در سال 1403 با کاغذ تحریر، جلد کاغذ، 296 صفحه، با شمارگان 1000 نسخه منتشر شد. این کتاب همراه با مقاله منتشر شده است.

منبع : خبرگزاری ایرنا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا