کتاب و ادبیات

نکوداشت فریدون ایل؛ استاد شعر و ادب و تاریخ+ تصاویر

یاسوج – ایرنا – اهالی فرهنگ، علم، ادب، هنر و رسانه با همت و حمایت و میزبانی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان کهگیلویه بیش از دو دهه مناسک عبادت را از خدمات ارزنده و آثار فاخری در پیش گرفتند. از استاد و شاعر شیرین سخن استاد «فریدون داوری» که هم اکنون در بیمارستان بستری است.

دریافت کنید
۱۳ مگابایت

مراسم یادبود استاد حاج فریدون داوری شاعر و نویسنده برجسته و نام آشنای عرصه زبان و ادبیات فارسی فرصتی است تا به عمق وجود این هنرمند بزرگ بنگریم و عشق و احساس را در دل خود زنده نگه داریم. قلب ها از دریچه شعر و ادبیات.

نکودش فریدون بیماری در دهدشت; استاد شعر، ادبیات و تاریخ

استاد داوری با سخنان شیوا و دلنشین خود آداب و رسوم زبان مادری ما را در دل ما جاودانه کرده و با صدای محلی خود روح زندگی را در کلام خود دمیده است.

شعر او نه تنها آینه ای از احساسات عمیق انسانی، بلکه گنجینه ای از فرهنگ و هنر این سرزمین است.

او با دو دهه تلاش و پژوهش، مرزهای ادبیات را گسترش داده و با تألیف ده ها کتاب به ویژه در حوزه هشت سال دفاع مقدس، خاطره آن دوران را در دل ما زنده نگه داشته است.

آثار او از نوحه های عاشورایی، مقالات علمی گرفته تا شعر احساسی، همه نشان از تعهد و عشق او به فرهنگ و ادب این سرزمین دارد.

نکودش فریدون بیماری در دهدشت; استاد شعر، ادبیات و تاریخ

در این روز خاص، با یادآوری شعر زیبای «ایل احسام و بره بی زارم تا بی» می توان به عمق احساسات او پی برد و از خاطرات کودکی و ذوق شاعرانه اش گفت.

داوری قلب پر از عشق را با کلماتی ساده اما عمیق به تصویر می کشد. این احساسات نه تنها در شعر او بلکه در زندگی او نیز قابل مشاهده است.

استاد داوری با وجود بیماری که دو دهه است با آن دست و پنجه نرم می کند، همچنان در دل اهالی فرهنگ و هنر به حیات خود ادامه می دهد و یادآور می شود که زندگی با همه چالش هایش همیشه زیباست.

فریدون داوری با اهدای ۲۰۰۰ جلد کتاب به فرهنگ و ارشاد نشان داده است که عشق به علم و ادب هرگز از بین نمی رود و همیشه در دل ما زنده خواهد بود. در این آیین نه تنها از آثار استاد داوری تجلیل شد، بلکه دوستداران شعر آرزوی بازگشت ایل حساس شاعر را داشتند تا بار دیگر دلهایشان را با سخنان او گرم کنند و یادآور شوند که عشق همیشه در دلها زنده است.

نکودش فریدون بیماری در دهدشت; استاد شعر، ادبیات و تاریخ

فریدون داوری کیست؟

فریدون داوری از شاعران پیشکسوت استان کهگیلویه و بویراحمد است که اشعار حماسی و آیینی او در کنار نوای موسیقی محلی، زمزمه گوش و دل مردم استان و مردم این دیار است. همچنین با خاطرات و اشعار این شاعر نام آشنا آشناست.

دروی ورود به دنیای شعر و شعر را از جوانی و با آن طبع شاعرانه و شیرین کلام آغاز کرد و امروزه در میان دوستداران و اصحاب فرهنگ و هنر به عنوان یکی از اسطوره های عرصه هنر و ادب و شعر آیینی شناخته می شود. . .

رتبه اول کنکور تربیت معلم، رتبه دوم کنکور سراسری و ورود به دانشگاه شیراز در فارغ التحصیلی از بین ۲۰ نفر برتر مقطع ارشد دانشگاه آزاد نجف آباد از سوابق تحصیلی داور است.

وی در سال ۱۳۶۶ وارد دانشگاه شیراز شد و در رشته زبان و ادبیات فارسی در دوره تربیت معلم با رتبه ممتاز و نخبه فارغ التحصیل شد.

پس از تحصیل در امور آموزشی دهدشت به عنوان مسئول، مدرس دانشگاه پیام نور، رئیس اداره ارشاد اسلامی گچساران، معاونت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مشغول به کار شد.

داوری در قالب های کلاسیک غزلیات مثنوی، قصیده و دو بیتی می سراید، اما شاهکار او در غزلیات ایلیش بازنمایی می شود. او اشعار محلی را در دو قالب غزل و غزل می سرود و زیبایی کلامش در کنار سادگی اشعار او را دلنشین می کرد به گونه ای که از او چهره ای ماندگار در منطقه ایلی و فر هنگی استان می ساخت.

او مبتکر شعر عامیانه محلی استان، صاحب آثار ایل احساس (شعر) از هر خرمن (شعر)، عشق جاودان (نثر) ایل خورشید، خشخاش پرچم های سرخ، شاعر برگزیده جشنواره فجر ۱۳۸۵ کتابخوان نمونه کشوری در سال ۱۳۹۷ دارای چهار دیپلم افتخار کشوری و دارای ۳۶ لوح تقدیر و هفت مقاله برگزیده علمی و پژوهشی است.

نکودش فریدون ایل; استاد شعر، ادبیات و تاریخ

برخی از آثار فریدون:

(فرزند کوهستان)

من فرزند کوهستان و از نسل باران هستم
با بهار ساران شادی دیگری دارم

رودخانه و جنگل وضوح متفاوتی داشتند
کوه دانا حال و هوای دیگری داشت

برف کم کم داشت آب می شد
احساس ما بستر مهتاب بود

صبح با صدای بنگ هی هی از خواب بیدار می شویم
پیاده بروید تا به قله دانا برسیم

شاهین اوج گرفته در حال پرواز بود
آهو داشت صخره هایش را نوازش می کرد

برگهای گل با شبنم پوشیده شده بود
قموری ساز دیگری می نواخت

ما مرد هستیم و با مردانگی آشنا هستیم
پسر آریوبرزن از نسل دانائیم است

ما در تضادهای عصر مردان هستیم
ما داماد غم و عروس دردیم

(بی قرار)

احساس و بار من بی قرارم تا تو بیایی
عزیزم تا تو بیایی گل خواهم کاشت

وای خدا بی تابم که بیای
دلم برات میسوزه تا تو بیای درد دارم

من از تو می خواهم که از ایل لیلی مراقبت کنی
بهار عید نوروز بی بهار تا تو بیایی

سی شکارچی غم منتظرم بیای
بی پولی تا بیایی چیکار میکنی؟

منتظرت هستم، منتظرت هستم
منتظرت هستم منتظرم بیایی

ای موی قربون قرات
بی قرارم تا تو بیای بی قرارم

د (مادر)

موهای گلیم جون همیشه گرمه
موهای گلیم جون همیشه رام شده
وجود من یک نکته کامل است
چشمانم مثل خرس آبی است
اثبات بسیار بادوام است
گلیم و سرفه و خورجین مفرش
صنایع دستی روزانه
قلب نازکتر برگ گل مو
من، دنیا، فقط غمگینم
کارم تمام شده
وجود من جلوه ای از رفتار من است

منبع : خبرگزاری ایرنا

Related Articles

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button