همه چیز از یک شبح شروع شد
تهران – ایرنا – به گفته والتر اسکات، «قلعه اوترانتو» اولین رمان مدرنی است که در پی داستانی سرگرم کننده با بنیان عاشقانه های قدیمی با موضوع جوانمردی منتشر شد.
به گزارش ایرنا، «قلعه اوترانتو» رمانی است از هوراس والپولکه از آن به عنوان اولین رمان در ژانر گوتیک (ژانری از ادبیات که از ترکیب مضامین ترسناک و رمانتیک خلق شده است) در تاریخ یاد می شود، اولین بار در سال ۱۷۶۴ منتشر شد.
هوراس والپول (۲۴ سپتامبر ۱۷۱۷ – درگذشته ۲ مارس ۱۷۹۷) نویسنده، رماننویس و سیاستمدار اهل پادشاهی بریتانیا و پسر رابرت والپول، اولین نخستوزیر بریتانیا بود. او همچنین برنده جوایزی مانند Fellow of the Royal Society شده است. او از سال ۱۷۴۱ تا ۱۷۶۸ عضو پارلمان بریتانیا بود.
نویسنده در چاپ دوم این کتاب کلمه گوتیک را در زیرنویس آن اضافه کرده و نوشته است: یک داستان گوتیک.
ادبیات گوتیک که گاهی اوقات در قرن بیستم به آن گوتیک ترسناک نیز می گویند، یک ژانر ادبی با ویژگی های ترسناک و روحی است. این نام برگرفته از معماری گوتیک در اروپای قرون وسطی است که اغلب به عنوان ویژگی اصلی مکان ها و فضاهای روایت در اولین رمان های گوتیک به کار می رود.
منبع الهام والپول در خلق داستان قلعه اوترانتوکابوسی بود که او یک شب در خانه – یا بهتر است بگوییم، عمارت گوتیک بازسازی شده اش – در جنوب غربی لندن دید. والپول ادعا کرد که در یک کابوس شبح را با یک دست زرهی بسیار بزرگ دیده است. نویسنده بودن برای خلق یک داستان کافی است. این را به دانش والپول از تاریخ قرون وسطی و فضا و ماجراجویی اضافه کنید.
قلعه اوترانتو مسیری را آغاز کرد که در قرن ۱۸ و ۱۹ به اوج جذابیت و شکوفایی خود رسید و افراد بزرگی مانند مری شلی، برام استوکر، رابرت لوئیس استیونسون و ویلیام توماس بکفورد آنها در یک مسیر قدم گذاشته اند و کارهایی مانند فرانکشتاین و دراکولا ایجاد کرده اند
کنراد، تنها فرزند پسر مانفرد، امیر جبار اهل اوترانتو، در روزی که قرار است با امیر دخت ایزابلا ازدواج کند، کشته می شود. او می میرد، یک مرگ مشکوک. و این مرگ هولناک وقایع حیرت انگیز بسیاری را به دنبال دارد.
فضاسازی ها، توصیف دقیق و تکان دهنده شخصیت ها، شرایط، رویدادها و پدیده های ماوراء طبیعی باعث شده است. قلعه اوتورانتو یک اثر سینمایی باشد. آنچه نویسنده خلق کرده در مقابل چشمان خواننده زنده می شود. می بینید که مانفرد چگونه فردی است و کنراد چگونه می میرد و ایزابل در سرداب های زیر قلعه با چه خطراتی روبروست.
در پشت جلد این کتاب آمده است: «در قرن هجدهم، زمانی که داستان با وحشت و توهم، با رمز و راز و سوء ظن، مرگ و نفرین، موجودات غیرطبیعی و قوانین ماوراء طبیعی آمیخته شد، ژانر ادبی تحت عنوان «گوتیک» متولد شد. ادبیات گوتیک مملو از پدیده های غیرعادی تصویر و فانتزی است.
گاهی افراد عادی پا را فراتر از دنیای معقول و معمولی خود می گذارند. بنابراین در آثار گوتیک ضمن تأکید بر احساسات، جنبه لذت بخش ترس نیز روایت می شود. این گونه است که داستان ها و رمان های این ژانر ادبی، از قلعه انتاریو، دراکولا و فرانکنشتاین گرفته تا سرود کریسمس و شبح اپرا، بارها خلاصه شده اند، روایت ها و خوانش های زیادی دارند و به زبان های بسیاری ترجمه شده اند. . و اقتباس های سینمایی موفقی ارائه شده است.
در اهمیت قلعه اوترانتو همین بس که والتر اسکات آن را شایسته توجه توصیف کرد، نه تنها به دلیل جذابیت شگفت انگیز داستان، بلکه به این دلیل که اولین نمونه از یک رمان مدرن است که داستانی سرگرم کننده را دنبال می کند. با پایه ای از عاشقانه های قدیمی. درباره جوانمردی است.»
سر والتر اسکاترماننویس، شاعر، مورخ و زندگینامهنویس اسکاتلندی است که اغلب به عنوان مخترع یا پدر رمان تاریخی شناخته میشود، زیرا او قالبی برای این ژانر داستانی ایجاد کرد که تا به امروز دنبال میشود.
بخش هایی از کتاب:
مانفرد، نجیب زاده اوترانتو، یک پسر و یک دختر داشت: دخترش دوشیزه ای ۱۸ ساله و بسیار زیبا به نام ماتیلدا بود، پسرش کنراد سه سال کوچکتر، جوانی ناآرام و ناراحت، عاری از هر استعداد امیدوارکننده، اما به طرز دردناکی پدر و پدر هرگز به ماتیلدا علاقه نشان ندادند.
مانفرد وعده ازدواج پسرش را با ایزابلا، دختر مارکیز ویچنزا داده بود و سرپرستان ایزابلا او را به مانفرد سپردند تا به محض بهبود بی ثباتی شوخ طبعی کنراد، او جشن عروسی را برگزار کند.
بی قراری مانفرد برای این مراسم توجه خانواده و اطرافیانش را به خود جلب کرده بود، خانواده که از خلق و خوی نجیب زاده باخبر بودند واقعاً جرات اظهار نظر در مورد این عجله را نداشتند. هیپولیتا، همسر مانفرد که بانویی بشاش بود، گاهی دل به دریا می زد و با اشاره به سن کم و مهمتر از آن ناتوانی های جسمی تنها پسرشان، خطر ازدواج در این سن کم را به آنها گوشزد می کرد. اما او هرگز جوابی دریافت نکرد جز انتقاداتی که در مورد کوری تنور خودش…
شخصیت های «قلعه اوترانتو» در جدال عشق، نفرت، جاه طلبی و ترس به تصویر کشیده شده اند. مانفرد با شخصیت پیچیده و چندلایه خود نماد قدرت طلبی و استبداد است. ایزابلا با معصومیت و شجاعت خود در برابر ظلم مانفرد می ایستد و تئودور، جوانی شجاع و پرشور، به دنبال عدالت و عشق است. این شخصیت ها در فضایی پر از رمز و راز و وحشت، با سرنوشتی اجتناب ناپذیر دست و پنجه نرم می کنند.
همانطور که از یک اثر قرن ۱۸ انتظار می رود، این کتاب دارای نمادها، کنایه ها و البته پیام های اخلاقی بسیاری است. ناپایداری ظلم، بی شرمی بودن اعمال بد و پیروزی خیر بر بدی از این پیام هاست.
ترجمه «قلعه اوترانتو». مهرداد وسطقی دارای ۲۱۴ صفحه و توسط انتشارات ققنوس راه اندازی شده است.
منبع : خبرگزاری ایرنا