رابطه و ازدواج

چگونه خود را با تمام معایب دوست داشته باشیم

– همه ما ماسک های مختلفی می زنیم تا خودمان را پنهان کنیم. اگر تا به حال با همسایه ای که ترجیح می دهید با او صحبت نکنید احوالپرسی کرده باشید، دقیقاً منظور من را خواهید فهمید. شما حتی زمانی که حوصله لبخند زدن ندارید لبخند می زنید. ممکن است در مورد روز آنها بپرسید، حتی اگر واقعاً برایتان مهم نباشد. شما ارتباط چشمی را حفظ می کنید و با حرکت دادن سر خود در داستان به ظاهر بی پایان، آنها را تصدیق می کنید، حتی اگر از نظر ذهنی به واقعیت نزدیک نباشد.

پوشیدن این ماسک‌ها گاهی اوقات می‌تواند غیرصادقانه یا حتی «جعلی» به نظر برسد، اما برای زندگی ما به عنوان حیوانات اجتماعی ضروری است. ماسک ها ابزارهایی هستند که روابط و کل جوامع را در کنار هم نگه می دارند و نیازهای ما را با نیازهای دیگران هماهنگ می کنند. بدون این اعمال ظریف خویشتن داری و عملکرد، زندگی اجتماعی می تواند به هرج و مرج تبدیل شود. تبادلات اجتماعی بدون فیلتر می تواند روابط را تیره کند و اعتماد را از بین ببرد. از برخی جهات، پوشاندن کمتر در مورد فریب است و بیشتر در مورد انتخاب تقریبی مهربانی و توجه است، در حالی که واقعاً احساس می کنیم هیچ کدام را نداریم.

اما نوع دیگری از ماسک وجود دارد که ما اغلب از آن استفاده می کنیم، ظریف تر و در عین حال عمیق تر در روان ما ریشه دارد. این ماسک‌ها بر اساس انتظارات در مورد نحوه رفتار، ظاهر یا حتی احساس ما شکل می‌گیرند و در صورت عدم کنترل، می‌توانند آسیب‌های قابل توجهی به بار آورند. (مقاله پیشنهاد می شود قربانی آموزش و فرهنگ آلوده نباشید بخوانید.)

داستان هایی که درباره خودمان باور داریم

همه ما داستان هایی درونی کرده ایم که چه کسی هستیم و چه کسی باید باشیم. برخی داستان‌ها از انتظارات فرهنگی ناشی می‌شوند، که شامل باورهای اجتماعی درباره معنای داشتن یک زندگی “موفق” یا “قابل قبول” است. اگرچه آنها به ندرت به صراحت بیان می شوند، اما سیاست، مدارس، فیلم ها، هنر و حتی کمپین های بازاریابی ما را از چنین داستان هایی اشباع می کند. به عنوان مثال، از پسرها انتظار می رود مانند جیمز باند قوی و رواقی باشند، در حالی که به دختران آموزش داده می شود که مانند باربی زیبا و شیرین باشند. نفوذ چنین کلیشه های فرهنگی همه جا وجود دارد.

سپس انتظارات اجتماعی وارد عمل می شود. نقش هایی که ناخودآگاه در کودکی وارد می شویم و تا بزرگسالی انجام می دهیم. شاید شما به عنوان یک فرد “مسئول” بزرگ شده باشید و همیشه انتظار داشته باشید که از خواهر و برادر خود مراقبت کنید. یا شاید شما “دلقک کلاس” بودید که سعی می کردید دیگران را بخندانید تا آنها را خوشحال کنید. این نقش‌ها می‌توانند ظاهر شما را برای دهه‌ها، آنچه را که دنبال می‌کنید و نحوه برخورد شما با شکست یا موفقیت را شکل دهند.

در نهایت، انتظارات فردی وجود دارد که اغلب تحت تأثیر فشارهای فرهنگی و اجتماعی و همچنین سابقه شخصی شما است. ممکن است اینگونه به نظر برسند: «تا الان باید همه چیز را فهمیده باشم» یا «همیشه باید مهربان و بخشنده باشم». این خواسته های درونی می تواند باعث شود که احساس کنید در یک نبرد دائمی با خودتان هستید. شما دائماً از ایده آل هایی کوتاه می آیید که حتی ممکن است با آنچه واقعاً می خواهید مطابقت نداشته باشند. (مقاله پیشنهاد می شود تله سازگاری در روابط عاطفی و اجتماعی بخوانید.)

وزن خفه کننده “باید”

کلمه “باید” ممکن است بی ضرر به نظر برسد، اما وقتی بی دقت از آن استفاده می شود، می تواند به یک بار سنگین تبدیل شود. زیرا در زیر آن اغلب یک استاندارد سفت و سخت وجود دارد که فضای کمی برای دلسوزی به خود یا انعطاف پذیری باقی می گذارد. به طور خاص، زمانی که بر اساس «بایدها» زندگی می‌کنید، به احتمال زیاد:

وزن “باید” می تواند خود را به طرق مختلف نشان دهد: استرس، فرسودگی شغلی، عزت نفس پایین یا احساس طولانی مدت نارضایتی از زندگی. در حالی که فرهنگ خود-بهبودی اغلب ایده «رفع» این معایب را در صنعت شادی به بازار عرضه می کند، حقیقت این است که شما نیازی به رفع آنها ندارید. شما نیاز به رهایی دارید (مقاله پیشنهاد می شود راهنمای افزایش اعتماد به نفس و ایجاد عزت نفس + سوالات متداول بخوانید.)

شجاعت دوست داشتن خود

رها کردن آنچه که «باید» باشید به معنای کنار گذاشتن نظم شخصی یا امتناع از پیشرفت شخصی نیست. در عوض، این در مورد پرورش شجاعت برای در آغوش گرفتن آن چیزی است که هستید، نقص ها، خصلت ها و همه چیز. این در مورد رهایی خود از چنگال «باید»های اجتماعی، خانوادگی و فردی است تا فضا را برای یک زندگی معتبرتر و مبتنی بر ارزش باز کنید.

در اینجا نحوه شروع این فرآیند آمده است:

  • به ماسک های خود توجه کنید. با نگاه کردن به نقش ها و انتظاراتی که بازی کرده اید شروع کنید. چه زمانی بیشتر احساس می کنید که مجبور هستید به روش خاصی رفتار کنید یا بخش های خاصی از خود را پنهان کنید؟ به عنوان مثال، آیا از به اشتراک گذاشتن تلاش های خود اجتناب می کنید زیرا می ترسید ضعیف دیده شوید؟ یا به هر درخواستی، حتی زمانی که ناراحت کننده است، بله می گویید، زیرا می ترسید دیگران را ناامید کنید؟ یک یادداشت در مورد این الگوها می تواند به شما کمک کند تا مشخص کنید چه ماسک هایی می پوشید و چرا. (مقاله پیشنهاد می شود آزادی از جلب رضایت دیگران بخوانید.)
  • شفقت به خود را تمرین کنید. وقتی متوجه می‌شوید که چقدر زمان صرف دنبال کردن تأییدیه‌های خارجی کرده‌اید، به راحتی احساس ناامیدی می‌کنید. اما به جای اینکه خودتان را قضاوت کنید، سعی کنید با مهربانی با این درک روبرو شوید. به خود یادآوری کنید که این ماسک ها اغلب به دلیل تمایل به تعلق داشتن، احساس امنیت یا برآورده کردن انتظارات افرادی که دوستشان دارید ساخته می شوند. یکی از تمرین‌های مفید این است که تصور کنید با خودتان مانند یک دوست صمیمی صحبت می‌کنید. شما آنها را برای تلاش سرزنش نمی کنید. بلکه از آنها حمایت و تشویق می کنید. (مقاله پیشنهاد می شود ۸ استراتژی ساده برای تقویت شفقت به خود بخوانید.)
  • ارزش های خود را روشن کنید. در حالی که انتظارات اغلب از منابع خارجی می آیند، ارزش ها از درون می آیند. زمانی را صرف فکر کردن در مورد آنچه واقعا برای شما مهم است، نه آنچه فکر می کنید باید مهم باشد، بلکه آنچه شما را روشن می کند. آیا برای خلاقیت، مهربانی، ماجراجویی یا صداقت ارزش قائل هستید؟ باز هم، ژورنال نویسی در مورد این سوال ممکن است بینش مهمی به شما بدهد. ارزش های شما به عنوان یک قطب نما عمل می کنند و به شما کمک می کنند زندگی را به گونه ای معنادار و معتبر هدایت کنید. (مقاله پیشنهاد می شود کاوش در معنا و ارزش در زمان آشفتگی بخوانید.)
  • قدم های کوچک و شجاعانه بردارید. زندگی واقعی به این معنی نیست که هر ماسک را یک شبه بردارید. این به معنای انتخاب های کوچک و عمدی است که با ارزش های شما همسو باشد. شاید به خودتان اجازه دهید که بدون احساس گناه راحت شوید، زیرا می دانید که مراقبت از خود یک نیاز طبیعی است. هر قدمی که برمی دارید این باور را تقویت می کند که شایسته هستید، نه به این دلیل که برخی از استانداردهای بیرونی را رعایت می کنید، بلکه به این دلیل که وجود دارید. (مقاله پیشنهاد می شود تصمیم گرفت رها کند بخوانید.)

زیبایی نقص

وقتی آنچه را که “باید” باشید رها کنید، چیزی قابل توجه خواهید یافت. عیب های شما تعهد نیستند، بلکه بخشی از انسانیت شما هستند. شکاف‌های زره ​​شما جایی است که اصالت می‌درخشد و ارتباطات عمیق‌تر و احساس آزادی بیشتری را دعوت می‌کند.

بنابراین دفعه بعد که سعی می کنید همان فردی باشید که فکر می کنید «باید» باشید، مکث کنید. نفس بکش و به یاد داشته باش که همینطور که هستی کافی هستی. وقتی یاد می گیرید که خود را با تمام معایب خود دوست داشته باشید، دری را به روی یک زندگی کامل (نه از نوع کمال گرا) و زندگی ای که ارزش زیستن داشته باشد باز می کنید.

محمدامین مختاریان

مطالب مشابه:

به این محتوا امتیاز دهید

منبع: کلینیک آوان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا