۴ سبک فرزندپروری که منجر به کمالگرایی میشود
کلینیک روانشناسی و مشاوره ایوان آیا با کمال گرایی سر و کار دارید؟ کمال گرایی اغلب شامل تعیین استانداردهای بالا، تلاش برای راضی نگه داشتن دیگران و ترس از نرسیدن به اهداف است.
بسیاری از مردم به اشتباه کمال گرایی را معادل برتری می دانند، اما در واقعیت، معمولا برعکس عمل می کند. کمال گرایی به جای انگیزه دادن به ما یا کمک به پیشرفت، اغلب منجر به انتقاد شدید از خود، استرس مزمن و چالش های سلامت جسمی و روانی می شود. همچنین می تواند این باور مخرب را ایجاد کند که عزت نفس و عشق را باید به دست آورد.
چرا افراد دارای ویژگی های کمال گرا هستند؟
اگر با کمال گرایی دست و پنجه نرم می کنید، احتمالاً از خود پرسیده اید که چرا این ویژگی ها را ایجاد کرده اید. در حالی که هیچ دلیل واحدی برای کمال گرایی وجود ندارد، اکثر مردم تشخیص می دهند که جنسیت، فرهنگ، شخصیت ذاتی و تجربیات آنها در این امر نقش دارد. اما سبکهای فرزندپروری نیز میتواند به کمالگرایی کمک کند، زیرا والدین تأثیر زیادی بر رشد عادات، ارزشها، باورها و ادراک ما از خود دارند.
چهار سبک فرزندپروری شرح داده شده در این مقاله شامل مطالبه گری، هدف مداری، حواس پرتی و درمانده است. همانطور که توضیحات این مقاله را می خوانید، به این توجه کنید که آیا سبک های داده شده در نحوه تربیت شما وجود دارد یا در نحوه تربیت فرزندانتان.
والدین مطالبه گر
والدین خواهان نشانگرهای موفقیت مانند جوایز، نمرات و عناوین را در اولویت قرار می دهند و به نظرات دیگران بیش از هر چیز ارزش می دهند. آنها فرزندان خود را به عنوان امتداد خودشان می بینند و عزت نفس خود را به دستاوردهای فرزندانشان گره می زنند. وقتی فرزندانشان کوتاه می آیند، والدین خواستار ممکن است احساس شرمندگی یا بی کفایتی کنند.
والدین خواستار به فرزندان خود (حتی کودکان بالغ) می گویند که چه کاری انجام دهند و اغلب نمی پرسند فرزندشان چه می خواهد، نیاز دارد یا چه احساسی دارد. آنها اغلب از پرخاشگری کلامی (فریاد، فحش و فریاد) و تنبیه بدنی استفاده می کنند تا به فرزندان خود بیاموزند که شکست و نافرمانی قابل قبول نیست. آنها معتقدند که روش های خشن منجر به موفقیت می شود.
فرزندان والدین خواستار با احساس بی کفایتی بزرگ می شوند زیرا دائماً از انتظارات والدین خود و حتی خود آنها کوتاه می آیند. آنها اغلب برای شناسایی خواسته های خود تلاش می کنند زیرا اهداف و ایده آل های والدین خود را درونی کرده اند. آنها همچنین می آموزند که تنها زمانی دوست داشتنی هستند که دیگران را راضی کنند و تلاش برای کمال راهی برای دریافت پذیرش، عشق و توجه می شود. (مقاله پیشنهاد می شود ۱۶ نشانه که شما توسط والدین انتقادی بزرگ شده اید بخوانید.)
والدین هدف گرا
کمال گرایی را زمانی می توان آموخت که کودکان با والدین هدف گرا و کمال گرا بزرگ شوند که تلاش های کمال گرا را الگوبرداری می کنند یا به آنها پاداش می دهند. کمال گرایی زمانی تشویق می شود که کودکان به خاطر دستاوردهایشان به جای شخصیت یا تلاش هایشان تحسین شوند. در سبک فرزندپروری چنین والدینی، تمرکز بر نتایج است نه فرآیند.
والدین هدف گرا عموماً محبت آمیز هستند و لزوماً مستقیماً انتظارات غیرواقعی از فرزندان خود ندارند (اگرچه گاهی اوقات می توانند مطالبه گر باشند). آنها ارزش خود را در ظاهر خانواده، خانه و غیره حفظ می کنند و الگوی رسیدن به سطوح بسیار بالا و دستیابی به موفقیت تحصیلی، شغلی یا پولی هستند. (مقاله پیشنهاد می شود کمال گرایی، دشمن موفقیت کودکان بخوانید.)
والدین پریشان
والدین پریشان نیازهای جسمی فرزندانشان را برآورده می کنند اما نیازهای عاطفی آنها را برآورده نمی کنند. آنها معمولاً نیت خوبی دارند، اما از احساسات، نیازهای فرزندان و تأثیر رفتارشان بر فرزندان خود بی اطلاع هستند.
والدین پریشان ممکن است ساعت های طولانی کار کنند و از نظر فیزیکی و عاطفی در دسترس نباشند و نتوانند از نظر عاطفی با فرزندان خود ارتباط برقرار کنند.
چنین والدینی ممکن است آشکارا خواهان کمال نباشند، اما رفتار آنها نشان می دهد که موفقیت ارزش یک فرد را مشخص می کند. عدم توجه آنها همچنین می تواند به کودکان بگوید که به اندازه کافی باهوش، جذاب یا استعداد کافی برای جلب توجه آنها نیستند.
کمال گرایی راهی برای کودکانی است که در مرکز توجه والدین خود نیستند. چنین کودکانی از طریق کمال گرایی سعی در جلب توجه و یا رهایی از زیر بار والدین خود دارند. (مقاله پیشنهاد می شود چگونه با والدینی که از نظر عاطفی غافل هستند مرزبندی کنیم؟ بخوانید.)
پدر و مادر درمانده
والدین درمانده مهارت های لازم را برای رویارویی موثر با چالش های زندگی و نیازهای فرزندان خود ندارند. آنها ممکن است به دلیل تروما، بیماری روانی، اعتیاد یا اختلال شناختی استرس مزمن داشته باشند. همچنین ممکن است تحت تأثیر عوامل استرس زای مزمن مانند بیماری، بیکاری، فقر، مشکلات سلامتی یا زندگی در یک جامعه ناامن قرار گیرند.
والدین درمانده فقط حواس پرت و خسته نیستند. آنها نمی توانند یک محیط امن و پرورش دهنده برای فرزندان خود فراهم کنند. در خانواده های ناکارآمد، یا فقدان قوانین و ساختار منسجم وجود دارد و یا قوانین بیش از حد سختگیرانه یا خودسرانه هستند. آنها یا انتظارات غیر واقعی از فرزندان خود دارند (مثلاً انتظار دارند یک کودک ۵ ساله غذا درست کند و خانه را تمیز کند) یا اصلاً توقعی ندارند.
بزرگ شدن با والدین درمانده گیج کننده است و کودکان اغلب خود را مقصر مشکلات خانوادگی می دانند. آنها ممکن است بر این باور باشند که اگر بچههای «بهتر» بودند، همه خوشحال میشدند و فکر میکردند: «اگر نمرههای بهتری میگرفتم، پدر اینقدر استرس نداشت» یا «اگر بچه خوب و بینقصی بودم، مامان این کار را نمیکرد. نوشیدنی.” برخی از والدین درمانده حتی آشکارا فرزندان خود را سرزنش می کنند و این باورهای مضر را تقویت می کنند.
در پاسخ، برخی از کودکان از کمال گرایی برای ایجاد حس کنترل و ثبات استفاده می کنند. آنها ممکن است روی کارهای کوچک وسواس داشته باشند یا برای جبران احساس بی کفایتی و سرزنش برای عملکرد بی عیب و نقص تلاش کنند و امیدوارند نظم و امنیت را در محیط غیرقابل پیش بینی خود برقرار کنند. (مقاله پیشنهاد می شود اثرات طولانی مدت داشتن والدین مبتلا به اختلال روانی بخوانید.)
نتیجه گیری
در حالی که والدین خواستار، هدف گرا، حواس پرت و درمانده در رفتارهای خود متفاوت هستند، آنها در ناتوانی مشترک در توجه، درک و ارزش گذاری احساسات فرزندانشان مشترک هستند. کودکان این ناتوانی را به عنوان عدم علاقه به شناخت واقعی خود (افکار، احساسات، رویاها و اهداف) تجربه می کنند.
اگر به این روش ها بزرگ شده اید، احتمالاً یاد گرفته اید که کامل بودن باعث جلب توجه و تمجید شما می شود یا به شما کمک می کند از تنبیه و انتقاد شدید اجتناب کنید. ارزش شخصی شما (و گاهی اوقات بقای شما) به رضایت والدین و حفظ تصویر یک خانواده موفق بستگی دارد. در نتیجه، شما همیشه به دنبال تأیید خارجی بودید، به این امید که در نهایت باعث شود احساس شایستگی کنید.
محمدامین مختاریان
مطالب مشابه:
منبع: کلینیک آوان