رابطه و ازدواج

رژیم غذایی سایکوبیوتیک و سلامت روان

کلینیک روانشناسی و مشاوره ایوان بسیاری از مطالعات ثابت کرده اند که رژیم غذایی سالم تاثیر مثبتی بر سلامت روان دارد. رژیم غذایی می تواند راز یک زندگی سالم تر، مشابه زندگی نسل های قبلی (از جمله پدربزرگ ها و مادربزرگ های ما) باشد. همچنین دلیل زندگی سالم‌تر در جمعیت‌هایی است که از رژیم‌های غذایی خاصی پیروی می‌کنند، مانند رژیم غذایی مدیترانه‌ای یا برخی از انواع رژیم‌های غذایی ژاپنی. در بسیاری از فرهنگ های باستانی، اعتقاد بر این است که نوع رژیم غذایی ما به طور قابل توجهی بر سلامت جسمی و روانی ما تأثیر می گذارد. در فرهنگ ژاپنی، مفهوم شوکویکو به تاکید بر آموزش تهیه غذا و عادات غذایی آگاهانه برای رفاه جسمی و روانی اشاره دارد. در فرهنگ های هندی و ایرانی، این باور قوی وجود دارد که غذا برای پیشگیری و درمان بیماری ها و همچنین برای حفظ سلامت کلی بهتر از دارو است. در حالی که برای تعیین مکانیسم دقیق تأثیر تغذیه و رژیم غذایی بر سلامت روان به مطالعات بیشتری نیاز است، واضح است که تغذیه نقش مهمی در سلامت جسمی و روانی دارد.

مطالعات جدید نشان می دهد که رژیم غذایی متعادل و غنی از میوه ها، سبزیجات، غلات کامل، غذاهای دریایی و روغن زیتون نه تنها استرس و اضطراب را کاهش می دهد، بلکه عملکرد شناختی را نیز افزایش می دهد. از سوی دیگر، رژیم های غذایی ناسالم با غذاهای ناسالم و فرآوری شده منجر به مشکلات روانی از جمله افسردگی و اضطراب می شود. ثابت شده است که خوردن غذاهای غنی از اسیدهای چرب امگا ۳ مانند سالمون، ماهی آزاد، ساردین، گردو و دانه کتان باعث بهبود خلق و خو و سلامت روان می شود. (مقاله پیشنهاد می شود خاک چه ربطی به سلامت روان دارد؟ بخوانید.)

میکروبیوم روده، رژیم غذایی و سلامت روان

میکروبیوم روده (اکوسیستم پیچیده باکتری ها، ویروس ها و قارچ ها در دستگاه گوارش) به طور فزاینده ای با جنبه های مختلف سلامت انسان، از جمله رفاه روانی مرتبط است. عوامل ژنتیکی، سنی و محیطی ترکیب میکروبیوتای روده را تعیین می کنند. در میان عوامل محیطی، اجزای رژیم غذایی خاص مانند فیبر، میوه ها، گوشت قرمز و محصولات لبنی می توانند به طور قابل توجهی بر تنوع و ساختار میکروبیوم روده تأثیر بگذارند. ما می توانیم ترکیب میکروارگانیسم های ساکن در سیستم گوارش را از طریق اصلاحات رژیم غذایی تحت تاثیر قرار دهیم.

میکروب های روده نقش مهمی در سلامت روان و اختلالات روانی مانند استرس، افسردگی و اضطراب دارند. این اثر مفید از طریق محور روده-مغز اعمال می شود. روده و مغز به طور پیچیده ای از طریق شبکه پیچیده ای از مسیرهای عصبی، هورمونی و ایمنی به نام محور روده-مغز به هم مرتبط هستند. این ارتباط دو طرفه میکروبیوم را قادر می سازد بر عملکرد مغز از جمله سیستم های پاسخ به استرس تأثیر بگذارد. برخی از انواع میکروارگانیسم های روده ای انتقال دهنده های عصبی مانند سروتونین یا گاما آمینو بوتیریک اسید (GABA) تولید می کنند که به طور مستقیم بر عملکرد مغز تأثیر می گذارد. علاوه بر این، میکروبیوم مفید روده سیستم ایمنی را تعدیل کرده و از التهاب جلوگیری می کند. تغییر ترکیب میکروبیوم به سمت انواع نامطلوب، به نام دیسبیوز، باعث التهاب مزمن می شود که به سیستم عصبی مرکزی گسترش می یابد و عملکرد مغز را مختل می کند.

یک رژیم روان‌زیستی شامل الگوهای غذایی و انتخاب‌های غذایی است که رشد و نگهداری باکتری‌های مفید روده را افزایش می‌دهد. رژیم سایکوبیوتیک معمولاً شامل غذاهای سرشار از فیبر مانند میوه ها، سبزیجات و غلات کامل است. غذاهای تخمیر شده (مانند ماست، کفیر و کلم ترش) و پروبیوتیک ها که باکتری های مفید موجود در غذاهایی مانند سیر، پیاز و موز را تغذیه می کنند، به تقویت میکروبیوم روده سالم کمک می کنند. مفهوم رژیم غذایی روان‌شناختی نشان می‌دهد که با پرورش میکروبیوتای روده‌مان از طریق انتخاب آگاهانه غذا، می‌توانیم به طور بالقوه انعطاف‌پذیری روانی خود را افزایش دهیم و رفاه ذهنی خود را بهبود بخشیم. این زمینه تحقیقاتی نوظهور اهمیت تغذیه را نه تنها برای سلامت جسمی بلکه برای سلامت روان نیز برجسته می کند.

رژیم روانشناسی و سلامت روان

یک مقاله تحقیقاتی که اخیراً در Nature منتشر شده است، تأثیر یک رژیم غذایی روان‌شناختی را بر سطوح استرس درک شده در بزرگسالان سالم بررسی کرده است. یافته‌ها نشان داد شرکت‌کنندگانی که از رژیم غذایی پیروی می‌کردند، ۳۲ درصد کاهش استرس را تجربه کردند، در مقایسه با کاهش ۱۷ درصدی در افرادی که رژیم کنترل‌شده را دنبال کردند. این تحقیق شامل یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده با شرکت کنندگان ۱۸ تا ۵۹ ساله بود که بر عادات غذایی و ثبات میکروبی تمرکز داشت. در حالی که رژیم غذایی منجر به کاهش قابل توجه استرس ادراک شده شد، هیچ تفاوتی بین دو گروه از نظر ترکیب میکروبی مشاهده نشد. این تحقیق نشان می دهد که مداخلات غذایی با هدف سلامت روده ممکن است به عنوان استراتژی های موثر برای مدیریت استرس عمل کند. با این حال، محققان پیشنهاد کردند که تحقیقات بیشتری برای درک مکانیسم های زیربنایی درگیر مورد نیاز است. (مقاله پیشنهاد می شود افسردگی، میکروبیوم روده و ویتامین ها بخوانید.)

نتیجه گیری:

حالات خلقی و روانی تحت تأثیر تعامل پیچیده عوامل ژنتیکی، مرتبط با سن و محیطی قرار دارند. تحقیقات نشان می‌دهد که ژن‌های خاصی می‌توانند بر سیستم‌های انتقال دهنده عصبی که خلق و خو را تنظیم می‌کنند، مانند مسیرهای سروتونین و دوپامین، تأثیر بگذارند. به عنوان مثال، تغییرات در ژن ناقل سروتونین با استعداد ابتلا به افسردگی و اختلالات اضطرابی مرتبط است. مطالعات نشان داده‌اند که افراد مسن‌تر معمولاً سطوح بالاتری از بهزیستی عاطفی را در مقایسه با بزرگسالان جوان‌تر گزارش می‌دهند که احتمالاً به دلیل تجارب انباشته زندگی و بهبود استراتژی‌های مقابله است. با این حال، عوامل محیطی مانند وضعیت اجتماعی-اقتصادی، انتخاب سبک زندگی، شبکه های حمایت اجتماعی و محیط فیزیکی نقش اساسی در تعیین شرایط سلامت روان دارند.

در بین عوامل محیطی، میکروبیوتای روده یکی از مهمترین عوامل در عملکرد مغز چه در سلامت روان و چه در اختلالات روانی است. هر گونه تغییر در این ترکیب می تواند بر سلامت روان تأثیر بگذارد و مداخلاتی که میکروبیوم را هدف قرار می دهند ممکن است به عنوان راهبردهای مؤثری برای تأثیرگذاری بر حالات روانی عمل کنند. از آنجایی که عوامل غذایی عوامل اصلی تعیین کننده میکروبیوم در هر فرد هستند، مداخلات غذایی با هدف قرار دادن ترکیب میکروبیوم می تواند به عنوان یک رویکرد درمانی غیرمستقیم برای بهبود شرایط سلامت روان، مانند استرس و اضطراب در نظر گرفته شود. این علاوه بر تأثیر مستقیمی است که مواد مغذی بر خلق و خو و سلامت روان دارند. هم ما و هم میکروب هایی که در روده ما زندگی می کنند طی هزاران سال تکامل یافته اند و هر تغییری ممکن است بر دیگری تأثیر بگذارد.

مطالب مشابه:

به این محتوا امتیاز دهید

منبع: کلینیک آوان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا