«حاج جلال» وقایع را خجسته روایت میکند
تهران – ایرنا – یک منتقد ادبی درباره کتاب «حاج جلال» گفت: اگر قرار بود خود افروز با بی عدالتی هایی که پیش آمده برخورد می کرد، آنقدر کتاب تلخ می شد که دیگر ادامه داستان را نمی خوانیم. حس شوخ طبعی دارد.
به گزارش ایرنا از روابط عمومی حوزه هنری، نشست «قاب ویژه جنگ» با تحلیل روایاتی از تصویر دفاع مقدس در قاب ادبیات با نگاهی به کتاب خاطرات «حاج جلال» حاج جلال حاجی بابایی به قلم لیلا نظری گیلانهعصر روز اول بهمن ماه در سالن اجتماعات ماه برگزار شد.
در نشست «قاب جنگ ویژه»، فاطمه سلیمانی نویسنده و منتقد ادبی، مرتضی قاضی مدیر دفتر ادبیات بیدار حوزه هنری و صادق و وفادار نویسنده حضور داشت.
«حاج جلال»؛ کتابی که نزد پدر رفت
در ابتدای برنامه، فاطمه سلیمانی وی بیان کرد: در ادبیات دفاع مقدس دو نوع روایت داریم، یکی روایت شهدا و فرماندهان و دیگری روایت مادرانی که از فرزندان شهید خود می گویند و پدران شهدا همیشه مورد غفلت قرار می گیرند و مظلوم بود اما کتاب «حاج جلال» خوشبختانه به دست پدر رسید. .
این منتقد ادبی ادامه داد: اگر «افروز» راوی این کتاب بود، با اثری پر از درد، فراق و غم روبرو می شدیم، چرا که او مادری است که دو فرزند کوچک و دامادش را از دست داده و زندگی می کند. فقر با چند فرزند از طرفی ظلمی که مادر همسر افروز در حق او کرد از جمله حقایقی است که حتی حاج جلال هم به آن اشاره کرده است، اما اگر قرار بود خود افروز به آن بپردازد، کتاب آنقدر تلخ می شود که دیگر ادامه داستان را نمی خوانیم. اما حاج جلال آن را با برکت روایت می کند و حتی در بیان سختی ها طنز دارد.
سلیمانی با طرح این سوال که چرا مخاطبان باید خاطرات یک پدر شهید را بخوانند، تصریح کرد: خاطرات مردم در بستری تاریخی روایت می شود و حاج جلال فرهنگ همدان را به مخاطبان خود نشان می دهد و نظام و فضای مردسالار همدان را به آنها عرضه می کند. پدر برای تسلط بر فرزندش از امکانات محروم می کند و یا در بخشی از کتاب به عروسی و عزا می پردازد که در آن به بیان برخی از آداب و رسوم همدانی ها می پردازد و به نظر من اگر نویسنده همشهری راوی آن بوده است. او می توانست بیشتر به آداب و رسوم همدانی ها اشاره کند.
وی افزود: در این کتاب حتی به تاریخ و وقایعی که در همدان افتاده است اشاره شده است و من که همدانی هستم در مورد بمباران نماز جمعه همدان چیزی نشنیده بودم اما در کتاب «حاج جلال» ، دیدم که چنین واقعه ای رخ داده است و کتاب تاریخچه برخی از عملیات ها و حوادث شرح داده شده است. حاج جلال در این کتاب اطلاعات خوبی از فرهنگ و تاریخ بخشی از کشور در اختیار مخاطب قرار می دهد و یکی از این اتفاقات داستان منافقین است که در «حاج جلال» زیاد می خوانیم. من زیرنویس را دوست داشتم و بسیار کامل بود. هر شخصیت برای من فرصتی برای مطالعه فراهم کرد. همچنین، کتاب ساختار فصل خوبی داشت، اگرچه من دوست داشتم که فصل ها در برخی جاها با صدای بلند به پایان می رسید و بعداً شروع جالب تری می خواندم.
«حاج جلال»؛ غمنامه علیرضا و ابوالقاسم
در ادامه برنامه صادق و وفادار وی درباره کتاب گفت: درباره کتاب «حاج جلال» باید بگویم، چون می دانستم کتاب جنگ می خوانم و کتاب های جنگ را هم خیلی دوست دارم، تمام مدت منتظر بودم تا زودتر به جنگ برسم. کتاب خیلی دیر به جنگ می رسد و وقتی در خواندن کتاب به جنگ رسید، گفتم آهیش!
نویسنده کتاب «آذرخش و رقص فانتوم ها» ادامه داد: دومین یا سومین بار بود که کتاب را می خواندم و از نظر ساختار و فرم پیشنهادی برای نویسنده کتاب دارم که جنگ حداقل. در قسمت اول کتاب باید به نوعی زخمی شود و اتفاقی خاص از زندگی باشد. حاج جلال از حضورش در جنگ بگوید، همان کاری که در کتاب آذرخش و رقص فانتوم ها کردم و آمدم، از جلسه بازجویی شروع کردم و گوشه هایی از زندگی آقای ذوالفقاری را در قالب پازل گفتم. قطعات، و رفتند کلاسیک هم نداشت، اما کتاب حاج جلال روند کلاسیک دارد، از بچگی شروع می شود، در سن ازدواج می کند. ۱۴ و بعد به جنگ می رسد که برای من خواننده کتاب جنگ جذابیت خاصی دارد.
وفایی در ادامه بیان کرد: وقتی نویسنده از حوادث جنگ کور می شود، فکر می کنم روایت روند یکنواختی پیدا می کند و در جاهایی احساس می کردم خود نویسنده از نوشتن و تبدیل مصاحبه به متن خسته شده است. بعضی جاها آه و ناله زیاد داشت، در بعضی جاها می توانست فلش بک داشته باشد. یک سری تکرار در کتاب دیده می شود، مثلا داستان دیدن افروز سر چشمه که البته فکر می کنم نویسنده از این تکرار به عنوان طرح استفاده کرده است. همچنین کتاب یک سری جملات ادبی دارد که حجم آن کم است اما در بقیه با متن معمولی مواجه هستیم.
حاج جلال نمونه خوبی از جنگ مردمی است
مرتضی قاضی که دیگر سخنران این نشست بود، گفت: مرتضی سرهنگی تعبیری به نام هزینه جنگ دارد که نشان می دهد بهای جنگ برای جامعه و فرهنگ با حضور مستقیم و غیرمستقیم یا در دل و حاشیه مردم ایجاد می شود. به نظر من مخاطب پس از مطالعه کتاب «حاج جلال» و زندگی این خانواده خاص، شکی نخواهد داشت که این خانواده و افرادی که در روایت حاج جلال وجود دارند، خانواده خاصی به دلیل حضور در جنگ و انقلاب هستند زیرا ۱۶ اعضای خانواده از داماد گرفته تا برادرزاده هایش شهید شده اند.
مدیر دفتر ادبیات بیدار حوزه هنری ادامه داد: اگر بخواهیم جنگ تحمیلی را از منظر جنگ مردمی که توده های مردم در آن حضور داشتند تبیین کنیم، باید بگویم «حاج جلال» نمونه مناسبی است. مقام معظم رهبری در شب قدر ۱۳ مهر ۱۳۹۷ فرمودند کتاب های دفاع مقدس خوب است و آن را در ۱۰۰ ضرب کنید، می گویند رزمندگانی که در جنگ حضور داشتند، خودشان، پدرشان، مادرشان، خواهرشان، بستگانشان و بستگانشان می توانند روایت کنند.
قاضی گفت: نظر من این است که اگر بخواهیم از خانواده حاجی بابایی نماینده ای برای روایت این خانواده انتخاب کنیم، آیا حاج جلال بهترین راوی است؟ آیا افروز (همسر حاج جلال) یا مریم که پس از دو دختر به دنیا آمده و داستان مادر و پدر را به خوبی می داند، می تواند راوی کتاب باشد؟ توقع داشتم در مقدمه کتاب، نویسنده درباره کارش توضیح بیشتری بدهد و از ساعات مصاحبه و نوع مصاحبه ها بگوید، چون ممکن نیست کتاب «حاج جلال» فقط خاطرات حاج جلال باشد و نویسنده قطعا روایت های تکمیلی را از حمیدرضا حاج بابایی و مریم نوشته است. استفاده کرده است
وی افزود: به اعتقاد من تمرکز عواطف و جزئیات در این کتاب حاصل استخراج ذهنی حاج جلال است و به نظر می رسد راوی آن را گفته یا ساخته است و نویسنده باید از روایات دیگری برای خلق داستان در این باره استفاده کرده باشد. خانواده و رابطه آنها و این حجم از جزئیات را نمی شد در ذهن داشت. حاج جلال، اما انتظار داشتم که نویسنده در مقدمه از اصول صحبت کند. من این را جزء اصول مستند می دانم که در مقدمه چنین کتابی بگویم چند ساعت مصاحبه کردم.
به گفته وی، اگرچه در این کتاب اشاره هایی نیز به این نکته وجود دارد که حاج جلال حرف هایی برای گفتن داشت، اما با گذشت زمان برخی از آنها را فراموش کرده بود. این فراموشی اعترافی است که به مخاطب می گوید طبیعی است که همه خاطرات در ذهن حاج جلال باقی نمی ماند و بهتر بود نویسنده به این نکته اشاره می کرد که از روایت دیگران استفاده کرده است. نویسنده باید می گفت که افروز به عنوان مادر شهدا و همسر حاج جلال نمی تواند راوی خوبی باشد چون ترکی صحبت می کند و شاید درون گرا باشد اما به نظر من حاج جلال راوی خوبی است.
منبع : خبرگزاری ایرنا