«پسر عنکبوتی»؛ اضطراب نوجوانی در مواجهه با تغییر محل زندگی
Tehran- Irna- نویسنده آمریکایی رالف فلچر “Spider-Son” رمان برای نوجوانانی است که اضطراب تغییر محل زندگی را انتخاب کرده و در بین گروه سنی با یک شهر و مدرسه جدید روبرو شده است.
به گفته گزارشگر فرهنگی ایرنا ، شخصیت اصلی عنکبوت -مرد یک پسر نوجوان به نام باب است. او همه چیزی دارد یک خانه خوب ، یک خانواده شاد و البته یک حیوان خانگی: عنکبوت یا شاید بهتر است یک بازسازی به نام Telma بگوییم.
“عنکبوت ها نمی ترسند که حشرات بیشتری بخورند اما از ماهی و دوزیستان ، مارمولک ، مارها و حتی پرندگان و حیوانات کوچک تغذیه می کنند.
بیشتر عنکبوت ها با استفاده از طعمه خود طعمه را شکار می کنند ، اما همه آنها به هیچ وجه از این روش عنکبوت بلوز استفاده نمی کنند تا طعمه را شکار کنند. همان گربه ها بسیار خوب هستند ، اما باید به این دلیل باشد که هشت چشم دارند.
Rattles همچنین از طعمه های خود برای شکار فقط برای جدا کردن مخفیگاه های خود یا گرم نگه داشتن تخم مرغ خود استفاده نمی کند.
من نگران تلما هستم اما هیچ چیز در کتابم نیست. لازم به ذکر است که آنها نباید بیش از حد خونخوار بخورند ، آنها نمی توانند چند هفته یا حتی ماه ها غذا بخورند و به زندگی خود ادامه دهند اما …..»صفحه ۱.
باب از دارایی خود احساس خوشبختی کرد. اما همه چیز خوب پیش نرفت ، او مجبور شد با خانواده خود برود و به شهر دیگری برود. باب فکر می کند که با این تغییر ، خوشبختی او به پایان می رسد و همه چیز شکسته می شود. او باید از دوستان ، مدرسه و تیم فوتبالش خداحافظی کند. عادت کردن به خانه جدید به عنوان یک خانه جدید آسان نیست:
“پدر گفت ، “روز” زیباست ، اینطور نیست؟ به آسمان نگاه کنید ، برگا را ببینید ، ما هرگز این زیبایی را در ناپرویل نداشتیم.
بابی کمربند ایمنی خود را بست. در ناپروویل ، هنگامی که کشاورزان ذرت ذرت ذرت قهوه ای می شدند ، روزهایی که بابی با برخی از بچه ها در مزارع ذرت در محله ورات بازی می کرد ، گاهی اوقات ابرها بیرون می رفتند و خورشید بیرون می رفت. در آن زمان بود که مزارع ذرت طلایی بودند.
اما مناظر رو به روی آنها هیچ شباهتی به آن نداشت.
بابی از پنجره خیره شد. او اینجا متنفر بود. او مطمئن بود که هرگز به دیدن این تپه ها ، صخره ها و درختانی که چشم انداز آسمان را پوشانده اند ، عادت نمی کند.
اگر اینجا نیستید ، هیچ جا نیستید
این جمله خیلی خوب بود.
پدر گفت: “من نمی توانم بعد از مدرسه به خانه بروم؟” خانه …. در چند هفته گذشته ، هر وقت کسی با بابی صحبت می کرد ، به جای شنیدن کلمات ، جمله ای را در ذهن خود می شنید. صدای بیشتری در مغز او شنیده می شد.»صفحه ۱.
Rocked یکی از الگویی است که نویسنده برای گسترش داستان خود استفاده کرده است. حرکت و تغییر محیطی که در آن شخصیت بزرگ شده است یکی از مشکلات متداول در بین بسیاری از نوجوانان است ، آنها تابع خانواده هستند و باید با خانواده در ارتباط باشند. دور نگه داشتن از فضا و مکان و دوستان نزدیک نوجوانان ترسیده و مضطرب است. اما در اینجا وجود یک حیوان خانگی عجیب و غریب ، عنکبوت که بابی توانست او را به خانه جدید بیاورد ، حال و هوای جدیدی به این داستان داده است.
رالف فلچ نویسنده آمریکایی کتاب های مصور کودکان ، داستان های نوجوان و شعر است. او این رمان را در چهار فصل نوشت و مطابق تسلیم کتاب به برادرش ، “که ابتدا زیبایی وحشتناک عنکبوت ها را نشان داد“به نظر می رسد عنکبوت بخشی از تجربه زندگی Flench نزدیک به آنچه در داستان او ذکر شده است.
“تلما به دو عنکبوت تقسیم شد. بابی دوزانو نشسته بود و به محفظه شیشه خیره می شد ، اما به همان اندازه که چشمانش باز و بسته بود. صحنه پیش رو تغییر نخواهد کرد. یکی از مضامین حرکت به گوشه محفظه و دیگری در تونل پناهگاه بود که بابی هفته گذشته خریداری کرد. پنهان بود
چشمان بابی دائماً بین این دو تلما حرکت می کردند. نیمی از عنکبوت او ترسیده بود و نیمی دیگر هیجان زده بود. او نتوانست تونل پنهان شده در تونل را ببیند ، اما به نظر می رسید که گوینده در گوشه ای از محفظه ایستاده و موهایش برق خوشحال و نفس تازه است و سعی می کند با بی قراری لیوان محفظه را بلند کند.
بابی جرگره به محفظه تلما پرتاب شد و به سرعت به سمت کریکت چرخید و روی آن پرید ، نیش او را در بدن جررگک فرو کرد و شروع به خوردن آن کرد.»صفحه ۱.
کتاب “پسر عنکبوتی” پیدایش را با ترجمه منتشر می کند حسین فادا حسین وی در ۲ صفحه و برش یک بازار کتاب را منتشر و منتشر کرده است.
منبع : خبرگزاری ایرنا