«پسری شبیه پدر» در بازار کتاب

به گفته گزارشگر فرهنگی ایرنا ، کتاب “پسر پدر مثل” Esmat sepehri او در مورد زندگی شهید خود محمد سپهری ، که توسط انتشارات ساریر در ۴ صفحه منتشر شده بود ، نوشت.

نویسنده ، که هم فرزند شهید است و هم یک خواهر شهید ، نوشت: ابتدا می خواستم به عنوان شهید مانند شهید محمد حسین و بهنام محمدی به شهادت برسم ، که در نوجوانی من برای حفظ اسلام و کشور جنگ و دفاع مقدس از گذشته ، من شهید شدم. بنابراین ، با استفاده از زندگی خودم و خانواده ام ، به ویژه مادر ارزشمند ما ، دوستان و همراهان شهید محمد سپهری ، که شبیه پدر شهید من بود ، نوشت. (صفحه ۱)

او برخی از خصوصیات برادرش را نوشت: “محمد از غیبت و دروغ بسیار متنفر بود و همیشه در گفتار و گفتار صادق بود. این بسیار از شیوه ها و تعهدات مذهبی پیروی می کرد. در مورد اخلاق و ادب ، همه چشمان به محمد روی آوردند. محمد استاد اخلاق ما بود. “

خواهر شهید افزود: “هر وقت می خواست به جبهه برود ، ابتدا به حرم امام رضا (ع) می رفت و به آنها اجازه می داد. یک بار در راه بازگشت ، وقتی آقای پاناحیان از او پرسید که چرا می خواهد برگردد ، محمد گفت:” من به خمسم نپرداختم ، من به خامه نمی روم.

نویسنده در مورد چگونگی شهادت برادرش به نقل از Mohsen Hedayati ، یکی از همراهانش ، نوشت: “وقتی ما در قله های دوپازا و عملیات نصر ۲ شروع شدیم ، یکی از بچه ها پشت اسلحه بود و محمد سپهری به او گفت:” شما خسته هستید. بلند شوید تا در شما بنشینید. “به محض اینکه محمد در پشت اسلحه نشست. یک خمپاره روی او فرود آمد و به سمت چپ محمد برخورد کرد و باعث آسیب شدید شد. محمد شروع به فرستادن سالت و ذهرا یا زرا کرد و به مدت نیم ساعت در حال نماز خواندن و صدای امام ها بود. سپس او را به شهادت رساند ، و سپس بدن را از بین بردم و از جبهه های خود به پایین می کشم.

نویسنده همچنین در برخی از نامه های شهدا نوشت: در تاریخ ۵ ماه مه ، او نامه ای را به دوستان و نوجوانان و نگهبانان قرآن می فرستد و به آنها دستور می دهد تا در مورد قرآن فکر کنند و مراقبه کنند. زیرا جهان و آخرت گنجانده شده اند. “برای نسبت دادن ادعای نهج آلباگا و خواندن در اوقات فراغت ، به ویژه دعای کامیل ، دعا و زیارت به اشورا. زیرا این ادعا حضور قلب و نهج البلاغا ، معرفی صعود است.” (صفحه ۱)

وی همچنین در مورد شهادت برادرش گفت: سرانجام ، در سن ۹ سالگی ، در سن ۹ سالگی ، وی در نصر هفت در عملیات نصر هفت در قله های سردشت وست به شهادت رسید. پرتوی دشمن به سمت چپ خود برخورد کرد و مانند پیامبر فطیر زهرا به شهادت رسید و در بهشت ​​۵ زاهرا در کنار مقبره پدر شهیدش به خاک سپرده شد. در بخشی از اراده خود ، محمد از خانم فاطمه زاهرا سؤال کرده بود که “من می خواهم در زمان شهادت به خانم فاطمه زهرا بیایم و به من مادر بدهم و سرم را به سمت او ببرد.”