رابطه و ازدواج

نیمه تاریک توانمندسازی کودکان

– توانمندسازی کودک اغلب به عنوان یک استراتژی مثبت والدین تجلیل می شود و اعتقاد بر این است که استقلال، اعتماد به نفس و تاب آوری را در کودکان تقویت می کند. با این حال، زمانی که توانمندسازی به طور نادرست یا بیش از حد اعمال شود، می تواند منجر به پیامدهای منفی ناخواسته شود. من این را در کار مشاوره بالینی خود با والدین و خانواده مشاهده کرده ام. در نگاهی به ادبیات تحقیق، به نظر می‌رسد که تمرکز فرهنگ ما بر توانمندسازی فردی و استفاده از قدرت برای دفاع از خود ممکن است به مرزهای خود رسیده باشد. این مقاله به بررسی تله‌های بالقوه توانمندسازی نامناسب کودکان و پیامدهای آن می‌پردازد و بینش‌هایی در مورد اینکه چگونه والدین می‌توانند از این دام‌ها اجتناب کنند، ارائه می‌کند.

استحقاق و مسائل اختیاری

هنگامی که والدین با کودکان به عنوان همسالان رفتار می کنند، ممکن است کودکان خود را در تصمیم گیری برابر ببینند، که می تواند منجر به احساس استحقاق شود. آنها ممکن است معتقد باشند که حق دارند قوانین و انتظارات را در خانه دیکته کنند و قدرت سنتی والدین را برای ایجاد ساختار و مرزها به چالش بکشند. تحقیقات نشان می دهد که کودکان برای احساس امنیت و ایجاد نظم و احترام نیاز به مرزهای روشن دارند.

هنگامی که به کودکان قدرت یا استقلال بیش از حد بدون مسئولیت های مربوطه داده می شود، ممکن است انتظارات غیرواقع بینانه ای در مورد توانایی ها و حقوق خود داشته باشند. این می تواند در دشواری در پذیرش قوانین و اختیارات، مقابله با ناامیدی و شکست و روابط بین فردی مشکل ساز ظاهر شود. مطالعه ای در مورد توانمندسازی خانواده نشان داد که توانمندسازی نامناسب ممکن است منجر به مشکلات رفتاری شود زیرا ممکن است کودکان یاد نگیرند که به طور موثر از مرزها عبور کنند. (مقاله پیشنهاد می شود مشکلات خانواده های مدرن و دموکراتیک بخوانید.)

مسائلی که در خانه وجود دارد می تواند در طول زندگی کودک اثرات موج دار داشته باشد. مشکلات رفتاری ممکن است در مدرسه یا محیط های اجتماعی ظاهر شوند، جایی که ممکن است محدودیت های تعیین شده توسط معلمان یا همسالان را نپذیرند. مطالعات نشان داده اند که مرزهای روشن برای رشد روانی سالم و عملکرد اجتماعی ضروری است.

در غیاب سبک فرزندپروری مقتدرانه، بعید است که کودک یاد بگیرد که به طور موثر با ناامیدی و شکست مقابله کند و در مقابل انتظارات و مسئولیت های خانواده مقاومت کند که منجر به افزایش اضطراب، سرپیچی و مشکل در مدیریت احساسات می شود. مطالعات فرزندپروری نشان می‌دهد که دخالت بیش از حد والدین می‌تواند مانع توسعه تنظیم هیجانی و استقلال شود.

در نهایت، توانمندسازی بیش از حد کودک، آمادگی کافی برای بزرگسالی نیست. آنها ممکن است انتظار داشته باشند که در همه موقعیت ها راه خودشان را داشته باشند و ممکن است در مواجهه با مشکلات یا موقعیت هایی که کنترلی بر آنها ندارند، به چالش کشیده شوند. این عدم آمادگی می تواند مانع از موفقیت آنها در محیط هایی شود که نیاز به همکاری، سازش و پشتکار دارند. (مقاله پیشنهاد می شود چگونه کودکان انعطاف پذیر و انعطاف پذیر تربیت کنیم بخوانید.)

دیدگاه ارسطو در مورد توانایی و فضیلت

از دیدگاه ارسطویی، مفهوم توانمندسازی فردی و استفاده از توانایی ها برای دفاع از خود، شایستگی دارد. ارسطو بر اهمیت رشد فضایل از طریق اعمال خرد عملی (فرونیس) و یافتن وسیله ای بین افراط در رفتار و منش تأکید می کرد. توانمندسازی فضیلت ارسطویی با شجاعت همراه است، زیرا شامل دفاع از خود و دیگران، دفاع از حقوق و تلاش برای توسعه شخصی و عدالت است.

با این حال، ارسطو همچنین در مورد خطرات تبدیل فضایل به رذیلت در صورت عدم تعدیل فضایل دیگر هشدار داد. در زمینه توانمندسازی کودکان، این دیدگاه بسیار مرتبط است. هنگامی که توانمندسازی با فضایل دیگری مانند اعتدال، عدالت و فروتنی بدون محدودیت باشد، می تواند منجر به پیامدهای منفی شود. (مقاله پیشنهاد می شود 3 ایده ارسطو برای ساختن یک زندگی خوب بخوانید.)

ایجاد تعادل بین توانمندسازی با راهنمایی

برای جلوگیری از اثرات منفی توانمندسازی نامناسب، والدین باید بر ارائه توانمندسازی متعادل تمرکز کنند. این شامل تعیین انتظارات روشن، ارائه راهنمایی و حمایت، و تشویق کودکان به پذیرش چالش ها و در عین حال ارائه بازخورد مناسب است. حضور و مشارکت والدین بسیار مهم است و تحسین و انتقاد را به شیوه ای متفکرانه و معنادار ارائه می کنند که به جای افزایش عزت نفس، باعث رشد می شود.

هدف والدین باید ایجاد تعادل بین توانمندسازی با راهنمایی مقتدرانه مناسب باشد. در اینجا چند استراتژی برای انجام این کار وجود دارد:

مرزهای مشخصی را تعیین کنید: ایجاد و اجرای قوانین به کودکان کمک می کند محدودیت ها را درک کنند و توانایی های خود را درک کنند.

ارائه راهنمایی مداوم: ارائه راهنمایی منصفانه و صحیح به کودکان کمک می کند تا درست را از اشتباه بیاموزند و احساس امنیت را تقویت می کنند.

تشویق استقلال در محدوده: اجازه دادن به کودکان برای انتخاب در محدوده های تعیین شده، استقلال را بدون اینکه منجر به استحقاق شود، تقویت می کند.

به کودکان کمک کنید تا قدرت را ارزیابی کنند: به کودکان بیاموزید که قدرت را درک کنند و برای آن ارزش قائل شوند. تأکید کنید که اقتدار مناسب باید مورد احترام قرار گیرد و به معنای تضییع قدرت یا توانایی آنها نباشد، بلکه برای هدایت رشد و ایمنی آنها باشد.

استفاده از امکانات پشتیبانی: استفاده از امکانات مراکز و سیستم های پشتیبانی مانند مراکز محله، مدارس و … که دارای محیطی پویا و امن هستند، به رشد عاطفی و اجتماعی کودکان کمک می کند که بسیار حائز اهمیت است.

فرزندپروری مقتدرانه را بپذیرید: فرزندپروری مقتدرانه ای که صلابت و گرما را متعادل می کند، مطلوب است. برخلاف سبک‌های مستبد، غفلت‌آمیز یا غفلت‌آمیز، فرزندپروری مقتدرانه تعادل سالمی از استقلال و احترام به قوانین و مرزها را تقویت می‌کند. (مقاله مربوط به پیشنهاد می شود روانشناس کودک بخوانید.)

رفتار با کودکان به عنوان همسالان و اجازه دادن به آنها برای نفوذ بیش از حد می تواند منجر به احساس استحقاق، مشکلات اقتدار و مسائل عاطفی و رفتاری شود. کودکان برای احساس امنیت و ایجاد نظم و انضباط و احترام به قوانین نیاز به مرزهای روشن و راهنمایی مداوم دارند. بدون این، آنها ممکن است با ناامیدی، سرپیچی و عدم کنترل عاطفی دست و پنجه نرم کنند و در نهایت خود را برای چالش های دنیای واقعی ناآماده ببینند.

برای کاهش این خطرات، والدین باید با تعیین انتظارات روشن، ارائه راهنمایی‌های منصفانه و مفید و تشویق استقلال در محدوده، توانمندسازی متعادل را هدف قرار دهند. آموزش به کودکان برای ارزش گذاری و احترام به مقامات مناسب و درک آن به عنوان راهنمای رشد و نه نقض توانمندسازی بسیار مهم است. محیط های ساختاریافته و شخصیت های تأثیرگذار به رشد روانی کودکان کمک می کند و ثبات لازم برای رشد عاطفی و اجتماعی آنها را فراهم می کند. اتخاذ یک سبک فرزندپروری مقتدرانه، که استحکام و نزدیکی را متعادل می کند، یک استراتژی بهینه است که تعادل سالم استقلال و احترام به قوانین را ترویج می کند. (مقاله پیشنهاد می شود فرزند پروری مثبت، خانواده های پر رونق بخوانید.)

با ادغام این استراتژی‌ها، والدین می‌توانند به طور مؤثری کودکان را مجهز کنند و در عین حال ساختار و اختیار لازم برای هدایت و رشد آنها را حفظ کنند، و همچنین اطمینان حاصل کنند که آنها به افراد انعطاف‌پذیری تبدیل می‌شوند که قادر به مسیریابی هستند، عوارض زندگی هستند.

محمدامین مختاریان

مطالب مشابه:

منبع: کلینیک آوان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا