«شوایک» نابغهای در لباس یک احمق
تهران – ایرنا – “شوک” خود را ساده نشان می دهد ، اما او را می توان به عنوان یک فرد باهوش و نبوغ در نظر گرفت. می توان گفت Schweik یک قهرمان نیست بلکه یک نبوغ بدبخت دارد که موضوع قهرمانی طنز را تشکیل می دهد.
به گفته خبرنگار کتاب ایرنا ، داستان “Shvaik” در جنگ جهانی اول و از دیدگاه جنگ ارتش چک و اسلواکی با اتریش نوشته شده است. یک نبوغ در نظر گرفته شده است. می توان گفت Schweik یک قهرمان نیست بلکه یک نبوغ بدبخت دارد که موضوع قهرمانی طنز را تشکیل می دهد.
در این کتاب ، نویسنده تصویری از پوچی جنگ را با استفاده از رفتارهای به ظاهر ساده لوح شووی ، که عمیقاً منعکس کننده وضعیت کشور است ، به مخاطب ارائه می دهد. شوویک از تمام هوشمندی و استعداد خود برای بهانه گرفتن برای خلاص شدن از خواسته های اطرافیان خود برای رفتن به نبرد استفاده می کند.
این کتاب تحت عنوان The Good Soldier: Schweik در سال ۱۹۲۳ منتشر شد.
جلد های مختلف برای Schweik طراحی شده است
درباره نویسنده
Yaroslav Hasek وی در ۳۰ آوریل ۱۸۸۳ به دنیا آمد و در ۳ ژانویه سال ۱۹۲۳ درگذشت. وی نویسنده ، طنز و روزنامه نگار چک بود. هاسک در پراگ متولد شد. هنگامی که ۱۳ ساله بود ، پدرش بر اثر مصرف بیش از حد الکل درگذشت و مادرش نتوانست او را به خوبی پرورش دهد. وی در سن ۱۵ سالگی از دبیرستان خارج شد تا به عنوان فروشنده مواد مخدر کار کند ، اما سرانجام از مدرسه تجارت فارغ التحصیل شد. هاسک مدتی در یک بانک کار کرد ، اما تصمیم گرفت نویسنده و روزنامه نگار شود. او در سال ۱۹۱۰ ازدواج کرد ، اما رابطه او با همسرش بیش از یک سال دوام نیاورد و آنها از هم جدا شدند. یاروسلاو هاسک در سال ۱۹۲۳ به دلیل نارسایی قلبی درگذشت.
Yaroslav Hasek ، نویسنده و طنزپرداز
بخشی از متن کتاب
شوویک با آن چشمان صاف و گسترده به چشمان ستوان نگاه می کرد. و او حتی استکبار را به جایی رساند که جرات کرد قبل از طوفان آرامش را بشکند:
“من می خواهم به شما اطلاع دهم ، آقای Oberleitnant ، که خیلی بد است که شما با گربه خود خداحافظی نکردید ، موم زبان کفش شما را خورد و آن را سقط کرد. من آن را در زیرزمین خانه همسایه انداختم. شما پیروز شدم “دوباره چنین گربه ای براق زیبا را بدست آورید.”
ستوان خودش در حال خوردن بود: “حالا باید با او چه کار کنم؟ خدای بزرگ ، او احمقانه به نظر می رسد.”
خلوص و مهربانی از چشمان شفاف و بدون رنگ شوائیک جاری شد و نگاه او تعادل معنوی را بدون کمبود یا کمبود ابراز کرد ، و این نشان می دهد که اتفاقات به معنای آن است و هیچ اتفاقی نیفتاده است ، و اگر اتفاقی افتاده است ، در جای خود نیز خوب است و بعضی اوقات اصلاً اتفاقی می افتد.
ستوان لوکاش بلند شد ، اما علی رغم خیال در ذهنش ، او به او نزدیک نشد.
او فقط مشت خود را زیر بینی شووییک قرار داد و فریاد زد:
“دزد سگ!”
با تشکر از شما ، آقای Oberleitnant ، که من برده این نوع کار نیستم و به شما یادآوری می کنم که شما یک بعد از ظهر با مکس رفتید ، چگونه می توانم آن را بدزدم؟ وقتی بدون سگ به خانه برگشتید ، بلافاصله می دانستم که خبرهایی وجود دارد. به این رفتار بد گفته می شود. یک فروشنده چمدان در خیابان اسپانیا به نام آقای کونش وجود داشت که جرات نمی کرد سگ خود را از هولین سرقت کند تا با او پیاده روی کند ، زیرا یا آن را می خواند یا آن را به کسی می داد و فراموش می کرد که آن را پس بگیرد. .. “(صفحه ۲۶۸)
او کتاب “Shwaik” را نوشت. Yaroslav Hasek و ترجمه کمال ظاهر با تصاویر جوزف لادااین نسخه در یازدهمین نسخه در سال ۱۴۰۲ توسط انتشارات چشمه در یک پوشش سخت ، ۹۰۷ صفحه ، تعداد ۵۰۰ نسخه منتشر شد.
این کتاب قبلاً با عنوان “Shuvaik Sarbaz Pakdil” با ترجمه عنوان شده بود ایراج میشکزاد توسط انتشارات زامان منتشر شد.
منبع : خبرگزاری ایرنا