وزیر ارشاد: به ابوترابی‌ها بیش از دیروز نیاز داریم

به گزارش ایرنا از پایگاه اطلاع رسانی دولت، مراسم رونمایی از کتاب «خاک بهشتی» نوشته نصرت الله محمودزاده با حضور سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محسن جوادی رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد. مؤسسه و سرپرست معاونت فرهنگی رئیس جمهور، حجت الاسلام سید محمد حسن ابوترابی، جمعه موقت امام تهران، سعید اوحدی، رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران، نیکنام حسینی پور، مشاور وزیر و رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، قدیر آشنا، دبیر شورای فرهنگی کل کشور. کشور فرزندان حجت الاسلام ابوترابی جمعی از آزادگان و اهالی فرهنگ و رسانه امروز دوشنبه (۱۲ دی) برگزار شد.

سید عباس صالحی در مراسم رونمایی از کتاب «خاک بهشتی» با بیان اینکه ما بیش از دیروز به ابوترابی ها نیاز داریم و ایران بزرگ هم مانند ایران کوچک مشکلاتی دارد و نیازمند درایت و محبت مردم هستیم، گفت: ابوترابیس بسیار. که معطر است از نام حضرت صدیقه اطهر (علیه السلام) در مجلسی که با یاد و نام و تداوم نسب ایشان سید آزادگان برگزار می شود حضور دارم.

وی افزود: کتاب خاکی اسامانی تنها روایتی از گذشته نیست، بلکه چشم اندازی برای گشودن آینده ایران و حتی بشریت است. به گفته صلیب سرخ، آقای ابوترابی مسیح اسارت بوده و به گفته نویسنده این اثر اسارت، او یک ایرانی کوچک بوده است. باید دید مسیح ایران کوچک چه کرد و چه درس هایی از مسیح ایران کوچک برای ایران بزرگ گرفت.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه این ایران کوچک شرایط سختی داشت، گفت: شرایط سخت فشارهای روحی و جسمی که نادر و گاه منحصر به فرد بود، تصریح کرد: اسارت زندانی است که عاقبتش مشخص نیست، فرق زندان عادی با اسارت در این است که در زندان عادی چشم انداز حکم وجود دارد. اما پایان اسارت باز و کشف نشده است. نکته سوم اینکه جمعیت حاضر در اسارت با هم اختلافاتی داشتند و افراد مختلف اعم از ارتشی، ارتشی، بسیجی و مردم عادی از مناطق مختلف با خصوصیات مختلف دور هم جمع شدند.

صالحی گفت: آقای ابوترابی در چنین شرایطی مدیر بحران بود. ایشان ده سال را در چنین شرایط خاص مدیریت بحران در اسارت گذراندند و این مدیریت بحران در اسارت درس خاصی از مرحوم آقای ابوترابی به مدیران مختلف نظام جمهوری اسلامی می دهد.

وی با بیان اینکه آقای ابوترابی در سه بعد بی سر و صدا، بی ادعا اما بسیار موثر مدیریت کردند، افزود: قسمت اول توانمندسازی اسرا در مدیریت جنگ و اینکه اسرا به نابودی خود نمی رسند. این قسمت اول کار مسیح اسارت بود تا اسیر انسان بماند و انسانیت خود را از دست ندهد و این کار آسانی نیست. حفظ جوهره انسانیت در چنین شرایطی آسان است و سید آزادگان برای رسیدن به این هدف از مهارت های بسیاری در این زمینه استفاده کرد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: زندگی در اسارت معمولا بعد از مدتی ارزش کمتری پیدا می کند، مهم این است که بتوانیم زندگی را شکوفا کنیم و این کار آقای ابوترابی بود.

صالحی گفت: متأسفانه فرصت همنشینی با آقای ابوترابی را نداشتم، اما از این کتاب فهمیدم که مرگ در اسارت افتخار نیست و اصولاً مرگ افتخار نیست، مرحوم ابوترابی می گفت من وظیفه دارم کاروان اسرا را به سلامت به مقصد برسانم، نه مرگ ناموفق در اسارت. زندگی بزرگترین نعمت خداوند است و انسان حق ندارد به راحتی از آن بگذرد.

وی تصریح کرد: به همین دلیل به موضوع ورزش اسرا توجه داشت که سالم بمانید و سالم به کشور برگردید و سربار خانواده نباشید و آنقدر ورزش کنید که راحت بخوابید. اینها آموزه های مدیریت در اسارت است.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: بخشی دیگر از مدیریت، حفظ تعادل روحی و روانی در اسارت است. برای صلیب سرخ جای تعجب بود که در محیط اسیر افسردگی و خودکشی وجود نداشت، دسترسی به این مسائل مشکل است، حفظ تعادل روحی اسیر مهم است. او مانند یک درمانگر ماهر کار می کرد و می دانست چه باید بکند تا اسیر نشود، در دام بیزاری از زندگی و تردید در ارزش هایی که او را به جنگ کشانده است، اینها بخشی از اقدامات آقای ابوترابی بود. .

صالحی گفت: وجه دوم عملکرد آقای ابوترابی در ایران کوچک مدیریت در روابط جمعی بود که چگونه با دیگران کنار بیایند; زیرا نظرات افراد متفاوت است و ممکن است تحمل آنها در یک سطح نباشد.

وی افزود: به برخی از شگردهای این مرحوم بر اساس این اثر اشاره می کنم. اولین نکته این است که به جای قضاوت کردن، سعی در درک شرایط دیگران داشته باشیم. در جایی از کتاب آقای ابوترابی به اسیری که از رفتار دیگری ناراحت است می گوید باید شرایط او را بفهمی و توقع نداشته باشی در همه زمینه ها مثل تو عمل کند و نباید زود قضاوت کنیم و باید او را درک کنیم. شرایط

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: نکته دیگر تبحر ابوترابی در تنش زدایی است. زندانیان یکسان نبودند و جبهه های عقیدتی در مسائل مختلف شکل گرفت. مثلاً عده ای آهنگ های قبل از انقلاب را دوست داشتند اما عده ای آن را حرام می دانستند یا عده ای روزه نمی گرفتند. روایات آقای ابوترابی در تنش زدایی بین این گروه ها جالب توجه است، زیرا آقای ابوترابی مهر بین آنها را آورده است. آیا راه او را ادامه می دهیم؟

صالحی بیان کرد: بعثی ها اسرا را مجبور به بلوک کردند، برخی از اسرا می گفتند با این کار قصد دارند در مقابل رزمندگان بایستند و برخی دیگر چاره ای نداریم. او اقداماتی انجام داد تا ۴۰۰۰۰ اسیر را متحد کرده و به کشور بازگرداند.

وی افزود: موضوع دیگر جذب نیرو بود. آقای ابوترابی هم در این روش مهارت داشت. آدم های مختلفی که دور بودند و شاید حتی خبرچین هم شده بودند، آدم هایی که شاید اگر از اعمالشان خبر داشتم ردشان می کردم، شاید می دانست که هر انسانی طبیعتی دارد که راه بازگشت برایش بسته نیست.

مدیریت ارتباط با دشمن از نکاتی بود که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به آن اشاره کرد و اظهار داشت: آقای ابوترابی در این زمینه نیز اقدامات شایسته ای انجام داد. به عنوان مثال، همه عراقی ها بعثی نیستند به جز صدام حسین. افسر عراقی هم مثل من و شما مسلمان و شیعه است و در شرایط اضطراری باید اقداماتی انجام دهد، حتی اگر شکنجه شود. اینجاست که چهره مسیحایی ابوترابی آشکار می شود; به کسی که شما را شکنجه می کند فکر کنید، او می تواند در کنار شما بایستد.

صالحی گفت: ابوترابی با این نگاه سعی در تسخیر روح اسیر خود داشت، احساس می کرد انسان آنقدر قدرت دارد که می تواند جای زندانی و زندانبان را عوض کند و زندانی می تواند زندانبان را تحت کنترل خود درآورد و این اقدام او بود.

وی افزود: برخی از خاطرات مرحوم ابوترابی به گونه ای است که مردم تصور می کنند داستان است. مثلا صلیب سرخ از او می پرسد که آیا در زندان شکنجه می شوی، اما او چیزی نمی گوید. عراقی ها از او می پرسند که چرا آقای ابوترابی از شکنجه صحبت نمی کند؟ .

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: زمانی که مرحوم ابوترابی در حال شکنجه بود، یک افسر عراقی با کابل صد ضربه به سید آزادگان زد اما او همچنان مقاومت کرد. شکنجه گر از این واکنش عصبانی شد و شلاق را رها کرد. آقای ابوترابی تازیانه را به او می‌دهد و می‌گوید تو داری به وظیفه ات عمل می‌کنی و این واکنش شکنجه‌گر را به گریه می‌اندازد و اینجاست که زندانبان را می‌توان گرفت.