5 نکته مهم برای مقابله با بلاتکلیفی در زندگی
کلینیک روانشناسی و مددکاری اجتماعی ایوان – تصمیم گیری درست نیازمند تفکر است، اما تفکر چقدر مفید است؟ اگر اضطراب تصمیم گیری را تجربه می کنید، ممکن است از یک استراتژی همه یا هیچ استفاده کنید یا به گزینه های خود بیش از حد فکر کنید و در تحلیل تصمیم گیری فلج شوید (استراتژی همه یا هیچ) و به طور کلی فکر نکنید. از تصمیم گیری خودداری کنید (هیچ استراتژی). هر دو رویکرد شما را در مسیر انفعال قرار می دهند که چرخه عدم اطمینان در زندگی را تداوم می بخشد.
این مقاله به تشریح طرز فکری می پردازد که زمینه ساز اضطراب تصمیم گیری و عدم اقدام است. خواهید آموخت که عدم تصمیم گیری ریشه در باورهای غیرمفید در مورد عدم اطمینان و نحوه عملکرد ذهنیت های قاطعانه دارد.
طیف بلاتکلیفی
ذهنیت قاطع و غیرقاطع با نگرش و باور افراد در تصمیم گیری برای حل مشکلات متمایز می شود. برای برخی، طرز فکر بلاتکلیف فقط در موقعیت های پرخطر و تغییر دهنده زندگی فعال می شود. برای دیگران، این یک شکنجه تقریباً روزانه است که به دلیل انتخاب های نسبتاً جزئی، مانند خرید، برنامه ریزی یک وعده غذایی، یا بستن چمدان برای تعطیلات ایجاد می شود. درک پنج ویژگی زیر در مورد تفکر غیرقطعی می تواند به شما کمک کند تا از دوراهی ها عبور کنید.
یک ذهنیت بلاتکلیف، عدم اطمینان را به عنوان یک مشکل می بیند.
عدم اطمینان زندگی انسان را احاطه کرده است. هر لحظه ای که تجربه می کنیم آینده ای دارد که نمی توانیم آن را پیش بینی کنیم و هر انتخابی که انجام می دهیم عواقب ناشناخته ای دارد. از آنجایی که ما فالگیر نیستیم، نمی توان به طور کامل از نتایج تصمیمات خود مطلع شد.
یک طرز فکر قاطع مستلزم آن است که عدم اطمینان را بپذیریم و مایل به انتخاب بدون تضمین باشیم. در مقابل، یک طرز فکر بلاتکلیف حکم میکند که عدم اطمینان مشکلساز است و برای حرکت رو به جلو باید به حداقل برسد یا از بین برود. تا زمانی که یک نتیجه منفی ممکن است، فرد بلاتکلیف به دنبال اطمینان خاطر است و تصمیم را به تاخیر می اندازد. این تا حدودی به دلیل دیدگاه آنهاست. (مقاله پیشنهاد می شود چگونه به طور موثر با ترس از ناشناخته روبرو شویم بخوانید.)
یک طرز فکر غیرتعیین کننده پیش بینی های منفی می کند.
هنگامی که وضعیت نامشخص است، ما تمایل داریم که پیش بینی های مثبت، منفی یا متعادل انجام دهیم. تفکر قاطع شامل پیش بینی های متعادل است، در حالی که تفکر غیرقطعی به طور نامتناسبی پیامدهای منفی احتمالی یک تصمیم را می سنجد. چنین تفکری می گوید که اگر نتیجه ناشناخته باشد، احتمالاً بد خواهد بود. (مقاله پیشنهاد می شود 5 پیشنهاد برای مقابله با منفی گرایی بخوانید.)
یک طرز فکر بلاتکلیف فاقد حس خودکارآمدی است.
از آنجایی که عواقب ناخواسته همیشه ممکن است، مهم است که از اعتقاد خود به توانایی خود در مدیریت پیامدهای ناخواسته آگاه باشیم. قاطعیت از اعتماد به نفس ناشی می شود که فرد می تواند پیامدهای ناخواسته تصمیمات خود را حل کند (خود کارآمدی بالا). در مقابل، عدم اطمینان زمانی کمین می کند که فرد انتظار دارد عواقب ناخواسته بالقوه را طاقت فرسا ببیند (خودکارآمدی پایین).
هنگامی که فردی به توانایی خود برای رسیدگی به مشکلات آینده اعتماد ندارد، خود را با پیش بینی بلایا و اجرای استراتژی های فرار آماده می کند. این منجر به فلج تحلیل می شود زیرا مشکلاتی که آنها سعی در حل آنها دارند واقعی نیستند و فقط در تصورات آنها وجود دارند. بنابراین، نمی توان آن را به طور موثر با تجزیه و تحلیل خالص مدیریت کرد. (مقاله پیشنهاد می شود 5 راه برای افزایش خودکارآمدی بخوانید.)
ذهنیت بلاتکلیف تصمیمات را مطلق می داند.
هنگامی که ما قاطع هستیم، انتخاب ها را به عنوان مراحلی در زنجیره های متعدد می بینیم. اگر اتفاق بدی بیفتد، بر این دانش تکیه می کنیم که می توان راه حل هایی برای بهبود تدریجی وضعیت پیدا کرد. در مقابل، وقتی احساس میکنیم که تصمیمگیری نمیکنیم، تمایل داریم تصمیمها را مطلق بدانیم (به این معنی که خوب یا بد، درست یا غلط هستند). این به ما انگیزه می دهد تا گزینه های خود را با گرانش انتخاب درست بسنجیم که می تواند ما را برای همیشه راضی کند.
ذهنیت بلاتکلیف، کمال گرا و خودانتقادگر است.
زمانی که تصمیمات به صورت مطلق تلقی می شوند، اگر تصمیمی به طور کامل اجرا نشود، احتمال دارد که افراد نسبت به خود احساس بدی داشته باشند. حتی ناامیدی های جزئی می توانند موجی از انتقاد از خود را به راه بیندازند. بنابراین، هنگامی که یک مشکل تصمیم گیری جدید به وجود می آید، ترس از ایجاد پشیمانی خودانتقادی منجر به پیگیری یک هدف غیرممکن می شود: حذف هر گونه حاشیه خطا در انتخاب هایی که انجام می دهد. (مقاله پیشنهاد می شود چگونه «نقد خود» را شکست دهیم. بخوانید.)
چرخه خود تقویت کننده انفعال
مجموعاً یا جداگانه، ویژگیهای فوق به پریشانی و اضطراب دامن میزند و باعث میشود افراد از مشکلات تصمیمگیری اجتناب کنند یا بیش از حد فکر کنند. نتیجه انفعال است. با گذشت زمان، انفعال چرخه بلاتکلیفی را تقویت می کند، زیرا هر تصمیمی که پیش بینی می شود فرصتی از دست رفته برای ایجاد اعتماد به توانایی فرد در تصمیم گیری در طول زمان است. از قضا، در حالی که بیش از حد متفکران در تاریکی مشکلات آینده فرضی مبارزه می کنند، حقایق قابل درک عینی را که زیربنای تفکر قاطع هستند نادیده می گیرند. (مقاله پیشنهاد می شود اجتناب روانی چیست؟ بخوانید.)
در عوض چه کاری می توان انجام داد؟
تنها استراتژی مهم برای مبارزه با عدم اطمینان، اقدام است. نیازی به دندان قروچه و تصمیم گیری ندارد. این فقط مستلزم سازماندهی، آگاهی از رویدادهایی است که نمی توانید پیش بینی کنید، ارزیابی گزینه های خود بر اساس عوامل شناخته شده، و تصمیم گیری افزایشی به جای نهایی. در مقاله ای دیگر شما را راهنمایی می کنم تا اقدام کنید و از مشکلات رایج جلوگیری کنید.
محمدامین مختاریان
مطالب مشابه:
منبع: کلینیک آوان